هوش را می توانیم از جمله توانایی های بشری بدانیم که ابعاد مختلفی دارد.

بسیاری از مردم دنیا ، هوش را به عنوان یک توانایی محاسباتی و عددی قوی می دانند ، در حالی که مفهوم هوش فراتر از این مرزها و موضوعات است و توانایی های مختلفی را شامل می شود. قصد داریم در این مقاله در خصوص بخشی از هوش که می تواند توانایی های ارتباطی انسانها را تقویت کند صحبت کنیم. امروزه محققان و صاحب نظران به این نتیجه رسیده اند که هوش به معنای توانایی محاسبه و فرآیندهای تجزیه و تحلیل اعداد نیست و آن چیزی که موجب موفقیت افراد در زندگی و شغلی و خانوادگیشان می شود چیزی فراتر از این می باشد.

تا سالهای سال ، همه مردم تلاش می کردند هوش شناختی یا همان توانایی های محاسباتی ، عددی و ریاضی را در کودکان خود افزایش دهند و موفقیت او را در آینده تضمین کنند. در حالی که تجربه به آنها نشان داد که بسیاری از افراد باهوش با معنایی که آنها از هوش می شناختند نه تنها نتوانستند موفقیتی به دست بیاورند بلکه در بسیاری از زمینه از سایر همسن و سالهای خود عقب افتادند. در واقع هوش شناختی ، تضمین کننده موفقیت افراد نبود بلکه برای بسیاری از آنها دردسر ساز شد و نتوانستند به موقعیت مناسب در اجتماع برسند.

مشاهده افراد باهوشی که نمی توانند به جایگاه مناسب در جامعه برسند یا ارتباط خود در محیط کاری را تنظیم کرده و به دستاوردهای موفقیت آمیز برسند آنها را به این فکر انداخت که توانایی مهم دیگری به جز هوش محاسباتی و عددی در افراد هست که موفقیت آنها را تضمین می کند. آنها به جنبه جدیدی از هوش پی بردند به نام هوش هیجانی که توانایی بالا در این زمینه می تواند افراد را در روابط مختلف خانوادگی ، اجتماعی و شغلی ارتقاء داده و کیفیت زندگی اجتماعی و شغلی آنها را به میزان چشمگیری بهبود بخشد. هوش هیجانی یکی از توانایی های مهم در انسانهاست که خانواده نقش مهمی در پرورش دادن آن دارند. می توانیم ۴ مولفه اصلی را برای هوش هیجانی افراد نام ببریم.

یک) شناخت دقیق و درست هیجانها

شناختن دقیق و درست هیجانها از جمله توانایی های اساسی برای تنظیم ارتباط با دیگران است. اگر به کودکان آموزش دهیم که چگونه میان هیجانهای مختلف خود تفاوت قائل شوند و آنها را تشخیص دهند آنها کم کم قادر خواهند بود همان هیجانها را در سایر افراد نیز تشخیص دهند و ارتباط خود با آنها را تنظیم کنند.

دو) استفاده درست از هیجانات

علاوه بر شناختن دقیق هیجانها ، استفاده به موقع و مناسب از آنها است که می تواند ارتباط بین افراد را بهبود بخشیده یا تخریب کند. بهتر است والدین علاوه بر آموزش هیجانات به کودکان یاد بدهند که در شرایط مختلف به چه نحوی می توانند هیجانات خود را نشان دهند. به عنوان مثال ، بسیاری از والدین زمانی که کودکشان احساس یا هیجان خود را بیان می کند او را تشویق به پنهان کردن هیجان یا نشان ندادن آن می کنند. در حالی که بهتر است کودکان یاد بگیرند به شکل مناسبی ، هیجانهای مختلف خود را نشان دهند.

سه) ادراک هیجانات

سومین عامل مهم در هوش ارتباطی ، توانایی ادارک کردن هیجانات است. علاوه بر اینکه باید هیجانات مختلف را بشناسند بلکه باید بتوانند آنها را درک کرده و احساسات دیگران را به خوبی بفهمند.

چهار) تنظیم هیجانات

در نهایت ، شناخت و درک هیجانات به انسانها کمک می کند تا بتوانند در شرایط مناسب و در مواقع گوناگون به خوبی هیجانات خود را مدیریت کرده و تصمیم گیری کنند.

علاوه بر بهبود ارتباط میان افراد ، هوش هیجانی  می تواند موجب سلامت جسمانی افراد نیز باشد. چرا که مدیریت بهتر هیجانها به انسانها کمک می کند بتوانند فشارهای جسمانی کمتری را تحمل کنند و در نتیجه سلامت جسمانی آنها بهبود پیدا کند.

تست هوش کودک        استعدادیابی کودکان       هوش کودک

 

نوشته تکنیکهای تقویت هوش برای بهبود روابط کودک با دیگران اولین بار در مرکز هوش کودک نیک. پدیدار شد.