مدیران هر شرکت یا برندی ، ستونهای اصلی آن شرکت هستند. در صورتی که مدیران ، افرادی آگاه و متخصص باشند یا از افراد متخصص و کسانی که دانش کافی در آن زمینه دارند استفاده کنند می توانند یک شرکت را در هر اندازه ای که هست به خوبی مدیریت کرده و در مسیر پیشرفت قرار دهند.

در این میان ، بسیار مهم است که مدیران تمرکز و انگیزه مدیریتی خود را حفظ کنند تا بتوانند مجموعه خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند. از آنجا که هر مجموعه ای منعکس کننده نحوه مدیریت آن مجموعه است پس بهتر است مدیران همیشه انگیزه های مدیریتی خود را حفظ کنند. در این مقاله به ارائه مواردی می پردازیم که اگر مدیران از آن آگاهی داشته باشند بهتر می توانند انگیزه های خود را حفظ کنند.

یک) اهداف نیاز به صرف زمان دارند

هر مدیری باید بداند که برای عملی شدن اهداف و تصمیماتی که از قبل مشخص شده است نیاز به صرف زمان است. اگر آنها به فکر این هستند که بتوانند در بازه زمانی کمی ، نتایج تصمیمات خود را ببینند و به هدفهای خود برسند بسیار زودتر از آنچه که باید انگیزه های خود را از دست می دهند. بر اساس روش های آموزش بازاریابی ، شرکتها و برندهای موفقی وجود دارند که شاید تا ۲۰ سال پس از تأسیسشان به موفقیت و شهرت نرسیده اند و نتوانسته اند بازارهای مد نظر خود را به دست آوردند. پس مدیریت کردن یک پروسه طولانی مدت است و نیاز به صبر و انگیزه دارد. اگر فکر می کنید اهداف شما باید سریعاً به نتیجه برسند سخت در اشتباه هستید ، این خطا و اشتباه در تفکر می تواند انگیزه شما برای ادامه حرکت در مسیر اهداف شرکت را پائین بیاورد. کم شدن انگیزه شما ، کاهش کیفیت و عملکرد شرکت را به دنبال خواهد داشت. پس حفظ انگیزه یک مدیر و القای این انگیزه در کارکنان از ارکان اصلی مدیریت یک مجموعه است.

دو) برای سختی ها آماده باشید

مدیر یک مجموعه باید برای هر سختی آماده باشد. کسب  و کارهای مختلف رویه های مشابهی ندارند. ممکن است کسب و کاری مشابه با کسب و کار شما در مسیری که طی می کند با مشکلات متفاوت تری نسبت به شما مواجه شود یا اینکه در کل مشکلات کمتری داشته باشد.

نباید تجربه آنها در شما این فکر و انتظار را ایجاد کند که شما نیز قرار است با این شرایط مواجه شوید. زیرا ممکن است شرایط در کار و بازار کاملاً برای شما متفاوت باشد. علاوه بر این لازم است شما به عنوان مدیر ، گاهی تصمیماتی را بگیرید که نیاز به ریسک دارد. اگر به اندازه کافی خودتان را برای سختی ها آماده نکرده باشید یا اینکه اقدامی که برای انجام آن ریسک کرده اید با شکست مواجه شود ممکن است به طور کلی انگیزه خودتان را از دست بدهید. در حالی که ریسک کردن ، شکست خوردن و تحمل سختی ها در مسیر هر کسب و کاری یک امر عادی است.

جهت کسب اطلاع در مورد نحوه مشاور بازاریابی به این صفحه مراجعه نمایید.

سه) عقلانیت را جایگزین احساسات کنید

در بسیاری از مواقع شما ممکن است تصمیماتی بگیرید که کاملاً با احساس شما منافات داشته باشد. باید بدانید که همیشه همه کارها آنطور که دوست دارید و مطابق با احساساتتان است پیش نمی رود پس لازم نیست اگر تصمیمات و کارها مطابق میل و احساسات شما نیست انگیزه خود را از دست بدهید.

چهار) حفظ نیروهای کارآمد

حفظ کردن نیروهای کارآمد از جمله روشهایی است که همیشه می توانید انگیزه خودتان برای کار کردن را حفظ کنید و در عین حال کارهای شما به خوبی پیش می رود. اگر افراد و نیروهای کارآمدی دارید که به خوبی از پس کارها بر می آیند می توانید با خیال راحت کارها را به آنها بسپارید و با اطمینان از کار آنها لذت ببرید. اگر فردی در میان کارکنان شما هست که کارآمدی کمتری دارد یا کارش از کیفیت مطلوبی نسبت به بقیه برخوردار نیست بهتر است به راحتی کنار بگذارید زیرا در انتظار بهتر شدن این افراد ضعیف فقط اوضاع را برایتان بدتر می کند و ممکن است انگیزه های شما را نیز کاهش دهد.

پنج) حفظ اعتماد به نفس

اولین ویژگی که مدیران باید داشته باشند تا انگیزه خودشان و کارکنانشان برای ادامه فعالیت حفظ شود این است که اعتماد به نفس کافی داشته باشند. هر چند ممکن است مدیران زیادی وجود داشته باشند که از نظر هوش یا عملکرد بهتر از شما باشند ولی شما باید خودتان را قبول داشته باشید و این اعتماد را به خودتان داشته باشید که می توانید با تلاش بیشتر بهترین نتایج را بگیرید. این تفکر به شما انگیزه ای می دهد که تلاشتان را چندین برابر کنید و در نتیجه آثار آن را ببینید.

 

شرکت نیوآ NIVEA از بزرگترین و معروف ترین شرکتهای محصولات بهداشتی است که نزدیک به ۱۰۰ سال از عمر آن می گذرد.

با اینکه در سالهای بعدی ، شرکتهای متعدد تولید کننده محصولات بهداشتی به بازار آمده است ولی باز هم شرکت نیوآ NIVEA توانسته جایگاه برند خود را در جهان حفظ کند. برای بسیاری از برندها جالب است بدانند که چرا برندی مانند نیوآ می تواند به این موفقیت عظیم دست پیدا کند در حالی که بسیاری از شرکتهای مشابه نمی توانند ؟ در این مقاله سعی می کنیم به رازهای ماندگاری و موفقیت این برند بپردازیم. به طور کلی می توان دلایل موفقیت برند نیوآ  را در موارد زیر خلاصه کرد.

یک) تنوع مشتریان

نیوآ توانسته است محصولات خود را برای هر دو گروه مردان و زنان تولید کند. یکی از مواردی که می تواند مشتریان زیادی را به سمت محصولی بکشاند زنانه و مردانه کردن محصولات است. نیوآ نیز توانسته است از این ویژگی به خوبی استفاده کند. با این کار علاوه بر اینکه می تواند خودش را متخصص و حرفه ای در تولید محصولات مناسب معرفی می کند بلکه می تواند طرفدارانی نیز در هر دو دسته پیدا کند.

دو) پویشهای مجازی

نیوآ حضور فعالی در شبکه های اجتماعی دارد. این برند توانسته است از ظرفیتهای ایجاد شده توسط اینترنت و این فضاها به خوبی استفاده کند. شرکت نیوآ هر از چندگاهی کمپینها یا پویشهایی را در این شبکه ها راه اندازی می کند و از این طریق می تواند مخاطبان زیادی را جذب کند در عین حال نشان دهد که علی رغم قدمت دیرینه اش همراه با تغییرات جامعه در حال حرکت است.

سه) جلب همکاران جهانی  

یکی دیگر از اقدامات خلاقانه ای که نیوآ انجام داده است این است که با راه اندازی شبکه ای بین المللی برای تمامی مخاطبان خود در جهان توانسته است دایره فعالیتها ، مشتریان و مخاطبان خود را افزایش دهد. در این شرکت سامانه یا پلتفرمی را راه اندازی کرده اند که از طریق آن با همکاران بین المللی خود در ارتباط هستند و هدفشان از این ارتباط بالا بردن سطح کیفیت محصولاتشان است. برند نیوآ با این کار از پتانسیلها و ذهنهای خلاقی که در سراسر دنیا وجود دارد استفاده می کند تا محصولات و خدمات خود را ارتقاء بخشد.

چهار) کیفیت و فرمول خاص

این شرکت توانسته در طی سالهای طولانی فعالیت خود فرمولی را در محصولات بهداشتی خود استفاده کند که تا کنون هیچ شرکتی نتوانسته مشابه آن را تولید کند. کیفیت بالا ، رطوبت مناسب و عطر خاصی که کرمها و محصولات این برند دارد منحصر به فرد است و همین بی نظیر بودن یکی از رازهای ماندگاری برند نیوآ است.

پنج) تنوع در محصولات

شرکت و برند نیوآ توانسته است با نوآوری در ارائه خدمات و محصولات متنوع ، محصولاتی را تولید کند که شاید بتوان گفت برای اولین بار تولید شده اند. همچنین نیازهای مختلف از جمله چیزهایی است که توانسته با محصولات خود آن را پاسخ دهد. نوآوری در تولید محصولات جدید می تواند مشتریان جدیدی را به وجود آورد. به عنوان مثال ، نیوآ یکی از محصولاتی را که به مجموعه خود اضافه کرد این بود که یک محصول جدید تحت عنوان کرمهای ضدآفتاب برای کودکان را تولید کند. شرکت و برند نیوآ با این کار ، علاوه بر این که نشان داد تمام گروه های سنی برای آنها مهم هستند و برنامه ها و اهداف جداگانه ای برای همه آنها دارد بلکه والدین کودکان را نیز به سمت محصولات خود ترغیب کرد.

استراتژیهای توضیح داده شده در بالا موجب شده است که فعالیتهای این شرکت به خوبی خودش را با تغییرات جوامع به روز رسانی کند و بر کارآیی محصولات خود بیافزاید. همچنین هم در زمینه تبلیغات و هم در زمینه بازاریابی توانسته است به خوبی خودش را معرفی کند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد مشاوره برند به این صفحه مراجعه نمایید.


موضوعات مرتبط :

شعار تبلیغاتی ۳۰ شرکت بزرگ خارجی و ایرانی

گامهای مهم در برندینگ اسلامی

راز حضور کمرنگ بزرگترین برند دنیا ( Apple ) در شبکه های اجتماعی!

رمزهای برتری برند ورزشی نایک (NIKE)

نظر شما

به طور کلی می توان تمامی شرکتهایی که در بازار حضور دارند را در دو گروه عمده قرار داد.

الف) شرکتهای پیشرو یا رهبر

اعم از شرکتهایی هستند که بیش از پنجاه درصد از سهم بازار را به خود اختصاص داده اند.

دو) شرکتهای دنباله رو یا پیرو

این شرکتها هر کدام سهم بسیار کم و جزئی از بازار را دارند و در در واقع دنباله رو شرکتهای بزرگ و رهبر هستند.

نظریه پردازان حوزه مدیریت بازار ، برای هر یک از این شرکتها راهکارهای مختلفی را برای رقابت در بازار ارائه داده اند. به بیان دیگر ، معتقدند که شرکتهای مادر یا همان شرکتهای رهبر شیوه های رقابت متفاوتی با شرکتهای دنباله رو دارند. در این مقاله به ارائه راهکار رقابت برای شرکتهای رهبر و پیرو به صورت جداگانه پرداخته می شود.

ارائه راهکارهایی برای شرکتهای رهبر

یک) مشتریان جدید

این شرکتها باید سعی کنند افرادی که تا کنون جزو مشتریان آنها نبوده اند به سمت مصرف کالاهای تولیدی خود بکشانند.

دو) تعریف و طراحی کاربردهای نو برای محصول

شرکتهای رهبر ، معمولاً یک محصول نو به بازار عرضه می کنند و شرکتهای پیرو به دنبال آنها به تولید کردن این محصول یا محصولات مشابه می پردازند. اما پس از مدتی محصولی که تولید و طراحی شده است با تکنولوژیهای نوین در تولید یا طراحی مواجه می شود و باید خود را مطابق با این پیشرفتها به روز کند به همین دلیل شرکت رهبر در صورتی که قصد دارد با رقیبهای خود به رقابت بپردازد باید کاربردهای جدیدی برای محصول خود ایجاد کند تا بتواند همچنان در بازار نقش رهبر را داشته باشد و کالاهای جدید و شرکتهای جدید جای آن را در بازار پر نکنند.

سه) سرمایه گذاری بر روی مشتریان کنونی

یکی دیگر از راههایی که به شرکتهای رهبر برای رقابت کردن پیشنهاد شده است این است که ترفندهایی را به کار ببرند تا مشتریانی که در حال حاضر دارند را به خرید بیشتر ترغیب کنند.

چهار) حفظ موقعیت فعلی

شرکتهای رهبر باید تلاش کنند تا موقعیت کنونی محصول خود را حفظ کنند. اگر هر تلاشی برای حفظ این موقعیت انجام دهند در واقع در میان بسیاری از رقبا توانسته اند موفق عمل کنند. زیرا در صورتی که شرایط و موقعیت ارتقاء را ندارید اگر موقعیت فعلی را نیز حفظ نکنید به زودی از دایره رقابتها خارج خواهید شد.

پنج) پیشگیری از ورود رقبا

یکی دیگر از اقداماتی که شرکتهای رهبر برای حفظ موقعیت خود در بازار می توانند انجام دهند این است که قبل از ورود رقبا به بازار از ورود آنها جلو گیری کنند یا اینکه اقداماتی برای منصرف شدن رقبا انجام دهند. اگر حدس می زنید که رقیب شما قرار است کدام یک از بازارهای شما را از دست شما بگیرد سعی کنید قبل از ورود رقیب به این بازارها ، کالاهای خود را در این بازار گسترش دهید یا بر کیفیت خدمات خود بیافزایید تا رقیب شما نتواند جایگاه شما در این بازار را بگیرد.

ارائه راهکارهایی برای شرکتهای پیرو

یک) نقاط قوت رقیب را در نظر بگیرید

در این روش به جای اینکه به نقاط ضعف رقیب خود حمله کنید ، نقاط قوت آنها را در نظر می گیرید. حمله به نقاط قوت آنها موجب می شود که مشتریان مد نظر شما ، کالای رقیب را تنها کالای موجود در بازار ندانند و با کالای شما که هم ردیف با آنهاست یا خدمات بیشتری نیز ارائه می دهد مواجه شده و به سمت کالاهای شما روانه شوند.

دو) پر کردن جای خالی رهبر

در این روش ، شرکتهای پیرو سعی می کنند در نقاطی که شرکت رهبر نتوانسته است به خوبی نیاز مشتریان را پاسخ دهد کشف می کنند و در این بخشها به ارائه خدمات و محصول می پردازند. همچنین ممکن است نقطه ضعفی در شرکت رهبر پیدا کنند و سعی کنند این نقطه ضعف را جبران کرده و مشتریان را برای خرید از محصولات خود ترغیب کنند.

سه) ارائه فن آوری نوین

بر اساس روش های آموزش بازاریابی که قبلا هم گفته شده، این نوع رقابت معمولاً در بازار تکنولوژی اتفاق می افتد. زمانی که شرکت پیرو به این نتیجه می رسد که نمی تواند در زمینه شرکت رهبر وارد فعالیت شود یک فن آوری جدید تولیده کرده و آن را وارد بازار می کند و از این طریق می تواند بازار لازم برای محصولات خود را پیدا کند.

جهت کسب اطلاع در مورد نحوه مشاور بازاریابی به این صفحه مراجعه نمایید.

 

هویت برای برند به منزله جوهر و شالوده یک سازمان یا یک فرد است.

هر سازمان یا شرکتی به دنبال این است که با تولید محصولی متفاوت و متمایز برای سازمان خود هویت مستقل و منحصر به فردی ایجاد کند. این در واقع همان هویت برای سازمان است. این تمایز نشان خواهد داد که این سازمان یا شرکت قصد دارد در بازار چگونه ظاهر شود یا خود را به دیگران نشان دهد.

به بیان دیگر ، هویت یک برند همان ارتباط ذهنی است که برند با دیگران برقرار کرده است. هویت یک برند را عواملی مانند قول هایی که یک برند به مردم و مصرف کنندگان خود می دهد شکل می دهند. هر سازمان یا شرکتی تنها قصدی که دارد این است که بتواند یک هویت برای برند خود ایجاد کند. در واقع می توان گفت برندها در نهایت همان چیزی خواهند شد که مدیران این برندها هستند. یعنی شخصیت مدیران برندها در هویت این برندها نمود پیدا خواهد کرد.

علت آشفتگی و ابهام در برندهای ایرانی دقیقاً همین موضوع است. در ایران معمولاً خلق برندهایی که کاملاً نوین باشد یا خدمات ویژه و نویی به مصرف کنندگان بدهد یا تمایز کاملاً بارزی در بازار ایجاد کند وجود دارد و بیشتر فعالیت خود را به الگو گیری یا کپی برداری از برندهای خارجی اختصاص می دهند. در درجه دوم در بسیاری از مواقع آن چیزی که برندها تصمیم گرفته اند اجرا کنند فقط در برنامه ها انعکاس پیدا می کند و در عمل نمی توانند آن برنامه ای که برای هویت سازی برای برندشان داشته اند انجام دهند. این مسئله در ایران بیشتر دیده می شود. زیرا :

اولاً : عدم باور به برندسازی

بسیاری از شرکتهای ایرانی هنوز هم چندان به اهمیت برندسازی پی نبرده اند.  آنها در ظاهر اظهار می کنند که قصد برندسازی را دارند ولی در عمل برای عملیاتی کردن آن چندان رغبتی ندارند و در بسیاری از مواقع نیز آن را ضروری نمی دانند. بنابراین برای اصلاح هویت برندها در ایران و اجتناب از این آشفتگی ابتدا باید به برندسازی باور داشته باشیم و لزوم آن برای هر کسب و کاری را باور کنیم. تا زمانی که این نگرش نسبت به برندسازی وجود دارد ، آشفتگی در هویت برندها مشاهده خواهد شد.

ثانیاً : برندها منعکس کننده شخصیت مدیران

اگر در هویت برند های ایرانی آشفتگی و سردرگمی دیده می شود علت اصلی آن این است که برندها منعکس کننده مدیران خود هستند. متأسفانه در شرکتهای ایرانی مدیران برندها نسبت به کاری که انجام می دهند و میزان صداقتی که با مصرف کنندگان دارند تردید دارند بنابراین ، آشفتگی و سردرگمی مدیران این برندها در هویت برندها به خوبی مشهود است.

به طور کلی می توان گفت ، برندسازی نوعی نگرش و باور است. انسانها در زندگیشان هما کاری را انجام می دهند که به آن باور دارند. بنابراین هر چقدر هم که در کلام خود ادعا کنیم که تمایل به برندسازی داریم ولی در واقع به آن باور نداشته باشیم ، هویتی که برای خود می سازیم یک هویت آشفته خواهد بود. اگر ما به آن کاری که انجام می دهیم ایمان نداشته باشیم نمی توانیم در کار خود صادقانه عمل کنیم.

بنابراین عملکرد ما هست که هویت برند را می سازد نه آن ادعایی که فقط به صورت کلامی گفته می شود یا در برنامه ها و تبلیغات به آن اشاره می کنیم. هویت برندها دقیقاً مانند بزرگ کردن فرزندی است که شما هر چقدر هم ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خوب را آموزش دهید ولی خودتان به آن عمل نکنید نمی توانید این ویژگیها را در فرزند خود پرورش دهید. در حالی که بدون ابراز کلامی و آموزش مستقیم این ویژگیها به فرزندتان فقط خودتان بر اساس این باورها عمل کنید می توانید بهترین الگو بوده و این رفتارها را در فرزند خود نیز تقویت کنید. بنابراین، برندها در نهایت همان چیزی خواهند شد که خود شما هستید.


موضوعات مرتبط :

ریشه یابی عدم علاقه مردم ایران به برندهای داخلی

هدفهای نهفته شده در پشت شعار برندها

چگونگی برندسازی شخصی برای خانم ها

کپی برداری از برندهای خارجی و چالش هویتی در برندهای ایرانی

سه برند پر فروش لوازم خانگی و الکترونیکی دنیا

نظر شما