فردی که رهبری یک تیم را بر عهده دارد تفاوتهای بسیاری باید با رئیس یک مجموعه داشته باشد.

شاید بسیاری از افراد معنای این دو اصطلاح را با یکدیگر اشتباه می گیرند  ، در حالی که برای موفقیت هر تیمی باید آن را رهبری کرد و رفتار ریاست مأبانه به نتیجه مطلوبی در گروه نخواهد رسید. با توجه به اهمیت این موضوع و از آنجایی که هم از نظر مفهومی و هم در مرحله اجرا کردن ، معمولاً بسیاری از افراد این دو اصطلاح را از یکدیگر نمی توانند متمایز کنند در ادامه به تفاوتهایی که بین دو نوع هدایت کردن یک مجموعه وجود دارد می پردازیم.

یک) رهبران هر تیمی به عملکرد کارکنان خود توجه دارند. آنها سعی می کنند هر کدام از کارکنان آنها عملکرد مناسبی داشته باشد . در حالی که رئیس یک مجموعه به عملکرد افراد اهمیتی نمی دهد بلکه فقط نتیجه کار برایش مهم است و در صورتی که به نتیجه تعریف شده و چیزی که انتظارش را دارند برسند برایشان چندان مهم نیست که عملکرد کارکنان آنها به چه شکل بوده است.

دو) رهبران همیشه در حال فراگرفتن مسائل جدید هستند. آنها خودشان را کامل نمی دانند و به این مسئله واقف هستند که همیشه چیزهای زیادی وجود دارد که باید بیاموزند و این آموختن باید یک مسئله دائمی و همیشگی باشد. به همین دلیل همیشه در حال یادگیری مسائل روز و جدید هستند. در حالی که رئیس یا مدیر یک مجموعه ادعا می کند که همه چیز را می داند و چندان به آموختن مطالب جدید علاقه ای ندارد.

سه) رهبران سعی می کنند همه کارکنان آنها به صورت جداگانه رشد کرده و پیشرفت کنند. بنابراین فضایی را آماده می کنند تا کارکنان آنها بتوانند بر توانمندیهای خود بیافزایند.

چهار) رهبران تیم ها سعی می کنند افرادی شبیه خود را تربیت کنند تا بتوانند گروه های بهتری را تشکیل دهند. در حالی که رئیس یا مدیران یک تیم کاری به تربیت نیروهای خود ندارند بلکه آنها سعی می کنند افراد زیادی را به عنوان کارکنان و زیر دستان خود به کار بگیرند.

پنج) رهبران سعی می کنند از طریق عمل کردن و اصلاح رفتارهای خود بر دیگران تأثیر بگذارند. در حالی رئیس یا مدیر یک گروه فقط سعی می کند با تعیین کردن قوانین و مقررات و رفتارهای مشخصی از دیگران انتظار داشته باشد که دیگران آنها را رعایت کنند و بر اساس آن عمل کنند.

شش) رهبران تیم سعی می کنند افراد مستعدی که در گروه آنها هستند را پیدا کنند و آنها را تقویت و تشویق کرده و از استعداد و ظرفیت آنها به خوبی در گروه خود استفاده کنند. در حالی که مدیران گروه ها اهمیت چندانی به کشف استعدادها نمی دهند و فقط سعی می کنند جنبه های ضعف در گروه را شناسایی کنند.

هفت) رهبران سعی می کنند شخصیت خود را پرورش دهند نه فقط جنبه های مدیریتی خود را افزایش دهند. بلکه همیشه سعی می کنند شخصیتهای تأثیر گذاری داشته باشند.

هشت) پیش بینی کردن مشکلات معمولاً یکی از مسائلی است که همیشه رهبران گروه ها سعی می کنند انجام دهند تا با دید باز با مسائل روبرو شوند. آنها حتی سعی می کنند مشکلات و چالشهایی که پیش روی آنهاست با کارکنان خود در میان بگذارند و تمامی مراحل کار را برای آنها شفاف ساخته تا کارکنان آنها بتوانند با آمادگی بیشتری به فعالیت خود ادامه دهند.

نه )  رهبران تیم سعی می کنند به طور کاملاً واضحی با کارکنان خود صحبت کنند و به آنها بگویند که انتظارشان از آنها چیست و با چه ملاکهایی میزان و کیفیت عملکرد آنها سنجیده خواهد شد. رهبران به خوبی به این وظیفه خود آگاه هستند و سعی می کنند این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. در حالی که مدیران غالباً ممکن است این وظیفه را به عهده کارمندان با سابقه یا معاونهای خود بگذارند و چندان در این امور وارد نشوند.

نظر شما

The post رهبر مناسب برای یک تیم چه کسی می تواند باشد ؟ appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.