برای توسعه محصول در بازار باید برنامه ریزیهای دقیق وجود داشته باشد.

در صورتی که این برنامه های دقیق و پیش بینی شده نباشند نمی توان به توسعه محصول در بازار امیدوار بود. دلیل اصلی آن هم این است که بازار ، مشتریان ، روشهای بازاریابی ، روشهای ارتباطی ، روشهای توزیع و بسیاری از موارد دیگر ، روز به روز در حال تغییر هستند. با ایجاد یک کسب و کار و گرفتن بخشی از بازار نباید امیدوار باشید که می توانید همین سهم در بازار را برای همیشه حفظ کنید. اگر برنامه ها و پیش بینی های درست در خصوص آینده نداشته باشید ، نه تنها موقعیت جدید و بهتری به دست نخواهید آورد بلکه همین موقعیت فعلی را نیز از دست خواهید داد.

به همین دلیل ، در مباحث بازاریابی یا هر شاخه ای ، توسعه علم و فن آوری ، بحث آینده پژوهی مطرح می شود. بر اساس آموزه های آموزش بازاریابی ، تحقیقات آینده پژوهی در هر شاخه و علمی به شما کمک می کند تا بتوانید توسعه و تغییرات آن شاخه یا علم را در آینده پیش بینی کنید و با کشف شکافهای موجود که در آینده ظهور پیدا خواهند کرد به توسعه آن علم کمک کنید. در علم بازاریابی نیز آینده پژوهی از جمله تحقیقات بسیار مهم است. در ادامه این مقاله ، حوزه ها و حیطه های اصلی بازاریابی که در تحقیقات آینده پژوهی باید مورد توجه قرار گیرند ذکر خواهد شد.

یک) خواسته ها و سلیقه مشتریان

دنیای کنونی روز به روز در حال تغییر است. به همین نسبت ، سبک زندگی افراد نیز با سرعت زیادی تغییر می کند. تغییر سبک زندگی افراد مساوی با ظهور نیازها ، خواسته ها و سلیقه های جدید است. شرکت ها  و افرادی که در حوزه خدمات یا تولید محصول برای مشتریان فعالیت دارند باید این تغییر خواسته ها  ، نیازها و سلیقه ها را در تحقیقات آینده پژوهی خود مورد بررسی قرار دهند و متناسب با این تغییرات پیش بینی شده حرکت کنند تا بتوانند محصولات خود را توسعه داده و جایگاه و سهم خود در بازار را حفظ کنند.

دو) روشهای مختلف توزیع محصول

همانگونه که محصولات ، خدمات و نیازهای مشتریان تغییر پیدا می کند. فن آوری و تکنولوژیهای جدید نیز وارد بازار می شوند و سرعت این تغییرات را بالا می برند. بنابراین اصلا دور از ذهن نیست که شما به سیستم های توزیع محصول جدید نیاز دارید. سیستم های قدیمی شما جوابگوی نیاز مشتریان و سرعت پیشرفت در بازار نخواهد بود. زیرا نه سرعت و نه کیفیت متناسب با این تغییرات را نخواهد داشت. به همین دلیل ، لازم است سیستم توزیع خود را توسعه دهید و از روشهای جدید که به بازار وارد خواهد شد آگاهی داشته باشید و فعالیتهای خود را مطابق با آن توسعه دهید. از نظر مشاور بازاریابی اگر نیاز به خرید ابزارها و ارتقاء تکنولوژی های مربوط به فعالیتتان است باید یک گام جلوتر باشید و قبل از تغییرات بازار این تکنولوژیها را وارد سیستم خدماتی خود کنید.

سه) روشهای جدید تعیین قیمت

قیمت هر محصولی از جمله گزینه های مهم آن محصول است. قیمت یکی از فاکتورهای اساسی در تعیین میزان استقبال مشتریان از محصولات شماست. پس لازم است با تغییراتی که ایجاد می شود شما نیز سیستم و روشهای قیمت گذاری خود را تغییر دهید. تحقیقات آینده پژوهی می توانند اطلاعات خوبی در جهت روشهای تعیین قیمت برای محصولات و خدمات جدید شما به بازار شوند.

چهار) تبلیغ کالا

روز به روز به کانالها و شبکه های اجتماعی ، روشهای ارتباطی نوین بین افراد افزوده می شود. این تغییرات و پیشرفتها ، می توانند نیازهای تبلیغاتی مشتریان را به خوبی تحت شعاع خود قرار دهند. همچنین بازاریابان نیز با طیف وسیعی از افراد ، رو به رو هستند که از این شبکه های ارتباطی در طول شبانه روز استفاده می کنند. پس کاملاً مشخص است که تبلیغات و آگاهی مردم از محصول یا خدمات شما می توانند از طریق روشهای مختلف و شبکه های گوناگون به اطلاع آنها برسد. با تحقیقات آینده پژوهی به خوبی متوجه خواهید شد که در آینده چه نوع تکنولوژیهایی که در خدمت تبلیغات خواهند بود وارد بازار خواهد شد تا زمینه های استفاده از این کانالهای جدید را ایجاد کنید.

ارزش یک برند را عوامل و فاکتورهای مختلفی تعیین می کنند. اما آیا هر برندی که فاکتورهای بالایی را در برند خود رعایت کرده و استانداردهای قابل قبول و بالایی دارد به عنوان یک برند با ارزش درک خواهد شد ؟

در این مواقع است که ارزش ادراک شده برند در نزد مشتریان در برابر ارزش اصلی برند مطرح می شود. برای اثر گذاری لازم یک برند در بازار و به دست آوردن مشتریان مورد نظر ، باید سعی کند ارزش ادراک شده برند را در ذهن مشتریان ، بالا ببرد. صاحب نظران حوزه برند و برندسازی معتقدند که غالبا ً مشتریان برای اینکه ارزش یک برند را درک کنند به ۴ مفهوم توجه دارند.

یک) قیمت محصولات برند به عنوان ارزش

در بسیاری از موارد ، قیمت کالاهاست که به عنوان یک ارزش اصلی درک می شود. اغلب مشتریان در بازار به دنبال این هستند که کالایی را با قیمت مناسب بتوانند تهیه کنند تا نیازشان با کمترین هزینه برطرف شود. پس در این مواقع ممکن است آن چیزی که برای یک مشتری و مخاطب ، به عنوان یک ارزش درک می شود با آن چیزی که برندسازان در نظر دارند مغایرت داشته باشد. همیشه می توان قیمت را یکی از ارزشهایی دانست که مشتریان به دنبال آن هستند پس اگر مشتریان بتوانند کالایی را به کمترین قیمت ممکن خریداری کنند به صورت خود به خود ارزش ادراک شده آن برند در ذهنشان افزایش پیدا می کند.

دو) منفعت در خرید یک کالا

علاوه بر قیمت ، مشتریان به این مفهوم مهم توجه دارند که از خرید یک کالا چه منافعی شامل حال آنها می شود. ممکن است کالاهای مشابه زیادی حتی با کیفیتهای بهتر در بازار وجود داشته باشند ولی ارزشی که مشتریان در ذهنشان برای یک کالا درک می کنند بالاتر باشد چون فکر می کنند سود و منفعت بیشتری را با خرید از این برند به دست می آورند. اگر مشتریان سود زیادی از خرید محصولات این برند به دست بیاورند ، آن را با ارزش تر درک خواهند کرد.

می توان این منافع را به اشکال مختلف به دست آورد. به عنوان مثال تصور کنید کالایی ، خدمات پس از فروش بیشتری دارد ، در مقابل کالای دیگری ممکن است قرعه کشی یا جایزه ای را برای خریداران در نظر گرفته باشد ، یا ممکن است به دلیل خدمات خیریه ای که برخی از برندها دارند ، برخی از مشتریان به دنبال خرید از این برندها باشند.

سه) کیفیت محصول

شاید همیشه کیفیت بالایی برای یک محصول ارزش ادراک شده در ذهن مشتریان را بالا نبرد. کیفیت یک امر نسبی است و ممکن است مشتریان مختلف به دنبال کیفیتهای مختلف باشند. غالباً ارزش ادراک شده یک برند از نظر کیفیت برای مشتریان به میزان هزینه ای است که برای خرید آن محصول صرف کرده اند. در صورتی که کیفیت محصول متناسب با میزان هزینه ای باشد که برای خرید آن صرف کرده اند ارزش ادراک شده آن برند در ذهن مشتریان افزایش پیدا می کند و آن را کالای با کیفیتی محسوب می کنند.

چهار) چه چیزهایی را به دست می آورد ؟

یکی از عوامل مهم در ارزش ادراک شده یک برند ، چیزی است که مشتریان از این برند به دست می آورند. همیشه مشتریان به این فکر می کنند که با انتخاب این برند چه چیزی را از دست می دهند و در مقابل چه چیز دیگری را به دست می آورند.

به طور کلی می توان گفت ، ارزش  ادراک شده یک برند به کیفیت یک کالا و قیمتی که صرف تهیه این کیفیت شده است مربوط است. مشتریان معمولاً این دو شاخص مهم را به عنوان ارزش یک برند در ذهن تداعی می کنند و ارزش برند بر اساس این دو عامل در ذهن مشتریان ایجاد می شود.

تصویر برند

نظر شما