یکی از بزرگترین سوالاتی که مطرح می شود این است که چرا در ایران بازاریابی تا این حد ناشناخته است ؟

امروزه کم کم شاهد این هستیم که بخشهای مختلف در خصوص آن صحبت می کنند ولی باز هم از حرف تا عمل فاصله بسیار زیاد است. از آنجایی که خلاءهای بازاریابی در ایران را نمی توان نادیده گرفت در این مقاله سعی داریم ابتدا این خلاءها را شناسایی و مطرح کنیم تا بتوانیم با شناخت آنها به راه حلهای مناسب نیز دست پیدا کنیم. به طور کل می توانیم نقص ها و خلاءهای بازاریابی در ایران را به موارد زیر تقسیم بندی کنیم:

یک) بازاریابی در زمان مناسبی شروع نمی شود  

دنیای بازاریابی امروز به خوبی می داند که بازاریابی یک محصول قبل از ورود آن به بازار انجام می شود. اما در ایران هنوز هم در اکثر مواقع پس از تولید محصول و در بسیاری موارد با مراجعه حضوری شروع به بازاریابی می کنند. این در حالی است که اگر بازاریابی یک محصول قبل از تولید آن انجام شود برنامه دقیق تری در دست بازاریابها قرار دارد و به خوبی می دانند که کالای تولید شده را باید در کدام بازار بفروشند و به دست مشتریان برسانند. بازاریابی فقط با بفروش رساندن یک محصول تمام نمی شود و سر آغاز یک فرآیند جدید به نام حفظ ارتباط با مشتریان و وفاداری مشتری است. با این توضیح کوتاه به خوبی می توانیم به نقص هایی که از همان ابتدای بازاریابی تا انتهای آن در ایران وجود دارد پی ببریم.

قبل از تولید یک محصول باید تحقیقات بازار انجام شده و اطلاعات کافی و دقیقی از محصول و نیاز بازاری که قصد تولید محصول برای آن را داریم به دست آوریم. پس از آن باید استراتژیهای بازاریابی همچون تهیه یک چشم انداز و هدف برای کسب و کار و مطالعه جنبه های قوت و ضعف محصول و بازاریابی و خلق راه حلهایی خلاقانه برای هر یک از این مراحل انجام شود. سپس با در نظر گرفتن بودجه کافی برای آن از جمله اقداماتی است که قبل از ورود نهایی محصول به بازار باید انجام داد.

دو) شناختی از بازاریابی علمی وجود ندارد

در بسیاری از کسب و کارها ، بازاریابی را مساوی با تجربه می دانند. در حالی که امروزه بازاریابی یک علم است و نیاز هست که این علم فراگرفته شود.  البته علمی که در زمینه بازاریابی وجود دارد ناگزیر حاصل تجارب است ولی تجربه صرف نیست و بخش زیادی از آن ناشی از نظریه ها و بررسی های علمی بازاریابی است. این در حالی است که در ایران متاسفانه بسیاری از افراد و صاحبان کسب و کارها هنوز هم نگاه تجربی به بازاریابی دارند و خود را بی نیاز به بررسی های علمی بازاریابی و استفاده از تکنیکهای شناخته شده علمی می دانند.

سه) عدم شناخت کافی از مشتریان

تقریباً می توان گفت تعداد کسب و کارهایی که شناخت کافی از مشتریان هدف خود دارند در ایران نزدیک به صفر است. بسیاری از کسب و کارها دقیقاً نمی دانند که مشتریان واقعی آنها چه کسانی هستند و برای چه گروهی باید انرژی و بودجه صرف کنند. در صورتی هم که گروه هدف خود را بشناسند معمولاً شناختن نیازها و سلیقه های آنها با مشکلات زیادی مواجه هستند. همگی این مشکلات ناشی از راهبردهای کسب و کار غلط یا ناکافی است که به کار می برند. راهبردهای مناسب کسب و کار به شما کمک می کند تا گروه هدف خود را به خوبی بشناسید و زمان و هزینه شما صرفه جویی شود.

چهار) عدم شناخت از امکان ورود به بازار

براساس تجربیات مشاوره بازاریابی ، بسیاری از کسب و کارها به دلیل نداشتن تحقیقات بازار معمولاً شناختی کافی از اینکه آیا امکان ورود آنها به بازار وجود دارد اطلاعی ندارند.  تحقیقات بازاریابی به شما این دید را می دهد که آیا امکان ورود شما به بازار وجود دارد و در چه حوزهایی نیاز به ورود شما به بازار است. بسیاری از کسب و کارها به دلیل عدم تحقیقات کافی پس از ورود به بازار با استقبال بسیار بسیار پایینی مواجه شده و در همان ابتدای کار از دور خارج شده اند.

پنج) تغییر پذیری نیازها

یکی از عمده ترین خلاءها در بازاریابی ایران این است که درک درستی از اینکه نیازها در طول زمان و موقعیتهای مختلف تغییر می کند وجود ندارد. بسیاری از کسب و کارها ممکن است فقط یکبار به بازاریابی و یا تحقیقات بازار پرداخته باشند و پس از آن به دنبال به روز رسانی شیوه های بازاریابی ، محصول یا خدمات خود نبوده اند.

شش) عدم هوشیاری کافی نسبت به علائم شکست بازاریابی

هر کسب و کار و بازاریابی باید به علائمی که نشان می دهد بازاریابی با شکست مواجه شده است یا اینکه مجدداً نیاز به تحقیقات بازار و شناخت دقیق از بازار است توجه دقیق داشته باشد. در حالی که در ایران معمولاً نشان هایی که هشدار می دهند بازاریابی باید تغییر کند یا اصلاح شود یا عمر یک محصول و خدمات به پایان رسیده است جدی گرفته نمی شود.

نظر شما

The post خلاء های بازاریابی در ایران appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.