افراد در هر زمینه ای که مشغول فعالیت باشند درگیر استرسهای مربوط به آن شغل نیز هستند.

اما این استرسها و ترسها در بازاریابان و فروشندگان بیشتر از سایر افراد است. زیرا آنها مدام باید درگیر این مسئله باشند که چگونه مشتریان بیشتری را به سمت خود هدایت کنند. اما اوضاع زمانی بدتر است که هم فروشنده در موضع ترس قرار می گیرد و هم مشتری شما از اینکه محصول شما را خریداری کند می ترسد. این ترسها می تواند مانع فعالیت شما شده و همچنین ارتباطتتان را مشتریان را نیز تحت تأثیر قرار دهد. پس باید هر چه سریع تر سعی کنید روشی را پیدا کنید که از ترسهای خود و مشتریانتان بکاهید.

در این مقاله سعی دارید روشهایی را به شما آموزش دهیم که شما کمک می کند تا بتوانید این ترسها را مدیریت کنید.

یک) تجربیات ناخوشایند شکست

اغلب فروشنده ها در طول زندگی خود در معرض شکست قرار گرفته اند. در حالی که بسیاری از آنها ممکن است فکر کنند که این تجربه را فقط آنها داشته اند و خودشان را افراد نالایقی تصور کنند که از پس این کار بر نمی آیند. ممکن است برخی از آنها بعد از این شکستها تصمیم بگیرند که کارشان را برای همیشه کنار بگذارند. در حالی که این تصمیم می تواند بزرگترین اشتباه آنها باشد. بهترین راه کار این است که خودتان را فرد موفقی تصور کنید.

اگر همین الان نتوانسته اید یک قرار داد کاری ببندید دقیقاً از همان لحظه شروع به تصور این صحنه کنید که شما در کار خود فرد موفقی هستید و بعدها می توانید قراردادهای خیلی بهتری را ببندید. بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، این کار به شما کمک می کند تا علاوه بر حفظ روحیه و تلاش خود ، اعتماد به نفس کافی برای کارهای بزرگ یا قراردادهای بزرگ را از دست ندهید.

دو) مواجهه با ترس مشتریان

گاهی این ترس در مشتریان شما به وجود می آید و چنین تصور می کنند که اصلاً فرد مناسبی نیستند که برای یک مجموعه خریداری کنند یا نمی توانند به خوبی دیگران دست به خرید بزنند و هر آن ممکن است دچار اشتباه شوند. این ترس مشتریان ، مانع بزرگی نیز برای شما حساب می شود. این مشتریان همیشه جزو مقاومترین مشتریان شما هستند .

در برخورد با این دسته از مشتریان ، قبل از اینکه سعی کنید محصول خود را به آنها معرفی کنید یا بفروشید سعی کنید اطمینان خاطر و حس اعتماد برای آنها ایجاد کنید. می توانید با دقت به حرفهای آنها گوش بدهید و کاملاً متوجه شوید که به چه محصولی نیاز دارند. یا کدام دسته از محصولات شما می تواند به بهترین نحو نیاز آنها را برآورده کند. در این صورت معمولاً مشتریان ترسو یا بدبین شما بهتر می توانند به شما اعتماد کنند.

در مرحله بعدی می توانید محصولی که به بهترین شکل ممکن می تواند نیاز او را برآورده کند به او معرفی کنید. پس از این معرفی است که زمینه های فروش شما فراهم می شود. بر اساس آموزش بازاریابی ، پس زمانی که با یک مشتری که از انجام هر گونه معامله ای می ترسد مواجه شدید نباید اولین هدف خود را فروش قرار دهید. زیرا این مشتریان از آن دسته افرادی هستند که در این شرایط سریعاً می خواهند از شرایط به وجود آمده فرار کنند. بهترین راه همان چیزی است که در بالا به شما گفته شد.

سه) ترس مشتری و فروشنده

گاهی ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که هم شما می ترسید  و هم مشتری شما در خود احساس ترس می کند. این شرایط معمولاً زمانی به وجود می آید که درست قبل از بستن قرار داد مشتری شما دچار نگرانی و استرس می شود و احساس می کند که در تله گیر کرده است و باید حتماً خرید کند و شما نیز اینکه مشتریتان بعد از این همه تلاش به یکباره ممکن است زیر همه چیز بزند و از خرید خود پشیمان شود می ترسید.

درست در همین لحظه باید ترس را از خودتان دور کنید و چنین وانمود کنید که اصلاً قصد فروش محصول را در صورتی که مشتری تمایلی ندارد یا شک دارد ندارید و تنها هدف شما کمک به مشتری است. بعد از گرفتن چنین موضعی ، خواهید دید که چقدر اوضاع آرام تر می شود و بهتر می توانید به هدف خود برسید و مشتری را به سمت خرید سوق دهید.

یکی از کارهایی که در بازاریابی انجام می شود تقسیم بندی کردن مشتریان است.

شما با گروه زیادی از افراد به عنوان مشتریانتان سر و کار دارید که هر کدام از آنها دارای ویژگیهای متفاوتی با سایرین می باشند. زمانی که بخواهید تصمیمی برای استراتژیهای جدید خود بگیرید یا رویکرد خود را عوض کنید نمی توانید همه مشتریان خود را به عنوان افراد و مخاطبان یکدست و یکپارچه ای در نظر بگیرید که این استراتژیها یا تصمیمات جدید شما برای همه آنها مناسب است یا می توانید به تمامی اهداف خود برسید.

بنابراین ، خواه ناخواه باید مشتریان خود را دسته بندی کنید. یکی از روشهایی که می توانید مشتریان خود را گروه بندی یا تقسیم بندی کنید این است که سبک زندگی یا لایف استایل آنها را بشناسید. سبک زندگی افراد تعیین می کند که رفتار آنها در موقعیتهای مختلف چگونه خواهد بود. برای آغاز کار می توانید یک تخفیف بسیار جزئی راه اندازی کنید. مشتریانی که در مدت تخفیف به فروشگاه شما مراجعه می کنند اسامی ، سن ، جنسیت و شماره تلفن آنها را ثبت کنید.

این اطلاعات به شما کمک می کند بهتر درک کنید که کدام دسته از مشتریان شما با چه اطلاعات جمعیت شناختی در زمان تخفیف به شما ملحق می شود و همچنین کدام دسته از مشتریانتان نسبت به شما وفادار هستند و توجهی به تخفیف یا سایر رویدادها نمی کنند. برای گروه بندی کردن مشتریان بر اساس لایف استایل آنها باید موارد زیر را در نظر بگیرید:

یک) تعیین گروه های مختلف

ابتدا باید مشتریان خود را به گروه های مختلف تقسیم بندی کنید تا شناسایی کردن آنها را برای شما راحت تر کند. اما مهم است که شما بر اساس چه چیزی مشتریان خود را گروه بندی می کنید. تمایلات مشتریان شما چیزی هستند که برای تقسیم بندی کردن سبک زندگی آنها باید به آن توجه کنید. سعی کنید قبل از هر چیز تمایلات مشتریان خود را بشناسید.

تمایلات یعنی چیزهایی که مشتریان دوست دارند. معمولاً افراد به چیزهایی که علاقه دارند جذب می شوند و به سمت آن حرکت می کنند و از چیزی که خوششان نمی آید اجتناب می کنند. پس شناسایی کردن چیز ساده ای مثل تمایلات مشتریانتان می تواند به شما کمک کند تا بتوانید رفتارها و سلیقه های آن ها را پیش بینی کرده و در گروه های مختلف قرار دهید. این گروه بندی به شما کمک می کند در موقعیت های مختلف دقیقاً بدانید که چگونه باید رفتار کنید و کدام دسته از مشتریان خود را مد نظر قرار دهید.

برای کسب این اطلاعات می توانید از فراخوانها یا پویشهایی که قبلاً راه اندازی شده است استفاده کنید و با تحلیل اطلاعات آنها به این داده ها دسترسی پیدا کنید.

دو) کاربرد اطلاعات

پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل کردن آنها نوبت به این می رسد که از اطلاعات جمع آوری شده و نتایج تحلیل خود استفاده کنید. سعی کنید از طریق این اطلاعات به بهبود کیفیت محصول خود بپردازید. همچنین می توانید روشهای بازاریابی خود را اصلاح کنید. تمایل مشتریان شما به خرید کردن یا خرید نکردن ، استقبال آنها از محصول شما یا عدم تمایل آنها به محصولتان ، جذب شدن به یک محصول ویژه یا شرایط و موقعیت ویژه دقیقاً همان چیزی است که به شما کمک می کند تا بتوانید بهترین و مناسب ترین برنامه ریزی را داشته باشید.

سه) شناسایی موقعیت

فرض کنید شما محصولی مانند لباسهای تابستانی و خنک دارید که با توجه به کیفیت جنسشان قیمت آنها بسیار مناسب است. اما پس از مدتی متوجه می شوید که این محصول شما به فروش نمی رود. در روند پیگیری و جستجوی علت آن متوجه می شوید که در منطقه ای که اقدام به فروش چنین محصولی کرده اید در کل یک ماه از سال هوای گرم دارد و در بقیه اوقات ، هوای آنها روز به خنکی یا سردی است.

منظور از موقعیت شناسی دقیقاً چنین چیزی است که قبل از ارائه محصول به مشتریان باید در نظر بگیرید که شرایط و موقعیت آنها از جنبه های مختلف در چه حدی است. فرض کنید بخواهید در یک منطقه فست فود راه اندازی کنید و پس از مدتی متوجه شوید که اکثر زنانی که در این منطقه هستند خانه دار هستند و میزان مصرف فست فود در آنها بسیار پائین است. کاملاً مشخص است که کسب و کار شما رونق چندانی نخواهد داشت. پس لازم است قبل از اقدام به کاری حتماً شرایط را به صورت کامل بسنجید.

نظر شما

The post تأکید بر اهمیت گروه بندی مشتریان بر اساس لایف استایل appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.

همیشه بر این امر مهم توصیه شده است که برای داشتن یک برندسازی موفق باید به صورت اصولی و حرفه ای پیش بروید و برای چنین چیزی لازم است از افرادی که در این زمینه تخصص و تجربه کافی را دارند کمک بگیرید.

برخی از صاحبان شرکتها و برندها فکر می کنند این جمله به معنی این است که اختیار امور را به دست دیگری بسپارند و این فکر برای آنها نگرانی ایجاد می کند. زیرا آنها تصور می کنند هیچ فردی به جز خودشان نمی تواند به بهتر شدن اوضاع کمک کند و اگر زمام امور را به دست دیگری بدهند در واقع تبدیل به افراد منفعلی خواهند شد که نمی توانند در کارشان موفق شوند و آن فرد متخصص نیز نمی تواند به اندازه خودشان ، شرکت آنها و شرایط را بشناسد و دلسوزانه کار کند.

اما واقعیت این است که این جلمه به این معنا نیست که شما کنترل اوضاع و شرایط کاری خود را کاملاً به دیگران واگذار کرده باشید. بلکه افراد و شرکتهای حرفه ای در این زمینه به شما می گویند که از چه روشهایی برای طراحی کردن برنامه ها و اهداف خود استفاده کنید یا چه رویکردی را در بازار انتخاب کنید که بتوانید بیشترین سود و منفعت را داشته باشید.

در واقع آنها به عنوان مشاورینی هستند که شما را در کسب و کارتان راهنمایی می کنند. اما اینکه نیاز داشته باشید آنها به شما بگویند که چه کسی هستید و هدف فعالیت شما چیست ؟ کاملا در اشتباه هستید. در واقع ، این خود شما هستید که مشخص می کنید خودتان را به چه شکل به مشتریان یا مخاطبانتان معرفی  کنید.

در حالی که بسیاری از افراد صاحب شرکت نمی دانند که این بخش از فعالیتشان به عهده خودشان است و باید در این زمینه به صورت فعال خودشان را درگیر کنند و تنها به استخدام افراد متخصص در زمینه برندسازی اکتفا نکنند. برای اینکه بتوانید یک برند صاحب نام و قدرتمند به وجود آورید باید تمامی کارمندان شما مدیران اجرایی و هیأت ریسه به مسئله برندینگ توجه داشته باشند و خودشان را فعالانه در این زمینه درگیر کنند.

باید بدانید که برندسازی فراتر از این است که بخواهید تنها به بیان برتریهای برند و محصول خود بپردازید. پس لازم است از افراد و کارکنان خود در بخشهای مختلف کمک بگیرید و آنها را نیز درگیر مسئله برندسازی شرکت کنید.

برای داشتن یک برندینگ کامل با کمترین نقص و در عین حال داشتن یک کنترل کافی بر فضا و موقعیت ، پیشنهاد می کنیم به بخشهایی که در ادامه این مقاله مطرح می شود توجه کافی داشته باشید:

یک) منابع

توجه داشته باشید که منابع حمایتی و سرمایه گذاریهای برند خود را بشناسید و از آنها برای تبلیغ یا استفاده از آن در معرفی محصول استفاده کنید.

دو) توانمندی شرکت

سعی کنید به توانمندی های شرکت خود توجه کنید و از آن بخش در تبلیغات و بازاریابی و برندینگ خود استفاده کنید.

سه) استفاده از افراد متخصص

حتماً در کنار تمامی فعالیتهای خود سعی کنید از نظرات افراد صاحب نظر ، حرفه ای و متخصص در زمینه برندسازی استفاده کنید. زیرا این افراد علاوه بر اینکه به اصول برندسازی آگاه هستند بلکه می توانند با توجه به شرایطی که شرکت شما دارد مناسب ترین راه برای برندسازی را به شما نشان دهند.

چهار) استعدادهای مدیریتی

برندسازی یک فعالیت مستمری است که به مشارکت اکثر بخشها و کارکنان شما نیاز دارد. تجربه تمامی شرکتها و برندهای بزرگ دنیا نشان داده است که برای موفقیت در زمینه برندسازی باید سعی کنند از استعدادهای مدیریتی که در شرکت آنها هستند استفاده کنند. افراد با استعداد می توانند ایده های جدیدی را ارائه دهند که به نوآوری کلی برند شما در بازار منجر شود. برای رسیدن به این هدف باید هر از چندگاهی در میان کارکنان شرکت خود یا مدیران بخشهای مختلف و همچنین افراد مستعد و توانمندی که در شرکتتان حضور دارند یک بارش فکری یا چالش راه اندازی کنید.

نظر شما

هم اکنون در بسیاری از شهرهای بزرگ و صنعتی ایران ، آلودگی هوا به مرز خطرناکی رسیده است.

شاخص آلودگی به قدری بالاست که اثرات بسیار مخرب زیست محیطی و انسانی به دنبال دارد ولی باز هم به گونه ای به نظر می رسد اقدام خاصی برای آن انجام نمی شود یا هیچ راهی برای آن وجود ندارد. هر چند به صورت جهانی و در مجامع بین المللی برای آلودگی هایی که روز به روز در حال افزایش است جلسات تخصصی برگزار شده و تصمیماتی گرفته می شود ولی باز هم شاهد این هستیم که کشورهایی مانند ایران که تکنولوژی ضعیف تری دارند یا صنایعی که آلودگی های بسیار زیادی تولید می کنند در حال فعالیت و آلوده سازی محیط زیست هستند.

علاوه بر تکنولوژی قدیمی و ضعیف در صنایع مختلف ، استفاده از مواد اولیه نامرغوب و آلوده کننده نیز از دیگر دلایل افزایش آلودگی در ایران است. اما این آلودگی در برخی از فصلهای سال مانند فصل پائیز و زمستان به دلیل پدیده وارونگی  دما به اوج خود می رسد و مرز خطرناک بودن را نیز رد می کند. اما با این حال ، باز هم می توانیم اقداماتی را انجام دهیم تا میزان آلودگی ها کاهش پیدا کند. قبل از هر گونه اقدامی باید انواع آلاینده ها را بشناسیم. به طور کلی می توانیم آلاینده ها را به دسته های زیر تقسیم بندی کنیم.

یک) نیروگاه های ترموالکترونیک

مواد ترموالکترونیک به ابزارهای جامدی گفته می شود که به صورت مستقیم موجب تبدیل گرما به الکتریسیته می شوند. یعنی زمانی که اختلاف دما به وجود می آید مانند یک باطری عمل می کنند. به معنی دیگر ، اگر در محل وصل شدن دو فلز در یک طرف دما زیاد باشد و در طرف دیگر دما کم باشد این اختلاف دما تبدیل به مواد ترموالکترونیک می شود که از جمله آلاینده های مهم در ایران است.

دو) صنایع

بسیاری از صنایع در ایران به دلیل استفاده از سوخت های نامرغوب و همچنین رها سازی زباله ها در طبیعت یا فاضلابهای شهری یا نزدیکی شهرها موجب می شود آلودگی های ناشی از این صنایع در مناطق مسکونی به بیشترین حد مجاز خود برسد و زندگی افراد را به مخاطره اندازد.

سه) مصارف خانگی

مصارف خانگی نیز از جمله موارد آلوده کننده هستند. عمده ترین مصارف خانگی که موجب آلودگی می شوند شامل مواد غیر قابل بازیافت و مواد پلاستیکی و میزان زباله های تولیدی آنهاست. افزایش فرهنگ مصرف گرایی یکی از دلایل افزایش آلودگی محیط زیست از طریق مصارف خانگی است.

چهار) کشاورزی

در صنعت کشاورزی نیز استفاده از سموم و همچنین فرسایش خاک ها موجب از بین رفتن طبیعت می شود و از بین رفتن طبیعیت نه نیز به نوبه خود موجب افزایش آلودگی خواهد شد. بخش کشاورزی را می توانیم به عنوان بزرگترین منبع آلودگی و انتشار منوکسید کربن بدانیم.

مواد منوکسید کربن که عامل اصلی آن بخش کشاورزی است و مواد دی اکسید گوگرد که حاصل صنایع است موجب از بین رفتن جو یا اتمسفر می شود و این آلودگی ها تا فاصله چندین هزار کیلومتر را می تواند آلوده و نابود کند.

پنج) آلودگی ترافیکی

شهرهای بزرگ همیشه از آلودگی های ناشی از ترافیک که آلودگی صوتی ، آلودگی هوا و تصویر است رنج می برند. علاوه بر آلودگی صوتی و تصویری که همیشه وجود دارد. آلودگی هوا در در فصلهای مختلف آثار متفاوت تری دارند. به عنوان مثال ، در فصل زمستان و پائیز آلودگی هوای ناشی از ترافیک به حداکثر خود می رسد. دلیل این آلودگی بیشتر نیز این است که هوای سرد به ارتفاعات می رود و در مقابل هوای گرم و آلوده به سطح زمین نزدیکتر می شود. همچنین غلیظ شدن گازهای سمی موجب سنگین و آلوده تر شدن هوا می شود که آثار بسیار مخربی بر زندگی انسانها و زمین دارد.

از جلمه روشهای جلوگیری از آلودگی های هوا

یک) از رده خارج کردن ماشین ها یکی از روشهایی است که می توان از آن برای کاهش آلودگی استفاده کرد. در ایران تعداد زیادی خودرو وجود دارد که سالها پیش باید از رده خارج می شدند ولی همچنان شاهد تردد آنها در خیابانها هستیم.

دو) از بین بردن آلودگی های نیروگاه های ترموالکتریک

سه) تقویت کردن قوانین مربوط به آلودگی هوا


نقش افراد در کاهش آلودگی های زمین

آلاینده های شیمیایی و تخریب محیط زیست

تدوین استانداردهای ملی یا بین المللی برای حفظ محیط زیست

زباله ها و اثرات جبران ناپذیر آن بر طبیعت

انجمن محیط زیست ایران