برند یک اسم ، جمله ، نشانه ، تصویر و یا هر مشخصه دیگری می‌باشد که روشن کننده و معلوم کننده کالا و فرآورده‌ای به خصوص و یا سرویس‌های ویژه‌ای می‌باشد که به واسطه آن از سایر کالاها و سرویس‌های همانند تفکیک و متفاوت می‌شود.

اسم تجاری ، عنوان یا نشانه‌ای می‌باشد که با مقصود سود و فروش کالاها و یا سرویس‌های عرضه شده استفاده می‌گردد. مسلماً واضح است که مقصود از ساخت یک برند ، پیش‌تر از سود و فروش محصولات و سرویس‌های آن می‌باشد.

یک اسم تجاری و برند قوی می‌تواند اثربخشی برنامه ریزی شده‌ و سیاست کاری وسیعی را در یک تجارت و صنعت اعمال نماید. برندهای تجاری افزون بر احاطه بر بخش بازار مقصود ، اولویت‌هایی را به منظور توسعه حرفه  و تجارت مورد نظر به وجود می‌آورند و در طی گیرایی و کشش ، صیانت از پرسنل حاذق و سزاوار اعتبار و درجه را در پیش روی اشخاص ذی نفع پیشرفت تدریجی عطا می‌کنند.

برند اصولاً دسته‌ای از ادراکات و استنباط‌‌های فکری ، حسی و عقلانی و مزیت‌هایی می‌باشد که خریداران در رابطه با یک کالا و یا یک سرویس و فعالیت بر طبق اسم آن برند در میان کالاهایی همانند را دارا می‌شود. در حقیقت نام تجاری یک قالب معنایی دارد ، مجموع تمام ادراکات و استنباط‌هایی می‌باشد که همه بینندگان آتی و خریداران فعلی شما در فکر و اندیشه و روح و روان خویش در مورد شما احساس می‌کنند.

یادآوری معناها و ایجاد رابطه با عکس و نمونه‌ها از مزیت‌ها و اثرات یک برند می‌باشد که در تعبیری به آن زبان برند گفته می‌شود. از موقعیت تجارت و صنعت می‌شود عنوان نمود که اسم تجاری یا برند ، هر عنوانی می‌باشد که بدون واسطه به سبب فروش محصولات و سرویس‌ها و فعالیت‌ها به کار برده می‌شود.

اسم تجاری افزون بر یک عنوان ، غالباً نما و ظاهری بصری به عنوان یک آرم یا یک سمبل را هم در خود عرضه می‌کند. نام تجاری در حقیقت احساس درونی افراد است چرا که در انتها از طرف افراد وصف می‌گردد نه از طرف سازمان‌ها ، بازارها و یا به بیانی دیگر عموم انسان‌ها.

هر فردی الگوی خصوصی سازی شده خویش را از نام تجاری ایجاد می‌کند. از آن جایی که سازمان‌ها قادر نیستند این پروسه را مدیریت نمایند. آنان قادرند توسط خبر رسانی و ابلاغ و ارسال مشخصه‌های به خصوصی که یک کالا از سایر کالاها را متفاوت و تفکیک می‌سازد بر چگونگی این فردی سازی اثربخش باشد.

اسم تجاری شناسه‌ای دشوار می‌باشد که محدوده‌ی گوناگونی از اندیشه‌ها و مشخصه‌ها را شامل می‌شود. اسم تجاری یا برند نه فقط با بهره‌مندی از صدای خویش و محتوا و مفاد واژه‌ای ، لیکن با اهمیت‌تر از آن با به کارگیری هر عنصر و ابزاری در طی زمان به طریقی با آن ترکیب شده و در اجتماع به شکل ماهیتی اجتماعی و آشنا و بنام بروز یافته با مخاطبان و خریداران حرف می‌زند.

برندسازی حوزه و علمی می‌باشد که با اولویت و مزیت دادن به یک نام تجاری سبب بالا بردن ارزش و معروفیت آن نام تجاری در میدان رقابتی می‌شود. به عبارتی برندینگ شیوه‌ی مدبرانه کسب و کار و افزایش درآمد و سرمایه می‌باشد. برخورداری از یک برند قوی موجب شده مخارج یک سازمان به سبب پیشگیری از سرمایه گذاری‌های نامطلوب و بی‌هسته به صورت تماماً مشهودی تقلیل یابد و بهره دهی به سبب جلب خریداران دائمی به گونه‌ای عالی و شاخص فزونی یابد و از تمام این‌ها با اهمیت‌تر آن است که یک برند سازمان و یا کمپانی مبدل به سرمایه غیر قابل لمس برای شرکت و تشکیلات مورد نظر می‌گردد که اعتبار و درجه و اهمیت آن قادر است فراوان‌تر از اعتبار و درجه همه‌ی سرمایه‌های ملموس آن تشکیلات و شرکت باشد.

از آن میان علت‌های پر اهمیت برندسازی در پیش تشکیلات و شرکت‌ها ، رغبت و گرایش به ریاست و رهبری و سبقت و برتری یافتن در میدان رقابتی و قابلیت و وصول پرسنل به مطلوب‌ترین ابزارها و تسهیلات در جهت دست یافتن به مخاطبین و خریداران بهینه و کم خرج‌تر می‌باشد. مقصود از مخاطبین و خریداران بهینه آن است که اگر مخاطبان با نام تجاری کسب و کار و شرکت شناخت داشته باشند و حس خوشایندی در رابطه با آن دارا باشند ، تشکیلات و یا شرکت مخارج و فرصت اندک‌تری در جهت مبدل ساختن مخاطب به یک خریدار کنونی و یا همیشگی صرف خواهد نمود.

امروزه ، اینترنت ، صفحه های اینترنتی و وب سایتها به عنوان یکی از پرکاربردترین ابزارهای بازاریابی ، تبلیغ کالا و خدمات توسط شرکتها و سازمانها مورد استفاده قرار می گیرد.

به همین دلیل ، طراحی یک وب سایت جذاب و کامل برای معرفی کالا و خدمات و برند هر شرکتی بسیار مهم است. برای اینکه بتوانیم برای یک شرکت و سازمان وب سایت مناسبی طراحی کنیم که بتواند هم هویت این شرکتها و ارزشها و اهدافشان را معرفی کند و هم وسیله ای برای معرفی خدمات و محصولات آنها باشد باید نکاتی را مد نظر قرار دهیم. در اینجا به چند مورد از آنها پرداخته می شود:

الف) منحصر به فرد بودن

در نظر داشته باشید که هر شرکت یا سازمانی باید یکسری از خدماتی که متفاوت از دیگر رقیبان هست به مشتریان عرضه کند تا آنها شرکت شما را به سایر رقبا ترجیح دهند. هر آنچه که موجب تفاوت برند شما از دیگران می شود و امتیازی برای شرکت شما به حساب می آید در وب سایت خود منعکس کنید.

ب) گزینش لغات و واژه هایی که به خوبی معرف شرکت یا سازمان هستند

ابتدا به این بیاندیشید که تمایل دارید با چه عنوانی شناخته شده و به مردم معرفی شوید ، سپس ، سه واژه که بهترین معرف شما هستند با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد محصول و خدماتتان و برند تان انتخاب کنید. بعد از گزینش کلمات مورد نظر ، آنها را در مکان مناسبی از صفحه اینترنتی خود که بتواند توجه بازدید کنندگان را جلب کند درج نمایید. این سه واژه علاوه بر اینکه جذاب و ترغیب کننده باید باشند بلکه باید بتوانند هدف و خدمات شما را نیز در ذهن مشتری و مخاطبان تداعی کنند.

ج) هماهنگی میان مطالب وب سایت

مطالبی که در وب سایت خود قرار می دهید از نوشته ها ، تبلیغات ، واژه های تبلیغاتی کوتاه و عکسها گرفته تا سایر مطالب در این زمینه باید با یکدیگر دارای یکپارچگی و هماهنگی باشند. یک تصویر کلی از صفحه اینترنتی خود مجسم کنید تا راهنمای شما در طراحی صفحه اینترنتی باشد.

د) صفحه اینترنتی خود را از نظر قدرت پیام رسانی مورد بررسی قرار دهید

در این مرحله ، وب سایت خودتان را از نظر اینکه تا چه حد گویای اهداف ، ارزشها ، ویژگیهای کالا و خدمات ، خصوصیات شرکت و برند سازمان شماست مورد مطالعه قرار دهید. تک تک کلمات و واژه ها و عکسهایی که در وب سایت استفاده شده است را با دقت بررسی کنید. از نظر میزان جذابیت و ترغیب کنندگی مطالب آن را امتحان کنید.

ه) تمرکز اصلی تان بر تبلیغ کالا و خدماتتان باشد

باید به این نکته توجه داشته باشید که در وب سایت خود ، تمرکز اصلی تان بر روی معرفی کالا ، برند و خدماتتان باشد نه اینکه روی تواناییهای شرکت و خودتان تأکید کنید. هیچگاه به منحصر به فرد بودن و متمایز بودن خود تأکید نکنید بلکه بیشتر تفاوت و تمایز خدماتتان را تبلیغ و معرفی کنید. تلاشتان باید بیشتر روی نشان دادن تفاوت و مزیت خدماتتان باشد نه اینکه از منحصر به فرد بودن خود تعریف کنید.

The post حرف حساب وب سایت شما چیست appeared first on دکتربرند.

برای اینکه بخواهیم یه برند رقابتی خوب بسازیم نمی تونیم بگیم که از بین روشهای مختلف کدومش بهتره؛ چون هر شرکتی باید نگاه ببینه که توی بازار چه موقعیتی داره و رقیباش در چه حدی هستن و دارن چیکار میکنن.

rbk7کاملاً معلومه که یه شرکت کوچیک و نوپا نمی تونه از روشهای برند سازی یه شرکت بزرگ و معروف استفاده کنه، ولی شرکتهای کوچیک هم می تونن با توجه به اون چیزی که مورد نیاز مشتریانشون هست و با سلیقه مشتریها جور هست یه محصولی رو تولید کنن که بتونه نرخ فروش و تقاضا رو بالا ببره. در بازاریابی کردن باید به گروه هایی که به نوعی در سود شرکت سهیم هستند و از منافع شرکت اونا هم نفعی می برند توجه بشه، دلیلش هم اینه که شرکت با کمک این افراد بهتر میتونه به هدفهاش برسه و قدرت خودش رو بالا ببره. از جمله این گروه ها و افراد میشه ۷ گروه رو اسم برد:

  • رسانه هایی که تبلیغات ما از طریق اونها پخش میشه و بقیه رو در جریان میذاره مثل: شبکه های رادیویی و تلویزیونی، رزونامه، مجله.
  • کسانی که می تونن از نظر مالی به شرکت کمک کنن مثل: کسایی که سهامدارن بزرگی هستن، بانک ها، موسسه های سرمایه گذاری.
  • یکی از بخش های مهم یه شرکت یا سازمان، بخش روابط عمومی اون شرکت هست. مدیران یه شرکت و کسایی که برای شرکت تصمیم می گیرن ممکنه که از طرف طرفداران محیط زیست، مشتریان و گروه های خاصی مورد بازخواست و سوال قرار بگیرن. پس بهتره که مدیران یه شرکت همیشه از طریق روابط عمومیشون با این گروه ها و گروه های دیگه و بقیه شهروندا در ارتباط باشن.
  • شرکتها معمولاً یکی از کارمندانشون رو انتخاب می کنند که بتونه به نمایندگی از طرف شرکت با بقیه شرکت ها و سازمانها و هر کسی به نوعی با شرکت در ارتباط هست به گفتگو بپردازه و به سوالهایی که ممکنه اونا داشته باشن جواب بده.
  • همه شرکتها لازمه به واکنشهایی که افراد جامعه و مشتریانشون به محصولات و نحوه عملکرد این شرکت نشون میدن آشنایی داشته باشه تا بتونه به ذهن مردم و مشتریانش نفوذ کنه و تاثیر بذاره.
  • یه گروه دیگه شامل همه افرادی هست که داخل خود مجموعه شرکت یا سازمان هستن، مثل: مدیرها، کارگرا، کارمندا، سهامداران و اونایی که در شکل گیری شرکت نقش داشتن. بعضی از شرکتها یه سری خبرنامه هایی رو تهیه می کنن که راجع به امورات مربوط به شرکت و هدفها و محصولات و مشتریان و تصمیم هاست و این خبرنامه ها رو داخل خود شرکت در اختیار کارکنانشون قرار میدن. این باعث میشه که کارکنان اون شرکت به مدیران خودشون و در نهایت به اون “برند” اعتماد کنن و این اعتماد رو به بیرون از شرکت هم گسترش بدن و تبلیغ کنن و در واقع تبلیغ این شرکت رو افراد از همدیگه بشنون و خودشون هم به بقیه تعریف و توصیه کنن.
  • هر شرکتی باید توجه داشته باشه که رشد و توسعه دولت، یکی از هدفهای نهاییش باشه. تاجران باید مدام با وکیلهای خودشون در ارتباط باشن و مطمئن باشن که محصول آنها ایمنی لازم رو داره و در پیام های تجاری و بازرگانی هم واقعیت ها گفته می شه.

The post درک بازار و مصرف کنندگان برند appeared first on دکتربرند.

اصول مذاکره و چانه زنی یکی از چیزاییه که همه بازاریابان و آدم هایی که سر میزه مذاکره می رن باید بلد باشن. به نظر دکتر برند فرقی نداره که شما در حال فروش محصول هستید و یا دارید به مشتریاتون خدمات می فروشید اما به هر حال باید اصول مذاکره و چانه زنی رو به خوبی بدونین. توی این مقاله دکتر برند قصد داره برای شما خواننده عزیز اصول مذاکره رو به طور کامل شرح بده.

اولین اصول مذاکره و چانه زنی ایجاد تفکر قدرتمنده : سعی کنین توی مذاکرات قدرت رو به دست بگیرین. طبقه تحقیقای انجام شده در علم پزشکی آدم هایی که قدرتمندانه عمل می کنن ترشح کورتیزول و تستوسترون اونا زیاد می شه و در نتیجه قدرت ریسک پذیری توی معامله پیدا می کنن. توی این زمینه انتظارایی که شما از خودتون دارین در شیوه مذاکراتتون خیلی تاثیر می ذاره و در نظر داشته باشین که داشتنه تفکر قدرتمند توی مذاکره خیلی آسونه برای مثال: وقتی حس برتری نسبت به دیگران دارین نسبت به اونا قدرتمندتر عمل می کنین و یا وقتی حس جذابیت و زیبایی دارین نسبت به طرف مقابلتون قدرتمند تر عمل می کنین.اصول مذاکره - فنون مذاکره

دومین اصول مذاکره و چانه زنی پیشنهاده: اکثر کسایی که توی مذاکره کردن تجربه دارن می گن که در مذاکره اولین کسی که شروع به پیشنهاد می کنه همیشه بازنده اس ، اما همیشه آدم هایی وجود دارن که اولین پیشنهاد رو انقدر جذاب مطرح می کنن که اولا توی مذاکره شکست نمی خورن دوما به مذاکره سمت و تو سو می دن و می تونید حتی توی اولین پیشنهاد حتی در مورد قیمت های دقیق مورد نظرتون هم صحبت کنید به شرطی که بتونین نظر طرف مقابل رو به سمت اون جلب کنین. برای مثال طبق تحقیقای دکتر برند خونه هایی که قیمت دقیق دارن به نسبت خونه هایی که قیمت پرت دارن زودتر معامله می شن.

سومین اصول مذاکره و چانه زنی ارزیابیه: سعی کنین موقعیتی رو که توش قرار گرفتین به خوبی تحلیل کنین. اگه می تونید شرایط رو به نفع خودتون تغییر بدید و از اون نهایت استفاده رو ببرین.

چهارمین اصول مذاکره و چانه زنی آماده کردنه: اکثر کسایی که مذاکره کننده هستن توی این مرحله شکست می خورن. سعی کنین قبل از مذاکره یه تحلیل خوب از موقیعت خودتون و طرف مقابل مذاکره داشته باشید البته دونستن اینکه طرف مقابل چه موقعیت و یا سمتی داره در نتیجه مذاکره هیچ تاثیری نداره. بیشتر کسایی که مذاکره کننده حرفه ای هستن به گونه رفتار می کنن که انگار همه چیز یه نمایش بیشتر نیست و اصلا برای اون برنامه ریزی نکردن اما واقعیت اینه که شما باید از قبل خودتون رو آماده کنین.

پنجمین اصول مذاکره و چانه زنی سازماندهی کردن: قبل از ورود به جلسه مذاکره تمامی خواسته های خودتون رو روی یه کاغذ بنویسین تا توی مذاکره دچار بهم ریختگی نشین و پیروز بشین. این کار یکی از اصول مذاکره و چانه زنیه که خیلی با ارزشه و مواقعی که شما قدرتی توی مذاکره ندارین بهتون کمک میکنه ، البته اگه اینقدر باهوشین که می تونین از طرف مقابل خیلی راحت امتیاز بگیرین هم، این روش بدردتون می خوره و براتون ۱۰۰٪ سودمنده.

The post اصول مذاکره و چانه زنی در مذاکرات تجاری appeared first on دکتربرند.

مدیر برند قدرتمند وقتی با کارمنداش صحبت می کنه خیلی مهربون و با احساسه یه جوری که حرفاش خیلی خیلی الهام بخش باشه و به کارمنداش کمک می کنه و انگیزه می ده به اون دسته از آرزوهاشون که حتی غیر قابل باوره دست پیدا کنن.یه مدیر برند خبره حتما موقعی که داره با کارمنداش ارتباط احساسی برقرار می کنه با یه قصد خاصیه و برای اینکه حرفاش روی اونا تاثیر بگذاره از یه سری طرفندا استفاده می کنه . اگه شما می خواین یه مدیر برند مقتدر بشین خوبه که این طرفندار رو یاد بگیرین در ادامه دکتر برند چند تا از اونا رو براتون توضیح می ده پس به شما توصیه می کنم تمام متن رو با دقت بخونین.

۱- افرادی رو که مورد خطالب قرار می دیدن خوب بشناسین

دقت کنین که مخاطباتون نیاز دارن چه چیزی بشنون و شما چطوری می تونید اونا رو عنوان کنین تا خوب روی اونا تاثیر بذاره ، البته یادتون باشه این به معنیه این نیست که مدیر برند باید درباره مواردی که دیگران باید بدونند تصمیم بگیره بلکه به این معنیه که مدیر برند باید فقط در مورد مواردی که ارزش گفتن و شنیدن داره صحبت کنه این موضوع درباره اخبار بد هم صادقه .

۲- مدیر برند باید به روش های زبان بدن کاملا آگاه باشه.

مدیران برند همیشه واکنش آدما رو نسبت به حرفاشون بررسی می کنند و سریع متوجه حالت صورت و زبان بدن شنونده هاشون می شن چون می دونن اینا عکس العمل های افراد نسبت به حرفاشونه. شما می تونید به عنوان یه مدیر برند قدرتمند با استفاده از تکنیک های زبان بدن به برقراری ارتباط خوب با کارمنداتون بپردازین و حتی اگه لازم شد با توجه به عکس العمل های دیگران روش های ارتباطیتون رو عوض کنین.

۳- صادق باشین

مدیر برند موفق کسیه که بتونه یه ارتباط واقعی و صادقانه با کارمنداش داشته باشه . کارمندا آدمایی نیستن که درست و غلط بودن حرفای مدیر خودشون رو تحلیل کنن. در نتیجه هر وقت به هر دلیلی نتونستین موردی را با کارمنداتون در میون بذارین حتما خیلی روشن و شفاف موضوع رو عنوان کنین تا هیچ کس موردی رو توی شرکت پر نکنن و شما با شایعه و ابهام مواجه نشین که اگه چنین مشکلی پیش بیاد بدونین که توی دردسر بزرگی افتادین.

۴- سعی کنین خیلی قابل اعتماد باشین.مدیر برند - مدیر و طراح خلاق فیسبوک

مدیر برند قدرتمند اون چیزی رو که هست نشون می ده و به چیزایی که نیست تظاهر نمی کنه ؛ بنابراین شمام سعی کنین چیزی که هستین به کارمنداتون نشون بدین تا اعتماد اونا رو جلب کنین. کسی که فیسبوک رو طراحی کرده موقع راه اندازی این شبکه در مراسم افتتاحیه با گرم کن و شلوار یعنی همون لباسی که همیشه تنش می کنه وارد افتتاحیه شده این طور آدما می دونن با نشون دادن خوده واقیعیشون می تونن توجه و اعتماد دیگران رو به خودشون جلب کنن این در حالیه که افرادی که تظاهر می کنن بی اعتمادی و دوری کردن دیگران رو تجربه می کنن.

۵- سعی کنین خیلی مقتدرانه صحبت کنین.

مدیر برند موفق کسیه که سعی نمی کنه عیبا و نقص هاشو با کم رویی بپوشونه بلکه حاضر می شه مقعیتشو به خطر بندازه و خیلی صریح و رک درباره کارایی که باید انجام بشه با کارمنداش صحبت می کنه ، این مورد هم جزء موردهاییه که باعث ایجاد جذابیت در شخصیت آدما می شه و بیشتر کارمندا رو به سمت مدیرشون جذب می کنه چون احساس می کنن با یه آدمه قدرتمند مواجه هستن.

۶- با هر گروه توی سازمان به صورت انفرادی صحبت کنین.مدیر موفق - سخنرانی مدیران

خیلی کم پیش میاد تا مدیر برند فرصت کنه تا با تک تک کارمندا بصورت جداگونه صحبت کنه در نتیجه از هر فرصتی که می تونید با اونا صحبت کنین مثه یه کنفرانس یا سخنرانی استفاده کنین و با اونا صحبت کنین و یه طوری با اونا صحبت کنین که فکر کنن با تک تکشون مستقیم دارین صحبت می کنین .

۷- خوب به کارمنداتون گوش کنین

یه مدیر برند موفق باید یه گوش شنوا داشته باشه چون برقراری ارتباط با آدم ها دو طرفه اس و مطمئنا باید با دقت خیلی زیادی به گفته های کارمنداشون گوش کنن . مدیر برند موفق اصولا خیلی با دقت به حرف کارمندش گوش می کنه و هیچ وقت به جواب هایی که باید بده از قبل فکر نمی کنه و در موقعه مذاکره حرف های طرف مقابلو خوب درک می کنه و بعد جواب می ده

۸- در حین گفتگو با کارمندا باید اگر نیاز شد ابراز تاسف کنین

یه مدیر برند موفق وقتی اشتباه می کنه حتما بعدش قبلا از اینکه دیگران متوجه اشتباهش بشن بدونه اینکه طفره بره تقصیر رو گردن می گیره و ابراز تاسف می کنه و حتما در نظر داشته باشین این کار بدون بزرگ نمایی و واقعی باید انجام بشه.

۹- عکس العمل دیگران را در هنگام صحبت بخواهین

یه مدیر برند خوب هیچ وقت تصور نمی کنه موضوهایی که عنوان کرده (به عنوان مدیر برند) دقیقا همون موضوهاییه که کارمنداش در نظر داشتن ، بنابراین همه موردا رو بررسی می کنه که آیا همه متوجه منظورش شدن یا نه و اگر کارمنداش منظورش رو درست متوجه نشدن سعی به اصلاح و شفاف سازی گفته هاش می کنه و هرگز اونا رو سرزنش نمی کنه.

۱۰- کارای پیشگیرانه انجام بدین.

مدیر برند موفق هیچ وقت خودشو بازیچه دسته رقیباش نمی کنه و قبل اینکه یه سری شایعه توی شرکت بپیچه اونا رو با کارمنداش درمیون می زاره و هدفشون خیلی شفاف توی جمعه کارمنداش عنوان می کنه در نتیجه کارمندای شرکت هم بدونه هیچ چالشی توی مسیر مناسب حرکت می کنن و مرتکب اشتباه نمی شن.

طبق چیزی هایی که دکتر برند توی این مقاله عنوان کرده به این نتیجه می شه رسید که مدیر برند موفق باید فردی صادق و قابل اعتماد باشه و حتما یه گوش شنوا هم داشته باشه ، چون برای برقراری ارتباط دوطرفه با کارمنداش اینها اولین مواردیه که باید رعایت کنه

The post مدیر برند عالی ۱۰ کار را به خوبی انجام می دهد appeared first on دکتربرند.

دانستنیهای مدیریتی ; اگه سمت جدید شما مدیریتیه این نشونه خوبیه و به این معنیه که شما آدم موفقی هستید

ولی باید بدونین که راه سختی رو در پیش دارین و دیگه شما نباید کارها رو انجام بدین و به یه شعبده باز باید تبدیل بشین که همزمان چند تا توپ رو به هوا پرت می کنه و بعد پشت هم باید اونا رو بگیره و دوباره پرت کنه یعنی شما باید تونید همزمان به چند تا کار و مشکل رسیدگی کنین که هیچ کدوم هم به هم ربطی ندارن. البته مطمئنا هیچ کتابی وجود نداره که به شما برای مواجه شدن با مشکلات جدید راه کاری نشون بده ولی خوندن دانستنیهای مدیریتی به شما خیلی می تونه کمکم کنه.

دانستنیهای مدیریتی - مدیریت

اما دانستنیهای مدیرتی چیه، و چه فلسفه ای برای خودش داره؟ توی زمینه مدیریت شما باید یه سناریوی برای انجام کارهاتون داشته باشین خیلی از مدیر ها رو می شناسم که نه فلسفه و نه سناریو برای پستشون دارن و به همه چیز واکنش نشون می دن و همه واکنش هایی که نشون می دن از روی احساسات و یا تجربه است و لازمه بدونین که اگه توی مدیریتتون از روش واکنش استفاده می کنین شکست و یا پیروزی شما به دو دلیل وابسته است: اول اینکه اصلا ذاتا مدیر هستین یا نه؟ و دوم اینکه آیا آدمایی که توی کار الگوی شما هستن آدمای موفقی ان یا نه؟ این دو تا عامل هر دو از کنترل شخص شما خارج ان. اما موضوع اینکه که اگه آدمای موفقی رو هم الگو قرار بدین و یا ذاتا هم مدیر باشین دکتر برند بازم مطمئنه که به مشکل بر می خورین توی این لحظه های سخت فقط دانستنیهای مدیریتی می تونه به درد شما بخوره.

توی دانستنیهای مدیریتی اولین قدم شناخت یه مدیر خدمتگذاره. اگه شما یه مدیر خدمتگذار باشین به هدفتون به راحتی نزدیک می شین: این هدف چیزی نیست جز نفوذ توی افراد دیگه. چون کسی که روحیه خدمتگذاری داره خود محور نیست و به راحتی می تونه اعتماد دیگران رو جلب کنه و شما با استفاده از روحیه خدمت گذاری می تونین توی کارمندای زیر دستتون نفوذ کنین. کسی که یه مدیر خدمتگذاره سعی می کنه بدون وارد کردن انگیزه های شخصی خودش توی کار بیشتر به دیگران گوش کنه و توی تصمیماتش از نظر بقیه استفاده کنه و با کارمنداش مشارکت می کنه و بعد هم مطمئنا نتیجه بهتری می گیره. ضمنا اگر از روش مدیر خدمتگذار استفاده می کنین لازمه بدونین که کارمندا برای شما کار نمی کنن و برای سازمان کار می کنن و تنها وظیفه شما ایجاد ارتباط مناسب بین کارمندا و سازمانه ، البته معنی این جمله این نیست که شما از کارمندا چیزی نخواین اما بدونین که محور اصلی سازمانه نه شما.

مثلا نوشتن شرح وظیفه و تقسیم کارها به زمان زیادی احتیاج داره و موقع تقسیم کارا باید به هدف شرکت، توانایی های هر نفر فکر کنین نیازی نیست که به جزئیات توجه کنین اما باید تمامی جوانب رو بسنجین. شما می تونین موقع تقسیم کارا برای اینکه انگیزه کافی در انجام یه کار رو به یه نفر بدین به شخص گوشزد کنین که فقط این کار از عهده تو بر می یاد، اینجا شما نقش یه راهنما رو دارین ، کسی که درخواست می کنه و دستور نمی ده و افراد رو برای انجام مسئولیت هاشون تشویق می کنه. داشتن روحیه تشویق یکی از ارکان روش مدیریت خدمتگذاریه که از دانستنیهای مدیریتی خیلی مهم به حساب می یاد. البته چنین کاری خیلی هم راحت نیست بعضی وقتا لازمه کارهایی رو که تا قبل از این خیلی سرسری انجام می دادین ، روش دقت کنین اما بدونین که با استفاده از این روش کارا هم با سرعت انجام می شه هم با کیفیت بهتر و هم رابطه شما با کارمندا بهتر می شه.

روش مدیریتی خدمتگذاری مزیتای دیگه هم داره مثلا نتیجه کارها بهتر از آب در میان البته شما فقط روابط رو ایجاد می کنین ولی محور جلسه های نتیجه انجام کارها به عهده شما نیست یعنی نباید موقعی که نتیجه کار ارائه می شه عصبانی بشین. موضوع اصلی این جلسه ها فقط ایجاد رابطه هر عضو سازمان با اعضای دیگه و خوده سازمانه. شما همه مسیرهای درست رو به کارمنداتون نشون دادین تا بتونن اهداف سازمان رو محقق کنن. اگه به این روش جلسه های داخلی سازمان رو مدیریت کنین حرف ها و راهکارهایی که ارائه میدین بهتر از سمت کارمندا پذیرفته می شه شما باید بتونین توازن بین اعضای سازمان و سازمان رو ایجاد کنین

برای اینکه بتونین یه وجه جدید توی سازمان داشته باشین نیاز به زمان دارین اما اگه توی راهی که انتخاب کردین ثبات داشته باشین موفق می شین و سازمان و کارمندا هم به شما اعتماد بیشتری می کنن.

دکتر برند توی این مقاله به قسمت کوچیکی از مشکلات یه مدیر اشاره کرد و مطمئنا نمی تونه همه اونا رو پیش گویی کنه اما اگه به عنوان یه مدیر رویکرد خدمتگذار داشته باشین ، راه مطمئنا بری شما باز می شه.

The post دانستنیهای مدیریتی برای مدیران جوان appeared first on دکتربرند.

روش های افزایش بهره وری موضوعیه که دکتر برند توی این مقاله به شما آموزش می ده. بیشتر وقتا پیدا کردن روش های افزایش بهره وری برای تجارت های کوچیک کار سختیه، چون ممکنه ده مسئله جدید توی یک روز برای شما پیش بیاد و شما باید به همه اون مسئله ها رو رسیدگی کنین و علاوه بر حل اون مسئله ها کارای روتین روز جاری رو هم انجام بدین و مطمئنا شما برای انجام همه این کارها به زمان زیادی احتیاج دارین. اما روش های افزایش بهره وری به شما کمک می کنه تا از پس همه کارا به خوبی بر بیاین و تویه تجارتتون موفق بیشن علاوه بر این استفاده از روش های افزایش بهره وری به شما کمک می کنه تا شرایط کاریتونو پایدار و پیشرو اداره کنین.توی این مقاله دکتر برند به شما آموزش می ده که از روش های افزایش بهره وری برای مدیریت انجام کارای روزانه استفاده کنین.

اولین روش از روش های افزایش بهره وری نوشتن یه برنامه ماهانه در اول هر ماه هست. سعی کنید اولیت کارها رو توی این برنامه مشخص کنین و بدونین بیست درصد از کارهایی که توی روز انجام می دین باعث رسیدن به هشتاد درصد از هدفاتون می شه، در نتیجه باید کارایی که توی روز وقت شما رو می گیره و هیچ نتیجه ای هم براتون نداره رو پیدا کنین و اونا رو حذف کنین و با یه برنامه ریزی خوب و دقیق کارایی رو انجام بدین که شما رو به هدفتون نزدیکتر کنه.روش های افزایش بهره وری

سعی کنین یه لیست اولویت بندیه کوچیک برای خودتون درست کنین، بیشتر آدمایی که کسب و کار کوچیکی دارن یه لیست بلند بالا از کارها برای هر روزشون می نویسن و نسبت به همه موضوع ها یه جور توجه نشون می دن، اما نکته مهم توی نوشتن لیست اولویت بندی تجارت های کوچیک اینه که اگه بیشتر از ۱۰ مورد توی این لیست اومده باشه حتما شخص مجری رو دچار سردرگمی می کنه و لازمه بدونین، هر چقدر این لیست کمتر باشه سریعتر به هدفتون می رسین.

برای نوشتن برنامه حداقل یه بار توی ماه به شرکت و آینده اش فکر کنین و سعی کنین آینده صنعتی رو که توش فعالیت می کنین پیش بینی کنین. شما به عنوان رهبر یه شرکت باید بتونین این پیش بینی رو انجام بدین و جهت حرکت شرکت رو مشخص کنین و فکر کنین که چه وجه تمایزاتی رو می تونین در مقایسه با بقیه شرکت ها بوجود بیارین و اینکه چه کارهایی رو می تونین بهتر از بقیه شرکت ها انجام بدین. برای تمرکز روی این موارد می تونین به پیاده روی و یا دو چرخه سواری برین و توی تنهایی به یه نتیجه درست برسین.

دومین روش از روش های افزایش بهره وری اینه که سعی کنین ایمیل ها و نامه های غیره ضروری رو اصلا باز نکنین و اونا رو نخونین چون بی فایده است و فقط وقت شما رو می گیره و اگر هم دوست دارید اون ها رو بخونین در اوقات فراغت این کار رو انجام بدین.

سومین روش از روش های افزایش بهره وری اینه که برای جلسه های کاری داخلی زمانبندی داشته باشین و از طولانی شدن اونا جلوگیری کنین این جلسه ها نباید بیشتر از ۳۰ دقیقه طول بکشه تا همه اعضا یاد بگیرن در مدت زمان کمی به موضوع جلسه رسیدگی کنن و به یه جمع بندی مناسب برسن، البته اگه موضوع خاص و پیچیده ای وجود داشت حتما در زمان کافی به اون رسیدگی کنین و خوبه که بدونین وقتی تعداد جلسه های داخلی توی یک شرکت زیاد باشه نشون دهنده اینه که اعضای شرکت توانایی تعامله با هم رو ندارن و در نتیجه جلسات طولانی و بی حاصل می شه.

چهارمین روش از روش های افزایش بهره وری اینه که باید برای خودتون برنامه روزانه بنویسین و اون برنامه رو باید با توجه به شرایط روحی و خلقی و مقدار انرژی که توی ساعتای مختلف روز دارین تنظیم کنین. برای مثال اگه فکر می کنین انرژی شما صبح ها بیشتره برنامه روزانه خودتونو طوری تنظیم کنین که صبح ها جلسه های داخلی شرکت برگزار بشه و شما توی اون شرکت کنین تا برای هماهنگی ها و تعیین تکلیف کارای اعضای گروه به خوبی تصمیم بگیرید.

پنجمین روش از روش های افزایش بهره وری برای شرکت های کوچیک اینه که شما به عنوان رهبر اون شرکت یاد بگیرید تفویض اختیار کنین. وقتی احساس می کنین در کوهی از کارها قرار دارین باید بتونین بعضی از اونا رو به افراد مناسب واگذار کنین. قرار نیست که تمام کارها به دست شما انجام بشه برای انجام هر کاری می تونین یکی از اعضای گروه رو که مناسب برای انجام اون کاره انتخاب کنین و کار رو به اون فرد بسپرین.

البته یادتون باشه که برای این کار نیاز ندارید بیش از اندازه تجزیه و تحلیل کنین چون تجزیه و تحلیل بیش از اندازه ذهن شما رو فلج می کنه ، برای بررسی کافیه اطلاعات مورد نظر رو جمع بندی کنین تا به یه نتیجه خوب برسین.

ششمین روش از روش های افزایش بهره وری برگذاری جلسه های ایده پردازی با کارمندهاست. برای انجام کارای گروهی و بوجود آوردن خلاقیت بین اعضای گروه شما باید به صورت هفتگی با کارمنداتون جلسه بذارین تا اونا به صورت آزاد در مورد نظراتشون صحبت کنن.

هفتمین روش از روش های افزایش بهره وری درست کردن فضای کاری خوب و جذاب برای کارمنداست. هر چقدر فضای کاری آدما راحتر باشه بازدهی اونا بالاتر می ره. شما می تونین فضای کار رو با چیدمان و نورپردازی خوب برای کارمندا جذاب کنین و بهترین مثال در این مورد شرکت گوگله.

و هشتمین و آخرین روش از روش های افزایش بهره وری در اولیت قرار دادن سلامتیه شما و افراد سازمانه. شما به عنوان رهبر و اعضای سازمان به عنوان اعضای گروه کاری باید سلامتتیتون رو در اولیت قرار بدین تا بتونین از پس مسئولیت هاتون به خوبی بر بیان. طبق تحقیقات نوع و نحوه غذا خوردن در سلامتیه افراد تاثیر بسیار زیادی داره.

The post روش های افزایش بهره وری در شرکت های کوچک appeared first on دکتربرند.

پیام کمپین علیه خودروسازان داخلی کشور فقط بخاطر تحریم کردنه خرید ماشین صفر ایرانیه، که خب البته حرکت خیلی جدیدی در اقتصاد هم هست. ممکنه به ظاهر مخاطب پیام کمپین شرکت های خودروسازی داخل کشور باشه اما از اون جایی که صنعت خودروسازی به یکی از صنعت های اصلی ایران تبدیل شده مطمئنا مخاطب پیام کمپین تموم افرادی هستن که در ده سال گذشته توی صنعت خودروسازی تصمیم گیری کردن.

اما سوال اصلی اینکه که مگه تازه ماشین گرون شده و یا تازه ماشین های ساخت ایران بی کیفیت شده که به تازگی چنین کمپینی درست شده؟ اول باید به جواب این سوال برسیم.

جواب این سوال برای این مهمه که بیشتر اوقات وقتی چنین کمپین هایی راه می یوته که این اتفاقات تازه هست؛ یعنی وقتی مصرف کننده ها این کمپین رو راه می اندازن که این اتفاقات به تازگی افتاده و اونا می خوان از ادامه اتفاق جلوگیری کنن. در ادامه همین موضوع سوال مهم دیگه ای هم وجود داره که آیا در صنعت خودروسازی ما بالا رفتن قیمت و یا پایین اومدن ناگهانی کیفیت ماشین های ساخت داخلی رو داشتیم یا نه؟ جواب خیلی آسونه نه!!!!

پیام کمپین

کیفیت ماشین های ساخت داخل کشور همیشه مشکلات زیادی رو داشته هم در گذشته هم الان و همه می دونن اگه کیفیت ماشینا الان بهتر از قبل نباشه بدتر هم نیست! البته همون طور که می دونید بخاطر بالا رفتن مقدار واردات ماشین مصرف کننده ها بهتر می تونن مقایسه کنن و علی الخصوص خودروسازای خارجی پیشرفت خیلی زیادی توی تکنولوژی تولید ماشین کردن که ایرانی ها از اونا خیلی خیلی عقب افتادن. قیمیت ماشین های تولید داخل همون قیمت هایی که توی آخر سال ۱۳۹۱ چیزی حدود دو سال پیش توی بازار خرید و فروش می شده و از اون موقع هیچ تغییری نکرده که خوب دلیل گرون شدن ماشین در اون سال جهش یکباره تورم بخاطره تحریم های سیاسی اقتصادی بوده که فقط شامل گرونی ماشین هم نبوده همه کالاها در ایران به یکباره خیلی گرون شدن. همون طوری که خیلی از اقتصادان ها می گن نتیجه تورم توی یک کشور گرون شدن کالاها توی اون کشور نیست و به توروم در گرون شدن کالاها به جای یک معلول نگاه می کنن و تورم رو نتیجه چاپ پول بدون پشتوانه در یک کشور می دونن و چاپ پول بدون پشتوانه در سال سال ۱۳۹۱ کاملا در آمار ها نشون داده شده. یعنی در نیمه دوم سال ۱۳۹۱ایران، گرون شدن بیش از اندازه همه کالا ها رو در تمامی صنایع داشته که دلیل اصلی این گرونی فقط چاپ پول بدون پشتوانه بوده. اما سوال بعدی اینه که چرا این گرونی ها تا قبل سال ۱۳۹۱ در ایران اتفاق نیوفتاد و در نیمه دوم سال ۱۳۹۱ اتفاق افتاد ؟ جواب این سوال اینکه که دولت تا قبل از سال ۱۳۹۱ با دلاری که از فروش نفت بدست می آورد کالا های اساسی نیاز مردم رو وارد کشور می کرد ، وقتی توی سال ۱۳۹۱ تحرم های سیاسی اقتصادی و تحریم های نفتی به نهایت مقدار خودش رسید دیگه دولت توان واردات کالا رو نداشت و در نتیجه گرونی بسیار زیادی در بازار صنایع مختلف اتفاق افتاد.

اگه تموم موضوعاتی رو که دکتر برند برای شما توی این مقاله توضیح داد کنار هم بزارین می بینید که گرون شدن ماشین های داخلی همراه با گرون شدن بقیه کالاها بود و هیچ اتفاق ناگهانی نیوفتاده و موضوع بی کیفیت بودن ماشین های ساخت داخل کشور همیشه مطرح بوده و موضوع جدیدی نیست و گرون شدن ماشین ها هم بخاطر شک یکباره بازار صنایع در نیمه دوم سال ۱۳۹۱ بوده که شامل همه محصولات و همه صنایع می شده.

و لازمه اینجا به موضوع تک نرخی شدن قیمت ماشین در دولت یازدم هم اشاره کنم ، مسائل و آشفتگی هایی در زمستان قبل از دولت روحانی اتفاق افتاده بود که تصادفا به گردن دولت یازدم افتاد و باید بدونید که دولت یازدهم هیچ نقشی در اون نداشته و دولت روحانی تمام تلاشش رو برای جلوگیری از دلالی و رانت خواری با تک نرخی کردن قیمت ماشین انجام داده و مطمئنا با توجه به تورمی که وجود داره هیچ دولتی در طی تاریخ نمی تونه قیمت اداری رو که روی یک محصول مثل ماشین گذاشته می شه با قیمت بازار با هم برابر کنه یعنی بدون شک وارد کردن پول بدونه پشتوانه در بازار باعث جهش ناگهانی تورم می شه و نتیجه جهش تورم گرونی محصولات در بازار هستش و اگر دولتی بخواد از طریق نرخ اداری قیمت محصولات رو کنترل کنه نتیجه ای جز فساد به بار نمی یاد.

بنابراین پیام کمپین تحرم خرید ماشین صفر بدون هیچ گونه دلیلی طراحی شده چون نه ماشین های داخلی گرون شدن و نه کیفیتش نسبت به گذشته تغییری کرده و مطمئنا پیام کمپین تحرم خرید ماشین صفر بی منطق طراحی شده.

ممکنه پیام کمپین تحرم خرید ماشین صفر در ظاهر خیلی صحیح باشه اما در باطن خیلی ساده لوحانه هم هست، صحیحه چون با توجه به موضوعاتی که توضیح دادم تقریبا ارزون شدن قیمت ماشین های داخلی کار غیره ممکنیه و بالا رفتن کیفیت خیلی خیلی زمانبره و وابسته به ورود تکنولوژی و علم استفاده از اون به صنایع خودروسازی هستش و اگه مصرف کننده ها می تونستن به صورت رو در رو با تولید کننده ها هم صحبت کنن مطمئنا هیچ راه حلی برای مدت زمان کم وجود نداشت، ولی با توجه به بی منطق بودن پیام کمپین تحرم خرید ماشین صفر این کمپین بین مردم خیلی خیلی طرف دار پیدا کرده و اگر شنونده بدون داشتن آگاهی از موضوعات و دونستن مطالبات نگفته و دلایل شرایط موجود وارد چنین کمپینی بشه عقلانی نیست. در پیام کمپین تحرم خرید ماشین صفر مطالبات نگفته این است که صبر مصرف کننده ایرانی نسبت به کیفیت و قیمت خودرو داخلی به سر اومده که می خواد کل کارخونه های تولیدی ماشین تعطیل بشه و خب مطمئنا این هشدارای برای خودروسازان داخلی و همه کسانی که در سیاستگذاری صنایع خودروسازی داخلی هستن محسوب می شه.

یعین ممکنه هیچ دلیله محرکه در شرایط امروز برای پیام کمپین تحرم خرید ماشین صفر وجود نداشته باشد اما مهم اینکه که صبر مصرف کننده به دلیل طولانی شدن شرایط بد خودروهای داخلی تموم شده و زمان تولید کننده داخلی برای تولید ماشین و جلب رضایت مشتریانش رو به اتمامه.

The post پیام کمپین علیه خودروسازان به واقع چیست؟ appeared first on دکتربرند.