امروزه بازاریابی پیشرفتهای زیادی داشته و به همین نسبت نیز تکنیک ها و روشهایی که می توان مردم را تحت تأثیر قرار داد افزایش یافته است.

مهم ترین تکنیکی که امروزه هم کسب و کارهای بزرگ و هم کوچک به خوبی یاد گرفته اند و می دانند که استفاده از آن بسیار موثر است بازاریابی کلامی است. آنها به خوبی می دانند که این مشتریان هستند که روی نظرات و سلیقه های یکدیگر بسیار تأثیر دارند. شما هر چقدر هم تلاش کنید بهترین تبلیغات را برای محصول یا خدمات خود تهیه کنید باز هم اثر آن به اندازه ای که مشتریان از مزایای محصول یا خدمات شما برای مردم بگویند نخواهد بود.

همین اثر گذاری بی نظیر مشتریان بر سایر افراد است که موجب شده تکنیکی به نام بازاریابی کلامی توسعه پیدا کند. از آنجایی که متأسفانه در ایران هنوز به اهمیت این روش آن طور که باید پی نبرده اند سعی کردیم در این مقاله به تکنیک هایی که بازاریابی کلامی را موثرتر می کند اشاره کنیم.

یک) دعوت از مشتریان فعلی

یکی از تکنیک های مهم در بازاریابی کلامی این است که از مشتریان خود به طور واضح و صریح دعوت کنید تا دوباره برای خرید کردن به شما مراجعه کنند. این مراجعه مجدد و دعوت رسمی شما از آنها موجب احساس نزدیکی و صمیمیت در ذهن آنها می شود و تصمیم می گیرند دعوت شما را قبول کنند. به مرور این ارتباط نزدیک موجب می شود آنها خود به خود به تبلیغ برند شما بپردازند و میزان مشتریان شما را افزایش دهند.

دو) انتشار پیام همکاران و شریکان برای مخاطبان

قطعاً در کسب و کاری که مشغول فعالیت در آن هستید تعدادی همکار ، شریک و تأمین کننده منابع مالی ، افرادی که شناخت خوبی از برند شما دارند ، مشتریان و غیره را دارید که برند شما را به خوبی می شناسند. بهتر است نظرات مثبتی که آنها درباره شما دارند را در صفحات اجتماعی خود منتشر کنید تا مخاطبهایتان در جریان نظر افرادی که با شما در ارتباط هستند قرار بگیرند. تجربه نشان داده است نظر آنها تأثیر زیادی در تصمیم مشتریان و مخاطبان شما خواهد گذاشت.

سه) مشتریان فعلی را دریابید

صرف انرژی زیاد برای یافتن مشتریهای جدید و پیشنهادهای خوبی که برای جلب رضایت آنها می شود ممکن است توجه شما را از مشتریان فعلی تان منحرف کند. همیشه این نکته مهم را در خاطر داشته باشید که سرمایه اصلی شما مشتریان کنونی تان هستند. این خطا در بسیاری از اوقات برای شرکتها و برندها گران تمام می شود. چرا که توجه زیاد برای یافتن مشتریهای جدید و غفلت از مشتریان کنونی برای آنها خسارتهای جبران ناپذیر به بار خواهد آورد. سعی کنید همیشه در قدم اول مشتریهای فعلی خود را راضی نگه دارید ، فرصتهای ویژه برای آنها فراهم کنید و در درجه بعدی به دنبال یافتن مشتریهای جدید بروید. زیرا در صورتی که مشتریهای فعلی شما راضی باشند خودشان عامل اصلی بازاریابی کلامی شما هستند و این رضایت خود را به اطلاع سایر افراد خواهند رساند. مشتری های هر کسب  و کاری را می توان مهره اصلی آن کسب و کار دانست.

چهار) خلاقیت در جلب رضایت مشتریان فعلی

اینکه بتوانید خدمات خلاقانه و جدیدی برای مشتریان فعلی خود فراهم کنید بسیار مهم است. برخی از شرکتها به خوبی می دانند که خدمات جذاب و خلاقانه برای مشتریها می تواند آنها را بر سر زبانها بیاندازد و افراد زیادی به سوی کسب و کار آنها سوق دهد. به عنوان مثال ، رستورانی که بعد از صرف غذا از مشتریان خود به صورت رایگان با سرو چای پذیرایی می کند ، می تواند به قدری برای مشتریان جذاب باشد که دیگران را نیز در جریان این پذیرایی قرار دهند و آنها را ترغیب کنند تا به رستوران شما بروند.

تبادل ارزهای خارجی یکی از بازارهای بین المللی است که سطح نقدینگی آن بسیار بالاست.

افرادی که به خوبی به نحوه تبادل کردن ارزهای خارجی وارد هستند به راحتی می توانند از این طریق به سود زیادی دست پیدا کنند. از جمله متعارف ترین راه ها برای کسب در آمد از طریق تبادل ارزهای خارجی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

یک) گسترش صنعت گردشگری

بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، زمانی که گردشگران وارد یک کشور خارجی می شوند مجبورند برای خرید محصولات و کالاهای مورد نیاز خود ، هزینه های بازدید از امکان مختلف و هزینه هتل و اقامت خود را با پول رایج در آن کشور بپردازند. پس گردشگران مجبورند پول یا ارز خود را به پول محلی آن کشور تبدیل کنند. از طریق این تبادل ارز ، سود زیادی برای کشور میزبان به دست می آید.

دو) سرمایه گذاری کشورهای خارجی

یکی دیگر از روشهای جلب ارزهای خارجی ، اجازه دادن به کشورهای مختلف جهت سرمایه گذاری در یک کشور است. اگر شرکت یا کشوری قصد این را داشته باشد که در کشور دیگری ، به سرمایه گذاری بپردازد باید پول خود را به پول آن کشور تبدیل کند ، بنابراین از طریق این تبادل ارز در کشور ، سود زیادی به دست خواهد آمد.

سه) بازار فارکس

به جز دو روش قبلی که برای تبادل ارز انجام می شد. یکی دیگر از روشها ، بازار فارکس است. این بازار جایی است که در آن ارز کشورهای مختلف به یکدیگر تبدیل می شود. تبدیل ارز یک کشور به کشور دیگر ، برای اهداف مختلف از جمله اهدافی که در مورد اول و دوم توضیح داده شد مورد استفاده قرار می گیرد. به جز این موارد ، برخی از افراد قصد دارند از طریق خرید و فروش کردن ارزهای کشورهای مختلف به سود و سرمایه دست پیدا کنند.

ممکن است در این راه ، خطرات زیادی برای آنها وجود داشته باشد و حتی تمامی سرمایه خود را به یکباره از دست بدهند. اما افرادی که به این تبادل ارزها وارد هستند می توانند سود زیادی به دست آورند. بازار فارکس ، مانند بازارهای دیگر صاحب یک محل فیزیکی نیست. بلکه در این بازار ، همه معاملات به وسیله روشهای اینترنتی و الکترونیکی انجام می شود. در این بازار ، افراد با اهداف مختلف وارد می شوند. آنها به خوبی می دانند که عوامل زیادی هستند که بر ارزش پولهای خارجی تأثیر می گذارند بنابراین ، از این اطلاعات و آگاهی خود و شناخت عوامل موثر برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود استفاده می کنند تا به سود برسند.

خوبی معاملات در بازار فارکس به این است که با ثبت کردن قرار دادها میزان خطرپذیری در این بازار کم می شود. با وجود اینکه مدام ممکن است ارزش پول کشورها کم شود ولی بازار فارکس تدابیری را در نظر گرفته است تا میزان خسارت افراد را کم کند. به طور کلی می توان گفت ، میزان تغییرات و نوسانها در این بازار بسیار کمتر است. برای افرادی که اولین بار وارد این معاملات می شوند بسیار سخت است که از همان ابتدا سود زیادی را به دست آورند و کاملاً به روش معامله کردن در این بازار وارد باشند. به همین دلیل ، مدت زمانی را باید صرف کنند تا بتوانند به نحوه معاملات در این بازار وارد شوند. بهترین راه این است که با چند بار از دست دادن سرمایه ، میدان را خالی نکنند و سعی کنند روش معامله را یاد بگیرند.

می توانید از طریق مطالعه و تحقیق یا از طریق یک فرد خبره در این کار ، روشهای کار را یاد بگیرید. اما ممکن است برخی از افراد تمایل داشته باشند در این بازار وارد شوند ولی خودشان تمایل به یادگیری روشهای معامله ندارند یا قادر به این کار نیستند. در این شرایط ، بهتر است یک کارگزار یا یک فرد مطمئن و آشنا به این کار را پیدا کنند و سرمایه خود را برای معامله در اختیار او قرار دهند. از آنجایی که امروزه این معاملات به صورت کاملاً الکترونیکی انجام می شود ، خطرات آن بسیار کمتر و نظارت بر آن بهتر و بیشتر شده است.

بر اساس آموزش بازاریابی ، سرمایه گذارها در این بازار با قوانین دست و پا گیر یا سخت گیرانه مواجه نمی شوند بنابراین سرمایه گذاری در این بازار بسیار آسان است و به دلیل اینکه تمامی مراحل آن به صورت الکترونیکی انجام می شود هزینه های کمتری را برای سرمایه گذاران در پی دارد.

برنامه ریزی در کارها از بخشهای اصلی یک کسب و کار است.

برنامه ها مانند نقشه راهی هستند که به شما می گویند در هر لحظه در چه موقعیتی هستید ، باید چه کاری انجام دهید و چه کاری را انجام ندهید. پس برنامه ریزی در کار را جدی بگیرید و سعی کنید بدون برنامه هیچ روزی را شروع نکنید. هر شرکت یا سازمانی برای خود برنامه های طولانی مدت که معمولاً هدفهای دراز مدت آنها را تأمین می کند و در کنار آن برنامه های کوتاه مدت که مسیر رسیدن به آن هدفها و برنامه های بزرگتر را هموار می کند دارند. آیا فقط می توان با برنامه طولانی مدت و کوتاه مدت به هدفهای شرکت رسید ؟ خیر.

 شما نیاز دارید کارها و برنامه هایی را برای فعالیتهای روزانه خود تعریف کنید. اگر این برنامه ریزیهای روزانه وجود نداشته باشد اهداف کوتاه مدت و در نهایت طولانی مدت شما تأمین نمی شوند. اگر برنامه ریزی داشته باشید می توانید تعداد زیادی از کارها را در زمان اندکی انجام دهید. به نکاتی که لازم دارید در برنامه ریزیهای روزانه خود توجه کنید به شرح زیر است :

یک) نوشتن جزئیات

بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، کارهایی که در طول یک روز قرار است انجام شود به همراه جزئیات آنها را در یک برگه بنویسید. حتی می توانید این برنامه ها را بر روی یک وایت برد در اتاق کار خود یا اتاقهایی که کارمندانتان هستند بنویسید. اگر برنامه های کوتاه مدت و طولانی مدت خود را به برنامه های ریز روزانه تبدیل کنید متوجه خواهید شد که کمتر مواقعی پیش می آید که با یک اتفاق غیر منتظره یا پیش بینی نشده مواجه شوید.

دو) آماده کردن لوازم مورد نیاز

در طول روز شما به ابزارهای مختلفی نیاز دارید ، سعی کنید آنها را دم دست خود قرار دهید تا زمانی برای برداشتن آنها از فاصله دور در اتاق صرف نشود. انجام این کار موجب می شود برنامه های خود را با سرعت بیشتری انجام دهید و میزان خستگی شما در طول روز کمتر شود.

سه) انجام کارهای راحت تر

اگر می خواهید برنامه های روزانه خود را با انرژی و انگیزه بیشتری انجام دهید ، سعی کنید کارهای سبک و راحت تر را در شروع برنامه های روزانه خود قرار دهید. با این کار شروع روز برایتان راحت تر و دلپذیرتر خواهد شد. از طرفی ، چون انجام کارهای راحت تر همیشه همراه با موفقیت است انگیزه بیشتری پیدا می کنید که سایر کارها و برنامه های خود را نیز انجام دهید.

چهار) زمان استراحت برای خود طراحی کنید

بر اساس آموزش بازاریابی ،  حتماً برنامه های روزانه خود را طوری طراحی کنید که یک زمان استراحت نیز برای آن در نظر بگیرید. اگر کارهای خود را در طول روز به صورت فشرده انجام دهید و فرصتی برای استراحت نداشته باشید به زودی از کار خود خسته شده و تمایلی به ادامه کار نخواهید داشت.

پنج) متعهد به برنامه

برنامه ریزی کردن به معنی تمام شدن یک کار نیست. چیزی که مهمتر از برنامه ریزی است متعهد بودن به برنامه است. باید متعهد باشید که برنامه های روزانه خود را تمام کنید. اگر در میان برنامه خود زمانهای استراحت در نظر بگیرید خواهید دید که انرژی بیشتری خواهید داشت و می توانید کارهای خود را به اتمام برسانید.

شش) به ترس خود غلبه کنید

معمولاً انسانها از ترس برخی از کارها ، هرگز آنها را شروع نمی کنند. غلبه به ترس باعث می شود شما جرأت انجام آن را پیدا کنید. برای پیدا کردن جرأت انجام آن کار بهتر است طوری برنامه ریزی کنید که آن کار در ابتدای کارهای شما باشد و مجبور باشید آن را شروع کنید تا بتوانید به کارهای دیگر برسید.

هفت) وجود مقداری از استرس برای انجام کارها ضروری است

” هانس سلیه ” به عنوان روانشناسی که درباره استرس صحبت می کند معتقد است مقداری از استرس برای زندگی انسانها لازم است. چرا که بدون استرس ، آنها اقدام به هیچ کاری نخواهند کرد. داشتن کمی استرس به انسانها این حس را منتقل می کند که باید دست به کاری بزنند و نمی توانند همینطور راکد باقی بمانند. بنابراین ، اگر برای انجام کارهای خود کمی استرس دارید یا نگران آن هستید که آنها را چطور به پایان برسانید اصلاً نگران نباشید. این حد از استرس برای آغاز کارها ضروری است و اصلاً نشانه بدی نیست.

در بسیاری از مواقع ممکن است افراد به صرف اینکه یک شغل و کسب و کاری را راه اندازی کرده اند چنین بیاندیشند که کارآفرینی کرده اند.

در حالی که به لحاظ مفهوم شناسی ، کارآفرینی با ایجاد شغل بسیار متفاوت است. اگر افراد تمایل دارند کارآفرینی کنند باید با این مفاهیم آشنا باشند تا بتوانند در مسیر خود به درستی گام بردارند. عمده ترین تفاوتی که کار آفرینی با ایجاد مشاغل دارد در این است که در کار آفرینی یک فکر و ایده جدید و خلاقانه ای وجود دارد که پایه و اساس ایجاد آن کسب و کار می شود. در صورتی که این ایده یا فکر به مرحله عملیاتی در بیاید می توانیم آن را کار آفرینی بنامیم.

بر اساس آموزش بازاریابی ، کار آفرینی با خطر کردن همراه است و ممکن است این ایده به نتیجه مطلوبی که مد نظر ما بوده است نرسد ، در حالی که در ایجاد اشتغال معمولاً برای خطر کردن و ریسک پذیری جایی وجود ندارد. در واقع می توانیم کار آفرین به فردی بگوییم که ایده هایی که در ذهن دارد را بدون در نظر گرفتن نتیجه آن بخواهد عملی کند. با اینکه تأکید می شود کار آفرین ایده های خلاقانه خود را عملی می کند بدون در نظر گرفتن خطرات و نتایج آن ولی نمی تواند هر محصولی را وارد بازار کند. به این معنی که محصول یا خدماتی که ایجاد می شود باید نیازی از مشتریان را برآورده کند. در واقع کار آفرین به این فکر می کند که چطور می تواند از طریق روشهای جدید و خلاقانه به بر طرف کردن مشکلات مشتریان کمک کند.

بنابراین صرف تولید یک محصول یا خدمات جدید و نو بدون اینکه تناسبی با نیاز مشتریان داشته باشد نمی تواند کار آفرینی محسوب شود. یک کار آفرین برای موفقیت در کسب و کار تازه و خلاقانه ای که راه اندازی می کند باید مهارتهای زیر را داشته باشد تا موفقیت خود را تضمین کند.

یک) داشتن پلن کاری

در هر کسب و کاری لازم است شما پلن و برنامه داشته باشید تا بتوانید مطابق با این برنامه به سمت هدف خود گام بردارید. اما از طرفی ، برنامه ریزی در کار آفرینی و مشاغل جدید و نو اهمیت بسیار بیشتری پیدا می کند چرا که اگر برنامه ریزی در این مسیر وجود نداشته باشد می تواند عامل متضرر شدن یک کسب و کار تازه تأسیس باشد. بنابراین ، لزوم برنامه ریزی در کسب و کارهای تازه و کار آفرینی ها چندین برابر مشاغل دیگر است.

دو) ارتباطات

از دیگر عوامل لازم برای هر کسب و کاری ، داشتن مهارتهای ارتباطی است. اگر مهارتهای ارتباطی یک کار آفرین بالا باشد می تواند با بخشهای مختلفی که مربوط به کسب و کارش هستند و افراد و شرکتهایی که می توانند به او کمک کنند یا شراکت داشته باشند را به راحتی با خود هماهنگ کند و از موقعیت آنها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند.

سه) مهارتهای بازاریابی

مهارت بازاریابی می تواند موجب ارتقاء یا تنزل موقعیت هر کسب و کاری شود. هر محصول یا خدماتی که تولید می شود باید به خوبی به بازار و مشتریان معرفی شود تا بتواند جایگاه خود را پیدا کند. بنابراین یک کار آفرین باید بتواند محصول جدید و خلاقانه خود را به بازار معرفی کند و لزوم تولید چنین محصولی را به خوبی نشان دهد.

چهار) مدیریت و رهبری

هر کار آفرینی باید ویژگیهای رهبری و مدیریت را در خود تقویت کند تا بتواند گروهی را گرد هم آورد و همه آنها را در مسیر اهداف کسب و کار خود هماهنگ کند. همچنین با ویژگیهای مدیریتی است که یک کار آفرین موفق می شود همه کارکنان خود را به فردی دلسوز برای کسب و کار خود تبدیل کند.

بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، با توجه به مواردی که در بالا گفته شد به خوبی می توانیم به این نتیجه برسیم که ایجاد هر شغلی را نمی توانیم یک کار آفرینی به حساب آوریم زیرا اولاً باید در این کار یک خلاقیت و نو آوری وجود داشته باشد و نیاز بازار را بر طرف کند. دوماً یک کار آفرین باید ویژگیهای رهبری و مدیریت یک مجموعه را داشته باشد تا یک کار جدید را در مسیر اهداف کلی خود پیش ببرد.

تمامی ایده ها و افکاری که به ذهن انسانها می رسد می تواند بسیار متنوع باشد.

برخی از این افکار را به راحتی می توان در دنیای واقعی عملی کرد اما برخی دیگر را فقط می توان در محدوده خیال نگه داشت. بسیاری از برنامه ها و افکار و ایده های کسب و کار هستند که در ابتدا مدیران آنها فکر می کنند می توانند ایده های خود را به راحتی در عالم واقعیت عملی کنند در حالی که در مرحله اجرا با موانع و مشکلات زیادی مواجه می شوند که در محدوده ایده ها وافکار خود به آنها فکر نکرده بودند. بهترین راه برای اینکه بتوانیم افکار و ایده های خود را به صورت عینی مشاهده کنیم تا برنامه ریزیهای دقیق تری داشته باشیم این است که آنها را بر روی کاغذ ترسیم کنیم. به این تصایر ذهنی که به شکل اشکال گرافیکی طراحی می شوند نقشه ذهنی نیز گفته می شود.

این تصویر می تواند به شما کمک کند تا اطلاعات و داده های خود را مرتب کرده به راحتی به تجزیه و تحلیل آنها بپردازید. همچنین به کمک این تصاویر می توانید ایده ها و اطلاعات مختلف را با هم ترکیب کنید و نتایج بهتری بگیرید. این تصاویر را معمولاً به شکل یک نمودار درختی ترسیم می کنند. بهتر است برای نوشتن آن از واژه های کلیدی استفاده کنید نه تمامی کلمات و جملاتی که در ذهن دارید. این روش را می توان یکی از اصولی ترین و علمی ترین روش ها برای یادگیری افراد دانست. چرا که ترسیم این نمودار به آنها کمک می کند تا یک فکر یا موضوع را به خوبی تحلیل کنند و نکات اساسی و کلیدی آن را در این تصویر بنویسند. برای این که در ترسیم ایده های ذهنی خود ماهر شوید باید به اندازه کافی تمرین کنید.

بر اساس آموخته های آموزش بازاریابی ، تمرین در این زمینه موجب افزایش مهارت شما در به تصویر کشیدن افکار و ایده ها ، تحلیل روشها و شاخه های آن شده و به شما کمک می کند تا هر چه سریع تر به نتیجه برسید. برای نگارش ایده ها و تصاویر ذهنی خود بهتر است به روش زیر عمل کنید.

یک) انتخاب کاغذ مناسب

بهتر است یک کاغذ مناسب از نظر اندازه انتخاب کنید. کاغذهای A4 یا A3 بهترین گزینه برای این کار هستند. با انتخاب این کاغذ می توانید یک فضای مناسب برای ترسیم نقشه ذهنی خود داشته باشید.

دو) از وسط صفحه شروع کنید

برای ترسیم این نقشه ، بهتر است از نقطه وسط کاغذ شروع کنید. از آنجایی که یک فکر در ابتدا به صورت جرقه به ذهن می رسد و سپس بال و پر پیدا می کند بهتر است این روند را در ترسیم نقشه های ذهنی خود نیز رعایت کنید. بهتر است هدف اصلی را در مرکز کاغذ نوشته و سپس به نوشتن راه حلها ، روشها و ابزار رسیدن به آن بپردازید.

سه) اهداف اصلی

در نقشه ذهنی خود برای کسب و کارتان حتماً یکسری از موضوعات از اهمیت زیادی نسبت به بقیه برخوردار هستند بهتر است این ایده ها و افکار را در مرکز این کاغذ بنویسید تا موضوعات فرعی نیز در اطراف آن نوشته شود.

چهار) ارتباط بین هدف و وسیله

برای برقراری ارتباط بین هدفهای اصلی که نوشته اید و راه ها و وسیله هایی که برای رسیدن به آنها ترسیم کرده اید بهتر است از روش شاخه های درخت یا استخوانی که اتصال قسمتهای مختلف به هم را امکان پذیر می کند استفاده کنید.

پنج) استفاده از نمادها

نمادها بهترین روش برای به تصویر کشیدن افکار هستند. همچنین نماده ها به شما کمک می کنند تا موضوع را بهتر به خاطر بسپارید.

شش) های لایت کردن

موضوعات اصلی را با های لایت های رنگی از بخشهای دیگر مجزا کنید. زیرا موضوعات فرعی بر اساس این موضوعات اصلی مطرح می شود به همین دلیل بهتر است به شکل متمایزتری نوشته شده و مشخص شوند.

هفت) روش خورشیدی

بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، می توانید برخی از افکار اصلی و روشهای رسیدن و عملی کردن آن را به صورت خورشید و اشعه های آن ترسیم کنید. در مرکز این خورشید هدف اصلی را بنویسید و در شعله ها و اشعه های آن هر یک از ابزارها یا روشهای رسیدن به آنها را ترسیم کنید.

برگزاری نمایشگاه ها در سالهای اخیر در ایران گسترش زیادی داشته است.

اگر برنامه های مربوط به نمایشگاه های دائمی هر شهری را داشته باشید مشاهده می کنید که در طول سال ، نمایشگاه های متنوع و مختلفی از صنعت تا محصولات کشاورزی و مواد غذایی برگزار می شود. عرضه محصولات در نمایشگاه یکی از راههایی است که کسب و کارها می توانند از آن به سود خود استفاده کنند. در این نمایشگاه ها ، شرکتها فرصت دارند خدمات و محصولات خود را معرفی کرده و با مشتریان و مخاطبان خود از نزدیک آشنا شوند. حضور در نمایشگاه ها می تواند به هر کسب و کاری پویایی بخشد و علاوه بر اینکه موجب معرفی آن در بازار و به مشتریان می شود ، زمینه ساز آشنایی رقبا با یکدیگر باشد و با جدیدترین اتفاقات و رویدادهای مربوط به کسب و کار خود آشنا شوند.

بر اساس آموخته های آموزش بازاریابی ، برای حضور موفق و استفاده بهینه از برگزاری نمایشگاه باید اصول و چارچوبهایی را بدانید و رعایت کنید. از جمله این قواعد می توان به اهمیت زمان بندی برای حضور در نمایشگاه اشاره کرد. زمان بندی در عرضه کردن محصولات و خدمات از جمله مهم ترین مواردی است که می تواند موجب موفقیت یا شکست شما در عرضه محصولات باشد. گاهی اوقات عرضه محصولات شما فراتر از یک شهر یا یک کشور است و ممکن است در سطح بین المللی این اتفاق بیافتد ، که در این موارد نیز باید زمان بندی را به درستی انجام دهید.

به عنوان مثال شما محصولات نرم افزاری را نمی توانید در هر فصلی عرضه کنید. عرضه محصول شما در نمایشگاه باید دقیقاً در زمان مناسب آن اتفاق بیافتد. باید از یکسال قبل به طور دقیق از زمان برگزاری نمایشگاه آگاهی داشته باشید و محصولات خود را آماده ارائه در این نمایشگاه کنید. این کار به شما کمک می کند تا بتوانید در زمان مناسبی شروع به تبلیغات کنید. همچنین اطلاع از مکان نمایشگاه نیز کمک می کند تا در مکانهای مناسب شروع به تبلیغات کنید و با نزدیک شدن به زمان برگزاری نمایشگاه ، تبلیغ خود را با وسعت بیشتری ادامه دهید.

در صورتی که قصد داشتید محصولی را در نمایشگاه عرضه کنید ولی نتوانستید آن را تا زمان برگزاری نمایشگاه کامل کرده و برای ارائه آماده کنید بهتر است کلاً از این کار منصرف شوید. زیرا عرضه نیمه تمام یک محصول می تواند هویت و موقعیت شما را در میان مشتریان و رقبایتان به خطر اندازد. فرض کنید محصولی را به صورت نیمه تمام و ناقص به بازار عرضه کرده اید ، در این صورت افرادی که محصول شما را از نمایشگاه خریداری کرده اند پس از مصرف آن متوجه نقص های آن خواهند شد و این نقص محصول شما را به دیگران نیز اطلاع خواهند داد.

از طرفی محصول شما باید به موقع در نمایشگاه حضور داشته باشد و برای عرضه آن در نمایشگاه نباید زیاده از حد وسواس به خرج دهید و مدام به سالها و نمایشگاه های بعدی موکول کنید. چرا که با سرعت بالای پیشرفت در تکنولوژی و به روز شدن محصولات و خدمات ممکن است از نظر تکنولوژی یا کارآیی قدیمی باشد و نتواند انتظارات مشتریان را برآورده کند. عرضه به موقع محصولات در نمایشگاه می تواند تغییر چشمگیری در میزان فروش محصول شما داشته باشد.

بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، برای اینکه حرکتی پویا و کارساز در فروش داشته باشید حضور در نمایشگاه در زمان و مکان مناسب آن می تواند در رشد و رونق کسب و کار شما بسیار مؤثر باشد. ارائه محصولات در بازار می تواند نقش مهمی در افزایش تأثیر شما در بازار داشته باشد. پس سعی کنید حتماً از زمان برگزاری این نمایشگاه ها مطلع شوید و محصولات خود را برای حضور در نمایشگاه آماده کنید.


بازاریابی بنگاه به بنگاه یا B2B چیست و چه زمانی استفاده می شود؟

طراحی سایت انگلیسی زبان برای مذاکرات بین المللی

تشکیل یک تیم تجاری برای هر شرکتی یکی از ایده آلهاست.

تیمی که در آن افراد به درستی در کنار هم قرار گرفته باشند توانایی این را دارد که یک شرکت را از نقطه صفر به بالاترین سطح موفقیت برساند. به همین دلیل است که ارزش کارهای تیمی و افرادی که در آن تیم قرار می گیرند بالاست. برای اینکه بتوانیم تیمی یک دست ، هماهنگ و موفق ایجاد کنیم باید از راهکارهای زیر استفاده کنیم.

یک) ساخت رفتارهای درست

معمولاً تیم هایی که موفق هستند ، رفتارها و عادتهای درستی دارند. بعد از اینکه افراد مناسب و متعهد برای کارها را انتخاب کردید می توانید چارچوبها و رفتارهایی را در این گروه ایجاد کنید که این رفتارها موجب موفقیت بیشتر شما می شود.

دو) بازنگری هدفهای تیم

بهتر است به صورت منظم و در فاصله های زمانی مشخصی ، به همراه تیم خود به بازنگری هدفهای تیم بپردازید. اگر گروه و تیم شما به خوبی اطلاع نداشته باشد یا فراموش کند که برای چه هدفی تلاش می کند انگیزه و عملکرد آنها کاهش پیدا می کند. این بازنگری اهداف به شما کمک می کند تا مسیرهایی که باید پیموده شود مشخص تر شده و اعضای گروه به یکدیگر نزدیک تر شوند و همچنین به ارزیابی عملکرد خود بپردازند که تا چه حدی با این هدفها فاصله داشته یا به آنها نزدیک هستند. همچنین بازنگری هدفها به اعضای تیم کمک می کند درک کنند که عملکرد هر یک از آنها تا حدی در عملکرد کلی گروه نقش دارد و همین نشان دهنده اهمیت عملکرد آنهاست.

دو) روابط دو طرفه و مناسب اعضای تیم

همیشه تیمی موفق است و عملکرد خوبی دارد که اعضای آن ارتباط خوبی با یکدیگر داشته باشند. ارتباط باید کاملاً دو طرفه باشد و هر فردی در آن به راحتی خواسته های خود را مطرح کند و هم اینکه در این ارتباطها ، نقش افراد در تیم مشخص باشد و بداند که دقیقاً چه نقشی را در ارتباط با تیم و اعضای آن دارد. همچنین باید اعضای گروه را تشویق کنیم تا واکنشهای خود نسبت به عملکرد گروه و هم تیمی های خود را به خوبی نشان دهند تا گروه متوجه ضعف ها و قوتهای خود شود.

سه) اعتماد

همواره ، اعتماد یکی از ارکان های اصلی در هر ارتباطی است. بهترین تیم ها با کارآیی بالا ، تیم هایی هستند که در آنها اعضای تیم به هم اعتماد دارند و از طرفی ارتباط آنها فراتر از ارتباط کاری است. بنابراین سعی کنید شرایطی را فراهم کنید که اعضای تیم شما فقط در حوزه کاری با یکدیگر در ارتباط نباشند بلکه دوستی های عمیق و محکمی بین آنها برقرار باشد. این گونه ارتباط ها می تواند با افزایش فضای صمیمانه ، مسافرتهای تیمی و وعده های ناهار یا شام به همراه اعضای تیم ایجاد شود.

چهار) توانایی غلبه بر مشکلات

بر اساس روش های آموزش بازاریابی ، شما هر گونه کسب و کاری که داشته باشید قطعاً موانع و مشکلاتی در پیش پای شما وجود خواهد داشت. به همین دلیل باید سعی کنید همیشه تیمی را پرورش دهید که در این گونه مواقع ، ذهن های خلاقی برای ایجاد راه حل های مناسب برای غلبه بر مشکلات داشته باشند.

پنج) اطلاع گروه از اخبار و اطلاعات فعالیت

اخبار و اطلاعاتی که مربوط به فعالیت گروه شما یا هر اخباری که مربوط به کسب و کار شماست باید در اختیار تیم شما قرار بگیرد. این اطلاع رسانی و به اشتراک گذاشتن خبرها موجب می شود که روحیه همکاری و همفکری در تیم شما به وجود بیاید. سعی کنید اعضای تیم خود را به گونه ای مدیریت کنید که مشغله های کاری و زندگی آنها موجب نشود که از به اشتراک گذاری اخبار مربوط به فعالیتشان در گروه غافل باشند. افزایش این روحیه در تیم می تواند با یک تشویق و ایجاد انگیزه در گروه شکل بگیرد.

جهت کسب اطلاع در مورد نحوه مشاور بازاریابی به این صفحه مراجعه نمایید.

مدیر هر استارت آپی یکی از ارکان اصلی در موفقیت یا عدم موفقیت آن استارت آپ است.

یک مدیر فعال می تواند استارت آپ خود را به سرعت به یک کسب و کار موفق تبدیل کند. بنابراین ، مدیر هر استارت آپی نقش مهمی در موفقیت آن استارت آپ دارد. به همین دلیل در این مقاله به ویژگیهای یک مدیر که منجر به موفقیت آن استارت آپ می شود می پردازیم.

یک) حضور همیشگی

مدیر یک استارت آپ باید همیشه و در همه جا حضور داشته باشد به همین دلیل هیچ گاه به صورت آفلاین نباشید. باید سعی کنید حضور پر رنگ در کسب و کار خود داشته باشید و تعامل مستقیم با قسمتهای مختلف کسب و کار خود از کارکنان تا مشتریان و تأمین کنندگان کسب و کار خود داشته باشید. گاهی ممکن است لازم باشد شما در هفته ۱۰۰ ساعت کار کنید و این اهمیت حضور مستمر شما در قسمتهای مختلف کسب و کارتان را نشان می دهد.

دو) داشتن اطلاعات جامع

شما باید متخصص ترین فرد در کسب و کار جدید خود باشید. هر مدیر استارت آپی لازم است در حوزه فعالیت و کسب و کار خود یک متخصص بوده و اطلاعات جامع و کاملی در خصوص آن داشته باشد. تسلط به تمامی ابعاد کار به شما کمک می کند تا نواقص را شناسایی کنید و هم به عنوان یک متخصص به تمامی راه حلهای ممکن در صورت بروز مشکل بیاندیشید. هم اینکه نیازی نیست بخشی از اختیارات کسب و کار خود را به فرد دیگری واگذار کنید.

سه) داشتن شخصیت کاریزماتیک

شما به عنوان یک مدیر استارت آپ باید یک شخصیت رویایی برای کارکنان و مشتریان خود باشید. آنها دوست دارند مطمئن باشند که برای یک فرد کامل و خوب کار می کنند. شخصیت کاریزماتیک یعنی شما علاوه بر اینکه قوانین و مقرارت و چارچوبهایی را برای کارکنان و کسب و کار خود تهیه می کنید که رعایت کردن آنها بسیار برایتان مهم است در عین حال یک رفتار انعطاف پذیر و صبورانه ای نیز با کارکنان خود دارید. این شخصیت موجب می شود افراد زیادی به شما و فعالیتتان اعتماد کرده و با خیال راحت تر برای شما کار کنند.

چهار) داشتن ایده ها و تجهیزات جدید

یک مدیر موفق استارت آپ باید همواره ایده های جدید برای توسعه فعالیت خود داشته باشد. چنین ایده هایی از دانش و تخصص کافی در آن زمینه نشأت می گیرد. علاوه بر این باید تلاش کند همواره امکانات و تجهیزات جدید را وارد کسب و کار خود کند تا از تکنولوژیهای جدید در ارائه محصولات و خدمات بهتر بهره مند شود.

پنج) تصمیم گیرنده اصلی

هر چند یک مدیر کاریزماتیک همیشه در حال مشورت کردن با کارکنان و مشاوران خود برای بهبود اوضاع کسب  و کار خود است ولی در نهایت به ویژه در شرایط بحرانی و سخت این مدیران هستند که تصمیم های نهایی را باید بگیرند و مسئولیت هر گونه نتیجه مثبت و منفی آن را بپذیرند و کارکنان را تشویق و ترغیب به اجرای این تصمیمات کنند.

شش) تشکیل تیم

مدیران موفق استارت آپها باید تلاش کنند یک تیم کاری تشکیل دهند. تشکیل این تیم ها فقط به عهده مدیران است زیرا در نهایت این مدیران هستند که سمت و سوی حرکت تیم را مشخص می کنند.

به طور کلی ، نمی توان اهمیت مدیران را نادیده گرفت. حتی نظریه های مختلفی که گاهی حضور مدیر را برای اداره کسب و کار و حضور دائمی آن را لازم نمی دانند همگی بر این باور هستند که مدیران ، هسته اصلی هر کسب و کاری هستند. با اینکه ممکن است عوامل زیادی مانند نوسات بازار یا اتفاقات ناگهانی موجب به هم خوردن تعادل یک کسب  و کار شود ولی باز هم این مدیران هستند که می توانند زمینه های موفقیت یا شکست یک کسب و کار را فراهم کنند.


آیا هر ایده ای را می توانید تبدیل به استارت آپ کنید؟ بهترین ایده ها کدامها هستند؟

فعالیت چند استارت آپ در یک فضای مشترک ، راه حلی برای کاهش هزینه ها

لزوم طراحی یک مدل کسب و کار منعطف برای استارت آپ ها

برای توسعه محصول در بازار باید برنامه ریزیهای دقیق وجود داشته باشد.

در صورتی که این برنامه های دقیق و پیش بینی شده نباشند نمی توان به توسعه محصول در بازار امیدوار بود. دلیل اصلی آن هم این است که بازار ، مشتریان ، روشهای بازاریابی ، روشهای ارتباطی ، روشهای توزیع و بسیاری از موارد دیگر ، روز به روز در حال تغییر هستند. با ایجاد یک کسب و کار و گرفتن بخشی از بازار نباید امیدوار باشید که می توانید همین سهم در بازار را برای همیشه حفظ کنید. اگر برنامه ها و پیش بینی های درست در خصوص آینده نداشته باشید ، نه تنها موقعیت جدید و بهتری به دست نخواهید آورد بلکه همین موقعیت فعلی را نیز از دست خواهید داد.

به همین دلیل ، در مباحث بازاریابی یا هر شاخه ای ، توسعه علم و فن آوری ، بحث آینده پژوهی مطرح می شود. بر اساس آموزه های آموزش بازاریابی ، تحقیقات آینده پژوهی در هر شاخه و علمی به شما کمک می کند تا بتوانید توسعه و تغییرات آن شاخه یا علم را در آینده پیش بینی کنید و با کشف شکافهای موجود که در آینده ظهور پیدا خواهند کرد به توسعه آن علم کمک کنید. در علم بازاریابی نیز آینده پژوهی از جمله تحقیقات بسیار مهم است. در ادامه این مقاله ، حوزه ها و حیطه های اصلی بازاریابی که در تحقیقات آینده پژوهی باید مورد توجه قرار گیرند ذکر خواهد شد.

یک) خواسته ها و سلیقه مشتریان

دنیای کنونی روز به روز در حال تغییر است. به همین نسبت ، سبک زندگی افراد نیز با سرعت زیادی تغییر می کند. تغییر سبک زندگی افراد مساوی با ظهور نیازها ، خواسته ها و سلیقه های جدید است. شرکت ها  و افرادی که در حوزه خدمات یا تولید محصول برای مشتریان فعالیت دارند باید این تغییر خواسته ها  ، نیازها و سلیقه ها را در تحقیقات آینده پژوهی خود مورد بررسی قرار دهند و متناسب با این تغییرات پیش بینی شده حرکت کنند تا بتوانند محصولات خود را توسعه داده و جایگاه و سهم خود در بازار را حفظ کنند.

دو) روشهای مختلف توزیع محصول

همانگونه که محصولات ، خدمات و نیازهای مشتریان تغییر پیدا می کند. فن آوری و تکنولوژیهای جدید نیز وارد بازار می شوند و سرعت این تغییرات را بالا می برند. بنابراین اصلا دور از ذهن نیست که شما به سیستم های توزیع محصول جدید نیاز دارید. سیستم های قدیمی شما جوابگوی نیاز مشتریان و سرعت پیشرفت در بازار نخواهد بود. زیرا نه سرعت و نه کیفیت متناسب با این تغییرات را نخواهد داشت. به همین دلیل ، لازم است سیستم توزیع خود را توسعه دهید و از روشهای جدید که به بازار وارد خواهد شد آگاهی داشته باشید و فعالیتهای خود را مطابق با آن توسعه دهید. از نظر مشاور بازاریابی اگر نیاز به خرید ابزارها و ارتقاء تکنولوژی های مربوط به فعالیتتان است باید یک گام جلوتر باشید و قبل از تغییرات بازار این تکنولوژیها را وارد سیستم خدماتی خود کنید.

سه) روشهای جدید تعیین قیمت

قیمت هر محصولی از جمله گزینه های مهم آن محصول است. قیمت یکی از فاکتورهای اساسی در تعیین میزان استقبال مشتریان از محصولات شماست. پس لازم است با تغییراتی که ایجاد می شود شما نیز سیستم و روشهای قیمت گذاری خود را تغییر دهید. تحقیقات آینده پژوهی می توانند اطلاعات خوبی در جهت روشهای تعیین قیمت برای محصولات و خدمات جدید شما به بازار شوند.

چهار) تبلیغ کالا

روز به روز به کانالها و شبکه های اجتماعی ، روشهای ارتباطی نوین بین افراد افزوده می شود. این تغییرات و پیشرفتها ، می توانند نیازهای تبلیغاتی مشتریان را به خوبی تحت شعاع خود قرار دهند. همچنین بازاریابان نیز با طیف وسیعی از افراد ، رو به رو هستند که از این شبکه های ارتباطی در طول شبانه روز استفاده می کنند. پس کاملاً مشخص است که تبلیغات و آگاهی مردم از محصول یا خدمات شما می توانند از طریق روشهای مختلف و شبکه های گوناگون به اطلاع آنها برسد. با تحقیقات آینده پژوهی به خوبی متوجه خواهید شد که در آینده چه نوع تکنولوژیهایی که در خدمت تبلیغات خواهند بود وارد بازار خواهد شد تا زمینه های استفاده از این کانالهای جدید را ایجاد کنید.

افکار هر فردی می تواند زمینه ساز موفقیت یا شکست آن فرد باشد.

به ویژه این افکار زمانی که مدیریت یک مجموعه به عهده یک فرد است از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. در میان تمامی افکار مخرب و زیان آوری که یک مدیر می تواند داشته باشد ، نگرشها و باورهایی که در ادامه می آیند از همه زیان آورتر هستند.

یک) نادیده گرفتن کمک به رقیبان  

شاید شما باور داشته باشید که هر کسی که زرنگ است باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد و یک فرد موفق ، فردی است که فقط به خودش متکی باشد. در صورتی که این فکر در عمل می تواند زیان آورترین باوری باشد که مدیر یک مجموعه می تواند داشته باشد. یک مدیر موفق ، مدیری است که نه تنها برای موفقیت و پیشرفت خود تلاش می کند بلکه سعی می کند به دیگران و همکارهای خود نیز کمک کند و زمینه های موفقیت آنها را نیز فراهم کند. همچنین او باور دارد که در مواقع لازم باید از تجربه و دانش رقیب و همکاران نیز استفاده کرد. چنین مدیری نه تنها می تواند موقعیت خود را در میان رقیبهای خود ارتقاء دهد ، بلکه می تواند با گسترش دادن این طرز فکر ، در میان مشتریان نیز به جایگاه ویژه ای دست پیدا کند.

دو) نادیده گرفتن تفاوتهای فردی کارکنان  

همیشه این مسئله گوشزد شده است که همواره سعی کنید استعدادهای خوبی را دور خود جمع کنید. اما این جمله به این معنا نیست که تفاوتهای فردی کارکنان خود را نادیده بگیرید. بهترین مدیر این است که به توانایی های هر فردی از دیدگاه همان فرد توجه کند و انتظار نداشته باشد که همه مانند یکدیگر باشند. به عنوان مثال ، اگر شما فردی هستید که ساعات زیادی می توانید بدون خستگی کار کنید ، نباید انتظار داشته باشید تمامی کارکنان شما نیز مانند شما باشند.

از نظر مشاور بازاریابی هر فردی سبک زندگی خود را دارد و در یک زمان خاصی از روز می تواند بیشترین بهره وری را داشته باشد. پس انتظار نداشته باشید آنها مثل شما باشند و در صورتی که مانند شما نبودند ، مورد توبیخ قرار بگیرند. بلکه بهترین مدیران ، افرادی هستند که اولاً سعی می کنند افراد با استعداد و منضبط را جذب کنند و در ثانی ، در صورتی که توانستید همچنین افرادی را جذب کسب و کار خود کنید ، باید تفاوتهای فردی آنها را مورد توجه قرار دهید و تلاش نکنید همه کارکنان شما مشابه هم باشند. زیرا این تفکر مخرب موجب می شود شما نتوانید از توانایی آنها به خوبی استفاده کنید و میزان بهره وری آنها را پائین می آورید.

سه) نادیده گرفتن افکار و اهداف مشخص

برخی از مدیران چنین فکر می کنند که کارکنان آنها باید کاملاً مطابق میلشان عمل کنند. در حالی که هیچ فکر یا هدف مشخصی را تعریف نکرده اند که کارکنان به خوبی بدانند که باید به دنبال چه هدفی باشند. اگر شما هدفها و انتظاراتی که از هر یک از کارکنان و بخشهای مختلف خود دارید را مشخص کنید ، آنها به راحتی متوجه هدف خواهند شد و سعی می کنند تلاششان را در این جهت انجام دهند. ولی اگر چنین هدف مشخصی نباشد و شما فکر کنید که کارکنانتان باید خودشان حدس بزنند و مطابق افکاری که در ذهن شماست عمل کنند به چیزی که قصد دارید برسید نخواهید رسید.

چهار) نادیده گرفتن راه های مختلف

بر اساس آموزه های آموزش بازاریابی ، یکی دیگر از افکار مخربی که ممکن است مدیران به آن توجهی نداشته باشند و درگیر آن شوند این است که نباید انتظار داشته باشید راه حلی که قبلاً جواب داده و مشکل را حل کرده است باز هم برای شما کارگشا باشد. همیشه سعی کنید از روشها و راه های مختلف به حل مشکلاتتان فکر کنید. هر شرایط جدید یا مشکل جدیدی که برای شما پیش می آید قطعاً ویژگیهایی دارد که موقعیت یا مشکل قبلی نداشته است. پس سعی کنید به جای استفاده از افکار و روشهای منسوخ و تکراری از روشهای متنوع و جدید استفاده کنید.