افراد در هر زمینه ای که مشغول فعالیت باشند درگیر استرسهای مربوط به آن شغل نیز هستند.

اما این استرسها و ترسها در بازاریابان و فروشندگان بیشتر از سایر افراد است. زیرا آنها مدام باید درگیر این مسئله باشند که چگونه مشتریان بیشتری را به سمت خود هدایت کنند. اما اوضاع زمانی بدتر است که هم فروشنده در موضع ترس قرار می گیرد و هم مشتری شما از اینکه محصول شما را خریداری کند می ترسد. این ترسها می تواند مانع فعالیت شما شده و همچنین ارتباطتتان را مشتریان را نیز تحت تأثیر قرار دهد. پس باید هر چه سریع تر سعی کنید روشی را پیدا کنید که از ترسهای خود و مشتریانتان بکاهید.

در این مقاله سعی دارید روشهایی را به شما آموزش دهیم که شما کمک می کند تا بتوانید این ترسها را مدیریت کنید.

یک) تجربیات ناخوشایند شکست

اغلب فروشنده ها در طول زندگی خود در معرض شکست قرار گرفته اند. در حالی که بسیاری از آنها ممکن است فکر کنند که این تجربه را فقط آنها داشته اند و خودشان را افراد نالایقی تصور کنند که از پس این کار بر نمی آیند. ممکن است برخی از آنها بعد از این شکستها تصمیم بگیرند که کارشان را برای همیشه کنار بگذارند. در حالی که این تصمیم می تواند بزرگترین اشتباه آنها باشد. بهترین راه کار این است که خودتان را فرد موفقی تصور کنید.

اگر همین الان نتوانسته اید یک قرار داد کاری ببندید دقیقاً از همان لحظه شروع به تصور این صحنه کنید که شما در کار خود فرد موفقی هستید و بعدها می توانید قراردادهای خیلی بهتری را ببندید. بر اساس نظر مشاور بازاریابی ، این کار به شما کمک می کند تا علاوه بر حفظ روحیه و تلاش خود ، اعتماد به نفس کافی برای کارهای بزرگ یا قراردادهای بزرگ را از دست ندهید.

دو) مواجهه با ترس مشتریان

گاهی این ترس در مشتریان شما به وجود می آید و چنین تصور می کنند که اصلاً فرد مناسبی نیستند که برای یک مجموعه خریداری کنند یا نمی توانند به خوبی دیگران دست به خرید بزنند و هر آن ممکن است دچار اشتباه شوند. این ترس مشتریان ، مانع بزرگی نیز برای شما حساب می شود. این مشتریان همیشه جزو مقاومترین مشتریان شما هستند .

در برخورد با این دسته از مشتریان ، قبل از اینکه سعی کنید محصول خود را به آنها معرفی کنید یا بفروشید سعی کنید اطمینان خاطر و حس اعتماد برای آنها ایجاد کنید. می توانید با دقت به حرفهای آنها گوش بدهید و کاملاً متوجه شوید که به چه محصولی نیاز دارند. یا کدام دسته از محصولات شما می تواند به بهترین نحو نیاز آنها را برآورده کند. در این صورت معمولاً مشتریان ترسو یا بدبین شما بهتر می توانند به شما اعتماد کنند.

در مرحله بعدی می توانید محصولی که به بهترین شکل ممکن می تواند نیاز او را برآورده کند به او معرفی کنید. پس از این معرفی است که زمینه های فروش شما فراهم می شود. بر اساس آموزش بازاریابی ، پس زمانی که با یک مشتری که از انجام هر گونه معامله ای می ترسد مواجه شدید نباید اولین هدف خود را فروش قرار دهید. زیرا این مشتریان از آن دسته افرادی هستند که در این شرایط سریعاً می خواهند از شرایط به وجود آمده فرار کنند. بهترین راه همان چیزی است که در بالا به شما گفته شد.

سه) ترس مشتری و فروشنده

گاهی ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که هم شما می ترسید  و هم مشتری شما در خود احساس ترس می کند. این شرایط معمولاً زمانی به وجود می آید که درست قبل از بستن قرار داد مشتری شما دچار نگرانی و استرس می شود و احساس می کند که در تله گیر کرده است و باید حتماً خرید کند و شما نیز اینکه مشتریتان بعد از این همه تلاش به یکباره ممکن است زیر همه چیز بزند و از خرید خود پشیمان شود می ترسید.

درست در همین لحظه باید ترس را از خودتان دور کنید و چنین وانمود کنید که اصلاً قصد فروش محصول را در صورتی که مشتری تمایلی ندارد یا شک دارد ندارید و تنها هدف شما کمک به مشتری است. بعد از گرفتن چنین موضعی ، خواهید دید که چقدر اوضاع آرام تر می شود و بهتر می توانید به هدف خود برسید و مشتری را به سمت خرید سوق دهید.

یکی از کارهایی که در بازاریابی انجام می شود تقسیم بندی کردن مشتریان است.

شما با گروه زیادی از افراد به عنوان مشتریانتان سر و کار دارید که هر کدام از آنها دارای ویژگیهای متفاوتی با سایرین می باشند. زمانی که بخواهید تصمیمی برای استراتژیهای جدید خود بگیرید یا رویکرد خود را عوض کنید نمی توانید همه مشتریان خود را به عنوان افراد و مخاطبان یکدست و یکپارچه ای در نظر بگیرید که این استراتژیها یا تصمیمات جدید شما برای همه آنها مناسب است یا می توانید به تمامی اهداف خود برسید.

بنابراین ، خواه ناخواه باید مشتریان خود را دسته بندی کنید. یکی از روشهایی که می توانید مشتریان خود را گروه بندی یا تقسیم بندی کنید این است که سبک زندگی یا لایف استایل آنها را بشناسید. سبک زندگی افراد تعیین می کند که رفتار آنها در موقعیتهای مختلف چگونه خواهد بود. برای آغاز کار می توانید یک تخفیف بسیار جزئی راه اندازی کنید. مشتریانی که در مدت تخفیف به فروشگاه شما مراجعه می کنند اسامی ، سن ، جنسیت و شماره تلفن آنها را ثبت کنید.

این اطلاعات به شما کمک می کند بهتر درک کنید که کدام دسته از مشتریان شما با چه اطلاعات جمعیت شناختی در زمان تخفیف به شما ملحق می شود و همچنین کدام دسته از مشتریانتان نسبت به شما وفادار هستند و توجهی به تخفیف یا سایر رویدادها نمی کنند. برای گروه بندی کردن مشتریان بر اساس لایف استایل آنها باید موارد زیر را در نظر بگیرید:

یک) تعیین گروه های مختلف

ابتدا باید مشتریان خود را به گروه های مختلف تقسیم بندی کنید تا شناسایی کردن آنها را برای شما راحت تر کند. اما مهم است که شما بر اساس چه چیزی مشتریان خود را گروه بندی می کنید. تمایلات مشتریان شما چیزی هستند که برای تقسیم بندی کردن سبک زندگی آنها باید به آن توجه کنید. سعی کنید قبل از هر چیز تمایلات مشتریان خود را بشناسید.

تمایلات یعنی چیزهایی که مشتریان دوست دارند. معمولاً افراد به چیزهایی که علاقه دارند جذب می شوند و به سمت آن حرکت می کنند و از چیزی که خوششان نمی آید اجتناب می کنند. پس شناسایی کردن چیز ساده ای مثل تمایلات مشتریانتان می تواند به شما کمک کند تا بتوانید رفتارها و سلیقه های آن ها را پیش بینی کرده و در گروه های مختلف قرار دهید. این گروه بندی به شما کمک می کند در موقعیت های مختلف دقیقاً بدانید که چگونه باید رفتار کنید و کدام دسته از مشتریان خود را مد نظر قرار دهید.

برای کسب این اطلاعات می توانید از فراخوانها یا پویشهایی که قبلاً راه اندازی شده است استفاده کنید و با تحلیل اطلاعات آنها به این داده ها دسترسی پیدا کنید.

دو) کاربرد اطلاعات

پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل کردن آنها نوبت به این می رسد که از اطلاعات جمع آوری شده و نتایج تحلیل خود استفاده کنید. سعی کنید از طریق این اطلاعات به بهبود کیفیت محصول خود بپردازید. همچنین می توانید روشهای بازاریابی خود را اصلاح کنید. تمایل مشتریان شما به خرید کردن یا خرید نکردن ، استقبال آنها از محصول شما یا عدم تمایل آنها به محصولتان ، جذب شدن به یک محصول ویژه یا شرایط و موقعیت ویژه دقیقاً همان چیزی است که به شما کمک می کند تا بتوانید بهترین و مناسب ترین برنامه ریزی را داشته باشید.

سه) شناسایی موقعیت

فرض کنید شما محصولی مانند لباسهای تابستانی و خنک دارید که با توجه به کیفیت جنسشان قیمت آنها بسیار مناسب است. اما پس از مدتی متوجه می شوید که این محصول شما به فروش نمی رود. در روند پیگیری و جستجوی علت آن متوجه می شوید که در منطقه ای که اقدام به فروش چنین محصولی کرده اید در کل یک ماه از سال هوای گرم دارد و در بقیه اوقات ، هوای آنها روز به خنکی یا سردی است.

منظور از موقعیت شناسی دقیقاً چنین چیزی است که قبل از ارائه محصول به مشتریان باید در نظر بگیرید که شرایط و موقعیت آنها از جنبه های مختلف در چه حدی است. فرض کنید بخواهید در یک منطقه فست فود راه اندازی کنید و پس از مدتی متوجه شوید که اکثر زنانی که در این منطقه هستند خانه دار هستند و میزان مصرف فست فود در آنها بسیار پائین است. کاملاً مشخص است که کسب و کار شما رونق چندانی نخواهد داشت. پس لازم است قبل از اقدام به کاری حتماً شرایط را به صورت کامل بسنجید.

نظر شما

The post تأکید بر اهمیت گروه بندی مشتریان بر اساس لایف استایل appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.

همیشه بر این امر مهم توصیه شده است که برای داشتن یک برندسازی موفق باید به صورت اصولی و حرفه ای پیش بروید و برای چنین چیزی لازم است از افرادی که در این زمینه تخصص و تجربه کافی را دارند کمک بگیرید.

برخی از صاحبان شرکتها و برندها فکر می کنند این جمله به معنی این است که اختیار امور را به دست دیگری بسپارند و این فکر برای آنها نگرانی ایجاد می کند. زیرا آنها تصور می کنند هیچ فردی به جز خودشان نمی تواند به بهتر شدن اوضاع کمک کند و اگر زمام امور را به دست دیگری بدهند در واقع تبدیل به افراد منفعلی خواهند شد که نمی توانند در کارشان موفق شوند و آن فرد متخصص نیز نمی تواند به اندازه خودشان ، شرکت آنها و شرایط را بشناسد و دلسوزانه کار کند.

اما واقعیت این است که این جلمه به این معنا نیست که شما کنترل اوضاع و شرایط کاری خود را کاملاً به دیگران واگذار کرده باشید. بلکه افراد و شرکتهای حرفه ای در این زمینه به شما می گویند که از چه روشهایی برای طراحی کردن برنامه ها و اهداف خود استفاده کنید یا چه رویکردی را در بازار انتخاب کنید که بتوانید بیشترین سود و منفعت را داشته باشید.

در واقع آنها به عنوان مشاورینی هستند که شما را در کسب و کارتان راهنمایی می کنند. اما اینکه نیاز داشته باشید آنها به شما بگویند که چه کسی هستید و هدف فعالیت شما چیست ؟ کاملا در اشتباه هستید. در واقع ، این خود شما هستید که مشخص می کنید خودتان را به چه شکل به مشتریان یا مخاطبانتان معرفی  کنید.

در حالی که بسیاری از افراد صاحب شرکت نمی دانند که این بخش از فعالیتشان به عهده خودشان است و باید در این زمینه به صورت فعال خودشان را درگیر کنند و تنها به استخدام افراد متخصص در زمینه برندسازی اکتفا نکنند. برای اینکه بتوانید یک برند صاحب نام و قدرتمند به وجود آورید باید تمامی کارمندان شما مدیران اجرایی و هیأت ریسه به مسئله برندینگ توجه داشته باشند و خودشان را فعالانه در این زمینه درگیر کنند.

باید بدانید که برندسازی فراتر از این است که بخواهید تنها به بیان برتریهای برند و محصول خود بپردازید. پس لازم است از افراد و کارکنان خود در بخشهای مختلف کمک بگیرید و آنها را نیز درگیر مسئله برندسازی شرکت کنید.

برای داشتن یک برندینگ کامل با کمترین نقص و در عین حال داشتن یک کنترل کافی بر فضا و موقعیت ، پیشنهاد می کنیم به بخشهایی که در ادامه این مقاله مطرح می شود توجه کافی داشته باشید:

یک) منابع

توجه داشته باشید که منابع حمایتی و سرمایه گذاریهای برند خود را بشناسید و از آنها برای تبلیغ یا استفاده از آن در معرفی محصول استفاده کنید.

دو) توانمندی شرکت

سعی کنید به توانمندی های شرکت خود توجه کنید و از آن بخش در تبلیغات و بازاریابی و برندینگ خود استفاده کنید.

سه) استفاده از افراد متخصص

حتماً در کنار تمامی فعالیتهای خود سعی کنید از نظرات افراد صاحب نظر ، حرفه ای و متخصص در زمینه برندسازی استفاده کنید. زیرا این افراد علاوه بر اینکه به اصول برندسازی آگاه هستند بلکه می توانند با توجه به شرایطی که شرکت شما دارد مناسب ترین راه برای برندسازی را به شما نشان دهند.

چهار) استعدادهای مدیریتی

برندسازی یک فعالیت مستمری است که به مشارکت اکثر بخشها و کارکنان شما نیاز دارد. تجربه تمامی شرکتها و برندهای بزرگ دنیا نشان داده است که برای موفقیت در زمینه برندسازی باید سعی کنند از استعدادهای مدیریتی که در شرکت آنها هستند استفاده کنند. افراد با استعداد می توانند ایده های جدیدی را ارائه دهند که به نوآوری کلی برند شما در بازار منجر شود. برای رسیدن به این هدف باید هر از چندگاهی در میان کارکنان شرکت خود یا مدیران بخشهای مختلف و همچنین افراد مستعد و توانمندی که در شرکتتان حضور دارند یک بارش فکری یا چالش راه اندازی کنید.

نظر شما

هم اکنون در بسیاری از شهرهای بزرگ و صنعتی ایران ، آلودگی هوا به مرز خطرناکی رسیده است.

شاخص آلودگی به قدری بالاست که اثرات بسیار مخرب زیست محیطی و انسانی به دنبال دارد ولی باز هم به گونه ای به نظر می رسد اقدام خاصی برای آن انجام نمی شود یا هیچ راهی برای آن وجود ندارد. هر چند به صورت جهانی و در مجامع بین المللی برای آلودگی هایی که روز به روز در حال افزایش است جلسات تخصصی برگزار شده و تصمیماتی گرفته می شود ولی باز هم شاهد این هستیم که کشورهایی مانند ایران که تکنولوژی ضعیف تری دارند یا صنایعی که آلودگی های بسیار زیادی تولید می کنند در حال فعالیت و آلوده سازی محیط زیست هستند.

علاوه بر تکنولوژی قدیمی و ضعیف در صنایع مختلف ، استفاده از مواد اولیه نامرغوب و آلوده کننده نیز از دیگر دلایل افزایش آلودگی در ایران است. اما این آلودگی در برخی از فصلهای سال مانند فصل پائیز و زمستان به دلیل پدیده وارونگی  دما به اوج خود می رسد و مرز خطرناک بودن را نیز رد می کند. اما با این حال ، باز هم می توانیم اقداماتی را انجام دهیم تا میزان آلودگی ها کاهش پیدا کند. قبل از هر گونه اقدامی باید انواع آلاینده ها را بشناسیم. به طور کلی می توانیم آلاینده ها را به دسته های زیر تقسیم بندی کنیم.

یک) نیروگاه های ترموالکترونیک

مواد ترموالکترونیک به ابزارهای جامدی گفته می شود که به صورت مستقیم موجب تبدیل گرما به الکتریسیته می شوند. یعنی زمانی که اختلاف دما به وجود می آید مانند یک باطری عمل می کنند. به معنی دیگر ، اگر در محل وصل شدن دو فلز در یک طرف دما زیاد باشد و در طرف دیگر دما کم باشد این اختلاف دما تبدیل به مواد ترموالکترونیک می شود که از جمله آلاینده های مهم در ایران است.

دو) صنایع

بسیاری از صنایع در ایران به دلیل استفاده از سوخت های نامرغوب و همچنین رها سازی زباله ها در طبیعت یا فاضلابهای شهری یا نزدیکی شهرها موجب می شود آلودگی های ناشی از این صنایع در مناطق مسکونی به بیشترین حد مجاز خود برسد و زندگی افراد را به مخاطره اندازد.

سه) مصارف خانگی

مصارف خانگی نیز از جمله موارد آلوده کننده هستند. عمده ترین مصارف خانگی که موجب آلودگی می شوند شامل مواد غیر قابل بازیافت و مواد پلاستیکی و میزان زباله های تولیدی آنهاست. افزایش فرهنگ مصرف گرایی یکی از دلایل افزایش آلودگی محیط زیست از طریق مصارف خانگی است.

چهار) کشاورزی

در صنعت کشاورزی نیز استفاده از سموم و همچنین فرسایش خاک ها موجب از بین رفتن طبیعت می شود و از بین رفتن طبیعیت نه نیز به نوبه خود موجب افزایش آلودگی خواهد شد. بخش کشاورزی را می توانیم به عنوان بزرگترین منبع آلودگی و انتشار منوکسید کربن بدانیم.

مواد منوکسید کربن که عامل اصلی آن بخش کشاورزی است و مواد دی اکسید گوگرد که حاصل صنایع است موجب از بین رفتن جو یا اتمسفر می شود و این آلودگی ها تا فاصله چندین هزار کیلومتر را می تواند آلوده و نابود کند.

پنج) آلودگی ترافیکی

شهرهای بزرگ همیشه از آلودگی های ناشی از ترافیک که آلودگی صوتی ، آلودگی هوا و تصویر است رنج می برند. علاوه بر آلودگی صوتی و تصویری که همیشه وجود دارد. آلودگی هوا در در فصلهای مختلف آثار متفاوت تری دارند. به عنوان مثال ، در فصل زمستان و پائیز آلودگی هوای ناشی از ترافیک به حداکثر خود می رسد. دلیل این آلودگی بیشتر نیز این است که هوای سرد به ارتفاعات می رود و در مقابل هوای گرم و آلوده به سطح زمین نزدیکتر می شود. همچنین غلیظ شدن گازهای سمی موجب سنگین و آلوده تر شدن هوا می شود که آثار بسیار مخربی بر زندگی انسانها و زمین دارد.

از جلمه روشهای جلوگیری از آلودگی های هوا

یک) از رده خارج کردن ماشین ها یکی از روشهایی است که می توان از آن برای کاهش آلودگی استفاده کرد. در ایران تعداد زیادی خودرو وجود دارد که سالها پیش باید از رده خارج می شدند ولی همچنان شاهد تردد آنها در خیابانها هستیم.

دو) از بین بردن آلودگی های نیروگاه های ترموالکتریک

سه) تقویت کردن قوانین مربوط به آلودگی هوا


نقش افراد در کاهش آلودگی های زمین

آلاینده های شیمیایی و تخریب محیط زیست

تدوین استانداردهای ملی یا بین المللی برای حفظ محیط زیست

زباله ها و اثرات جبران ناپذیر آن بر طبیعت

انجمن محیط زیست ایران

در ارتباط با انواع هوش با دو نظریه هوش کلی و هوش چندگانه مواجه خواهیم بود که عبارتند از:

هوش کلی

محققان و روان شناسان در ابتدا ، هوش را یک قابلیت و توانمندی عمومی جهت تجزیه و تحلیل و تفکر عقلایی و سنجیده توصیف و بیان می کردند. این نگرش همان نظریه هوش کلی یا کلاسیک هوش می باشد. در این نظریه هوش به طور عمومی ارزیابی و اندازه گیری می شود.

هوش های چندگانه

نظریه هوش چندگانه را اولین بار هوارد گاردنر ارائه و بیان کرد. براساس نظریه گاردنر هوش یک قابلیت و استعداد عمومی نیست و هوش های مختلفی در افراد متفاوت یافت می شود که در کنار هم به گونه ای تلفیقی به کار برده می شوند. براساس نظریه گاردنر کیفیت هوش های چندگانه این فرصت و توانایی را برای افراد مهیا می سازد که به فعالیت ها و مشاغل مختلفی نظیر نویسندگی ، هنرپیشگی ، مهندسی و … مشغول شوند.

گاردنر هوش را در ۸ طبقه دسته بندی می نماید:

هوش زبانی ـ کلامی:

این نوع هوش یعنی توانمندی و قابلیت استفاده از زبان ، واژه ها و گفتار. سخنوران ، شاعران و نویسندگان و … توانمندی و قابلیت بالایی در استفاده از این نوع هوش دارند. افرادی که هوش کلامی قوی دارند به خوبی قادرند از واژه ها و عبارات در زمان نوشتن و صحبت کردن بهره بگیرند. این اشخاص معمولاً در قصه گویی ، حفظ و ثبت داده ها  و خوب خواندن توانایی بالایی دارند.

ویژگی های هوش زبانی ـ کلامی:

ـ داستان سرایی

ـ خوب صحبت کردن

ـ گوش دادن

ـ تشریح کردن

ـ به کارگیری کلمات طنز در گفتار

ـ متقاعد ساختن سایرین به قبول دیدگاه و نظرات خود

ـ استنباط مفاهیم و قالب واژه ها

ـ تجزیه و تحلیل استفاده های زبان

هوش منطقی ـ ریاضی:

هوش منطقی ـ ریاضی توان و قابلیت به کارگیری تفکر ، تجزیه و تحلیل ، منطق و ارقام است. حسابداران ، دانشمندان ، فیزکدانان توانایی بالایی در به کارگیری این هوش دارند. افراد دارای هوش منطقی ـ ریاضی بالا به صورت ادراکی و ذهنی با به کارگیری انگاره های منطقی و عددی می اندیشند و بدین وسیله میان داده های گوناگون ارتباط ایجاد می نمایند.آن ها پیوسته درباره ی جهان پیرامون خود کنجکاو هستند ، بسیار سوال مطرح می کنند و از آزمایش و امتحان لذت می برند.

ویژگی های هوش منطقی ـ ریاضی

ـ تحلیل و پاسخ به مسائل

ـ کار با مفاهیم ادراکی و ذهنی جهت فهم ارتباطشان با یکدیگر

ـ استفاده از سلسله گسترده ای از استدلال ها

ـ انجام محاسبات دشوار ریاضی

ـ کار با اشکال هندسی پیچیده

هوش دیداری ـ فضایی:

هوش دیداری ـ فضایی یعنی تسلط و قابلیت فهم داده ها و پدیده های بصری ، تغییر و تحول آن ها و خلق تصاویر ذهنی بی آن که محرک اصلی حضور داشته باشد. هوش فضایی قابلیت خلق تصاویر ذهنی سه بعدی و حرکت و تغییر در آن تصاویر را شامل می شود. مخترعان ، معماران ، هنرمندان تجسمی توانایی بالایی در به کارگیری این هوش دارند. افراد دارای هوش دیداری ـ فضایی قوی جهت کسب اطلاعات احتیاج دارند که یک تصویر ذهنی دقیق و مشخص بسازند. این افراد از دیدن نقشه ها ، نمودارها ، تصاویر و فیلم لذت می برند.

ویژگی های هوش دیداری ـ فضایی

ـ ساخت پازل ، نمودار و شکل ها

ـ خواندن و نوشتن

ـ حس جهت یابی عالی

ـ تعمیر ، طراحی ، نقاشی

ـ دگرگون کردن تصاویر و شکل ها

ـ هنرهای تجسمی

هوش موسیقیایی:

هوش موسیقیایی تسلط و قابلیت درک موسیقی ، خلق ، نشر و فهم مفاهیم آهنگ و صدا در کنار توصیف دقیق عملکرد زیر و بمی ، ریتم ، طنین و کیفیت صدا می باشد. موسیقی دانان ، آهنگ سازان و خوانندگان توانایی بالایی در استفاده از این هوش دارند.

ویژگی های هوش موسیقیایی

ـ آواز خواندن

ـ ساز زدن

ـ شناسایی الگوهای ریتم دار

ـ آهنگ سازی

ـ بازخوانی سریع فرم و آهنگ موسیقی

هوش حرکتی ـ فیزیکی:

هوش بدنی ـ جنبشی استعداد و قابلیت مهار متبحرانه حرکات بدن و به کار گرفتن اشیاست. افراد دارای هوش حرکتی ـ فیزیکی فهم و استنباط خوبی از هماهنگی میان دست ها و چشم ها و حس تعادل برخوردارند. افراد ورزشکار ، رقصنده ، هنرپیشه ها و … توانایی بالایی در استفاده از این هوش دارند. این افراد از راه ارتباط با محیط پیرامون می توانند اطلاعات را ثبت و یا به خاطر بیاورند.

ویژگی های هوش حرکتی ـ فیزیکی

ـ هماهنگی بدنی

ـ ورزش

ـ رقص

ـ صنایع دستی

ـ تقلید حرکات

ـ خلق و ساختن با استفاده از دست

هوش میان فردی:

هوش میان فردی قابلیت ایجاد ارتباط و درک دیگران است. افراد دارای هوش میان فردی بالا اغلب استعداد و قدرت فوق العاده ای در فهم اهداف ، انگیزه ها و احساسات انسان ها دارند. افراد روان شناس و مشاور ، رهبران و سیاست مداران توانایی زیادی در به کارگیری این هوش دارند. این افراد سازمان دهندگان و حامیان خوبی می باشند و قادرند از مهارت های کلامی و غیرکلامی جهت ایجاد ارتباط با سایرین بهره بگیرند.

ویژگی های هوش میان فردی

ـ گوش کردن

ـ همدلی

ـ درک احساسات و مقاصد دیگران

ـ مشورت و همکاری در گروه

ـ دیدن مسائل از نگاه دیگران

ـ ایجاد ارتباط کلامی و غیرکلامی

ـ اعتمادسازی و فیصله ناآرامی ها و درگیری ها

هوش درون فردی:

هوش درون فردی توانایی فهم و درک خویشتن و مطلع بودن از حالات درونی خود است. نظریه پردازان ، فیلسوفان ، پژوهشگران بیش از دیگران از این هوش بهره می برند. افراد دارای هوش درون فردی بالا از ارزیابی قابلیت های و استعدادهای شخصی ، تخیلات روزانه ، درک نقش خود و تحلیل روابط خود با دیگران خوششان می آید.

ویژگی های هوش درون فردی

ـ فهم و درک و ارزیابی خود

ـ شناخت تمایلات و احساسات درونی خود

ـ با خوداندیشیدن و بررسی الگوهای ذهنی خود

ـ کندوکاو روابط خود با دیگران

هوش طبیعت گرا:

گاردنر بعد از مطرح کردن هوش های بیان شده ، بیان کرد کسانی هستند که در هیچ یک از طبقه های بالا جای نمی گیرند اما تمایل و علاقه بسیاری به طبیعت و فعالیت در این محیط دارند. این دسته اشخاص به جانورشناسی ، گیاه شناسی ، عکاسی ، پیاده روی و چادر زدن در طبیعت علاقه و از انجام آن ها لذت می برند. افراد دارای هوش طبیعت گرا در گروه بندی و لیست بندی اطلاعات و آگاهی سریع از جزئی ترین تغییرات در محیط اطرافشان توانایی بالایی دارند.

 

نوشته با مفاهیم انواع هوش آشنا شوید اولین بار در مرکز تحقیقات هوش نیک. پدیدار شد.

۱۲ دی | طراحی خانواده جعبه سوم ایران باستان

شرکت ایران باستان با نام تجاری جولان یکی از برندهای قدیمی در زمینه تولید محصولات و سوغات سنتی اصفهان می باشد. در گذشته دو خانواده کامل محصولات شرکت ایران باستان توسط کانون طراحان برتر ، طراحی شده بود. هم اکنون طراحی خانواده سوم محصولات شامل ۹ محصول به این آتلیه طراحی سپرده شد. طراحی بسته بندی جدید این شرکت به زودی رونمایی می گردد.

نمی توانیم به اهمیتی که گرافیک و طرحهای گرافیکی در مشاغل مختلف دارد بی توجه باشیم.

طراحی های گرافیکی در زمینه ها و بخشهای مختلف کسب و کار شما می تواند برای همیشه یک موقعیت و شخصیت ویژه ای از شما در ذهن مخاطبانتان ایجاد کند. در مقابل ، طرحهای نه چندان قوی یا ضعیف نیز می توانند موقعیت شما را به خطر بیاندازند. تا به حال تجربه کرده اید که در خیابان یا در جایی با یک پوستر ، نوشته یا طرحی مواجه می شوید که نا خودآگاه چشم های شما به سمت آن بر می گردد و توان این را ندارید که چشمتان را از آن بردارید ؟ قطعاً چنین چیزی را تجربه کرده اید.

این یعنی فردی توانسته است یک چیز خارق العاده و عالی خلق کند که شما مشابه آن را یا کمتر دیده اید یا اصلاً ندیده اید ؛ به بیان دیگر توانسته است چیز جدید خلق کند که مشابه آن کمتر دیده شده است. چنین چیزی فقط با یک گرافیک عالی می تواند خلق شود.

این طراحی خارق العاده را می توانید در زمینه های مختلف استفاده کنید. هرگز به این فکر نکنید که چون شما یک کسب و کار اینترنتی هستید پس به طراحی کارت ویزیت احتیاجی ندارید. بلکه طراحی این کارت برای شما نیز لازم است و به مجازی و غیر مجازی یا بزرگ و کوچکی شرکت شما هیچ ربطی ندارد. در هر فعالیت و در هر ابعادی که مشغول هستید باید کارت ویزیتی طراحی کنید که خصوصیات گرافیکی آن بتواند توجه مخاطبان شما را مانند مثالی که در بالا زدیم جلب کند.

یعنی توانایی این را داشته باشد که مخاطبان را برای چند لحظه ای فقط به کارت ویزیت یا سایر طرح های گرافیکی شما جلب کند به گونه ای که چند صدم ثانیه به چیز دیگری فکر نکنند. اگر توانستید چنین چیزی را طراحی کنید پس به هدف خود رسیده اید و می توانید امیدوار باشید که مخاطبان شما تبدیل به مشتریانتان شوند یا سعی کنند اطلاعات خود را در زمینه فعالیت و کسب و کار شما افزایش دهند.

طراحی تبلیغات نیز دقیقاً همینطور است. نباید بهانه ای برای اینکه یک تبلیغ جذاب طراحی کنید وجود داشته باشد. اگر در خصوص طراحی گرافیک  نیز از افرادی که در این زمینه تخصص دارند استفاده کنید می توانید اطمینان داشته باشید که یک طراحی گرافیک عالی موجب خواهد شد که شما در ذهن مشتریان باقی بمانید.

این طراحی گرافیکی برای این که قدرت جذب بالایی داشته باشد باید بتواند بر هیجانات مخاطبان اثر بگذارد. برای این کار ابتدا باید از تصاویر کمک بگیرید. تصاویر متناسب در عین حال تأثیر گذار از نظر هیجانی می توانند بیشترین بازخورد را در مخاطبان ایجاد کنند. انتخاب رنگ برای تصاویر و نوشته های تبلیغاتی شما از دیگر مواردی هستند که باید در طراحی گرافیک به آنها توجه لازم شود تا یک اثر خارق العاده خلق شود. به این مسأله توجه داشته باشید که مردم روزانه صدها تبلیغات را به شکل کارت ویزیت و بیبلورد و پوستر و غیره می بینند.

پس آن چیزی که موجب می شود تا توجه آنها بیش از بقیه به تبلیغ شما جلب شود استفاده از طرحهای گرافیکی با کیفیت بالاست. سعی کنید هم در این زمینه خلاقیت لازم را به خرج دهید و هم اینکه از هزینه آن نترسید. به هر حال اگر قصد دارید ماندگاری نام و برند خود را در ذهن مخاطبان افزایش دهید باید هزینه های این ماندگاری را نیز بپردازید. از طرفی ، اگر همین الان این کار را انجام ندهید ، از دست دادن مشتریان یا عدم جلب توجه مشتریان جدید می تواند بعدها خسارتهای بسیاری به شما وارد کند.

بر هیچ فردی پوشیده نیست که سرعت تغییر در تکنولوژی و سطوح مختلف زندگی و کسب و کار امروزه ، بیش از هر زمان دیگر است.

به خوبی می توان پیش بینی کرد که این روند هر چقدر رو به جلوتر می رود بیشتر نیز می شود. بنابراین ، یکی از نگرانی هایی که برای کسب و کارها وجود دارد این است که نتوانند خودشان را با سرعت تغییرات در تکنولوژی و بازار هماهنگ کنند و از گردونه رقابت عقب رانده شوند. نه تنها کسب و کارهای نوپا و کوچک ،  بلکه کسب  و کارهای بزرگ نیز این دغدغه را دارند. هم اکنون بازارهای دنیا می توانند با سرعتی غیر قابل باور تغییر کنند. این سرعت با تمایل مشتریان به اینکه آخرین نسخه از هر محصولی را داشته باشند شدیدتر نیز می شود.

مشتریان به دنبال برند یا محصولی هستند که بتواند با آخرین تغییرات روز دنیا هماهنگ باشد و نیازهای آنها را که با سرعت بالایی در حال به روز شدن است تأمین کند. این تغییر و تحول در تمامی کسب و کارها و زمینه ها وارد شده است. نباید تصور کنیم که این تغییرات بیشتر در دنیای دیجیتال اتفاق افتاده است ، خیر ، این تغییر با کمک و بهره گیری از دنیای دیجیتال در تمامی سطوح زندگی مردم و کسب و کارهای مختلف روی داده است. به محض اینکه محصولی از طرف یک برند معرفی می شود پس از مدت بسیار کوتاه و باور نکردنی در بازارهای دنیا به فروش می رسد.

از محصولات دیجیتال و الکترونیک مانند گوشی های تلفن همراه ، تبلت و سایر محصولات الکترونیکی تا محصولات پوشاک و هنری همچون فیلم های سینمایی.

دیگر فرقی نمی کند شما در چه زمینه ای فعالیت دارید ، مهم این است که بتوانید خودتان را با سرعت بالای بازار هماهنگ کنید. اگر شما نتوانید با سرعت بازار پیش بروید متأسفانه باید گفت که بزودی با مرگ کسب و کار خود مواجه خواهید شد.

علاوه بر نقش تکنولوژی در سرعت کیفیت و کمیت محصولات که روز به روز به آن افزوده می شود و باید سعی کنید کیفیت محصولات خود را مطابق با این تغییرات ارتقاء دهید. بلکه باید سعی کنید از این امکانات برای برقراری ارتباط با مشتریان خود استفاده کنید. تکنولوژی به همان اندازه که در زمینه های دیگر موثر بوده است در زمینه ارتباطات نیز توانسته است تحول بسیار بزرگی به وجود آورد.

بر اساس تجربیات مشاوره بازاریابی ، اگر تصمیم بگیرید در بازار باقی بمانید و مشتریان خود را حفظ کنید باید متناسب با سرعت تغییر در دنیای ارتباطات که همبستگی کامل با افزایش امکانات ارتباطی دارد هماهنگ باشید. از تمامی شبکه های ارتباطی و وسیله هایی که می تواند به شما کمک کند که حداکثر ارتباط را با مشتریان خود داشته باشید باید استفاده کنید.

سعی کنید از افرادی که در زمینه تکنولوژی و IT( فن آوری اطلاعات) افراد متخصص و خبره ای هستند استفاده کنید. باید بپذیرید که سرعت تغییرات به حدی است که شما نمی توانید از پس همه آنها برآیید. باید با افرادی همکاری کنید که هر کدام از آنها در بخشی از این سرعت تکنولوژی متخصص هستند. به عنوان مثال ، در زمینه افزایش کیفیت محصول خود باید افراد متخصص در این زمینه ارتباط برقرار کنید.

در زمینه بازاریابی به سبک امروزی که شما را در یافتن هر چه بیشتر و بهتر مشتریان و برقراری ارتباط با مشتریان بیشتر و برندسازی در این زمانه کمک می کند استفاده کنید. همچنین با متخصصان IT باید برای تحلیل داده هایی که از بازار به دست می آید همکاری کنید. آنها به خوبی می توانند اطلاعات موجود در بازارهای مختلف را برای شما تحلیل کنند و شما را در طی کردن هر چه بهتر و حرفه ای تر مسیرتان کمک کنند.

بنابراین ، به همان اندازه که پیشرفت در زمینه های مختلف می تواند موجب بالا رفتن کیفیت کسب و کار شما شود در مقابل کمی غفلت و سهل انگاری در زمینه سرعت تغییرات می تواند خسارتهای زیادی به شما وارد کند.

نظر شما

The post خطر مرگ فعالیتهای شرکت با افزایش سرعت تغییر در خارج از شرکت appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.