هوش از جمله توانایی ها و ظرفیتهای ذهنی بشر است که ابعاد و جنبه های مختلفی دارد.

مقدمه

تا چند سال گذشته تصور همه از هوش و توانایی های هوشی این بود که هر کسی بتواند مسائل ریاضی را به درستی یا با سرعت حل کند او از هوش بالایی برخوردار است و هر کسی که این توانایی را نداشته باشد توانایی هوشی ضعیفی دارد.

این تصور از هوش موجب شده بود شناخت انسانها از این ظرفیت خدادادی بسیار محدود و در عین حال نادرست باشد. چرا که تصور اشتباه این بود که هر کسی که مسائل ریاضی را درک نمی کند یا نمی تواند حل کند پس باهوش نیست. حتی با این تصور غلط ، بسیاری از افراد فرصتها و موقعیتهای مناسب زندگی ، شغلی و تحصیلی را از دست می دادند ؛ اما خوشبختانه امروزه هوش را بیشتر از گذشته می شناسیم.

بیشتر بخوانید : تست هوش کودک

می دانیم که هوش ابعاد و جنبه های مختلف دارد و ضعیف بودن در یک بخش به این معنی نیست که یک فرد توانایی هوشی کمی دارد. بلکه به این نتیجه رسیده اند که افراد می توانند در جنبه های مختلف هوشی توانایی های متفاوتی داشته باشند.

به عنوان مثال اگر کودکی نمی تواند ریاضی را به خوبی حل کند یا به علوم علاقه ای ندارد به این معنی نیست که او توانایی هیچ کاری را ندارد. بلکه ممکن است این کودک در موسیقی ، ورزش یا سایر زمینه ها قوی تر و بهتر باشد.

علائم نشاندهنده هوش

حتی علاقه مندی کودکان به یک زمینه خاص نیز نشان دهنده هوش آنهاست. به عنوان مثال ، اگر کودکی به شعر خواندن علاقه دارد یا کتابهای داستان را بدون وقفه و علاقه خاصی می خواند یا نگاه کردن یا حرف زدن درباره حیوانات را دوست دارد همگی نشان دهنده هوش کودکان در آن زمینه خاص است.

گاردنر هوش افراد را به هشت دسته تقسیم بندی می کند. او معتقد است انسانها ممکن است در یک یا چند مورد از این هوش ها برجسته تر یا بهتر و در برخی دیگر ضعیف تر باشند. هر پدر و مادری می تواند ویژگی های کودک خود را بشناسد و بداند که در کدام یک از زمینه های زیر کودک او دارای هوش یا توانایی خاصی است.

از جمله این هوشها می توان به هوش جنبشی اشاره کرد. گاردنر معتقد است برخی از افراد در این زمینه هوش بالایی دارند. به عنوان مثال ، کودکی به هیچ عنوان به درسهایش علاقه نشان نمی دهد یا حوصله نشستن و بازیهای فکری انجام دادن را ندارد ، اما در مقابل اگر یک حرکت ورزشی را به او آموزش دهیم با سرعت بالایی آن را یاد می گیرد و می تواند به درستی آن را اجرا کند ؛ یا اینکه بیشتر اوقات علاقه مند است در حال جنب و جوش و حرکت کردن باشد تا اینکه در یک گوشه بنشیند و حرکتی نداشته باشد.

هوش بعدی از هوشهای گاردنر هوش طبیعت گرایی است. کودکانی که از این هوش بهره مند هستند علاقه زیادی به حیوانات ، گیاهان و طبیعت نشان می دهند. به عنوان مثال ، آنها ممکن است به قدری درباره خورشید ، ماه و ستاره از شما سوال کنند که چرا نور دارند یا چرا به زمین نمی افتند که شما را کلافه کنند.

همچنین ممکن است علاقه داشته باشند حیوانی را  در خانه نگهداری کنند. این کودکان هوش طبیعت گرای بالایی دارند. این کودکان در آینده احتمالاً رشته های علوم تجربی را به هر رشته دیگری بیشتر ترجیح دهند.

هوش معنوی گاردنر

هوش بعدی که گاردنر از آن صحبت می کند هوش معنوی است. هوش معنوی امروزه بیشتر از گذشته مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. در این هوش ، کودکان بیشتر از دیگران و هم سن و سالهای خود به مسائل اخلاقی حساسیت نشان می دهند.

آنها می توانند مسائل انتزاعی مانند روح انسان یا خدا را بهتر از دیگران درک کنند. این کودکان به لحاظ هوش شناختی نیز به نظر می رسد زودتر از همسن و سالهای خود رشد می کنند. هوش بعدی ، هوش عاطفی است.

این هوش به عنوان شناختن هیجان ها و عواطف خود و دیگران است. افرادی که در این هوش از دیگران برتر هستند می توانند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنند. آنها احساسات و هیجانات دیگران را به خوبی درک می کنند. از طرفی این کودکان احساسات خود را نیز به خوبی نشان داده و بیان می کنند.

از دیگر هوشهای اشاره شده گاردنر ، هوش موسیقی است. به این معنی که کودکانی که از این هوش بهره بیشتری برده اند ، معمولاً به موسیقی علاقه زیادی نشان می دهند. آنها حتی با دهانشان موسیقی تولید می کنند و مطالبی که همراه با یک موسیقی آموزش داده می شود را بهتر درک می کنند.

هوش بعدی ، هوش کلامی است. هوش کلامی به هوشی گفته می شود که کودکانی که از این هوش بهره بیشتری برده اند ، قدرت کلامی قوی تر و بیشتری دارند. دایره لغات آنها نسبت به همسن و سالهای خود بیشتر است و در ساختن جملات جدید و بدیع بسیار قوی هستند.

بیشتر بخوانید : استعدادیابی کودکان

برخی از افراد ممکن است به اشتباه تصور کنند کودکانی که زیاد حرف می زنند هوش کلامی بالایی دارند. در حالی که اینطور نیست ، کودکانی را می توان گفت هوش کلامی بالایی دارند که می توانند از جملات و کلمات به جای خود و به طور مناسبی استفاده کنند.

هوش بعدی ، هوش ریاضی است. هوشی که با آن افراد می توانند مسائل ریاضی را درک و حل کنند. همان هوشی که از قدیم به عنوان معیار اصلی هوش شناخته می شود. در حالی که گاردنر به عنوان یکی از ابعاد یا جنبه های هوش به آن اشاره می کند.

هوش بعدی هوش فضایی است. این هوش اشاره به این دارد که یک فرد تا چه حد می تواند ارتباط بین فضاها یا مکانها را به درستی درک کند و می تواند بسیار سریع مکانها و فضاها را بیابد. حال که انواع هوش را شناختیم ، والدین برایشان مهم است که چطور می توانند هوش کودکان خود را با روشهای ساده تقویت کنند.

قرار است در این مقاله روشهایی را به شما بگوییم که بتوانید با روشهای ساده ، نتایج بسیار عالی بگیرید. سلولهای مغز افراد به ویژه کودکان مانند ماهیچه ای است که می توان با تمرین آن را تقویت کرد. روشهایی که در ادامه به شما پیشنهاد می دهیم باید به طور مدام آن را تکرار کنید.

یک) خواندن کتاب

خوشبختانه اکثر کودکان به خواندن کتاب علاقه دارند. حتی اگر آنها قادر به خواندن کتاب نباشند ولی اینکه یک فرد بزرگسال برای آنها کتاب بخواند بسیار لذت می برند. سعی کنید تا می توانید کتابهای مختلف با موضوعات متنوع برای کودکان بخوانید.

کتابهای داستان توانایی این را دارند که کودکان را به دنیای جدید وارد کنند و تجارب جالبی را به آنها بدهند. تصور کردن تصاویر و داستانهای این کتابها ، موجب تقویت تخیل در کودکان می شود. آنها می توانند با تجربه هایی که شخصیتهای اصلی داستان آن را تجربه می کنند همراه شوند و همانند سازی با آنها داشته باشند.

به همین دلیل دنیا را بسیار بیشتر و بهتر می توانند تجربه کنند. کتابها با داستانها و فضاسازیهای مختلفی که دارند می توانند خلاقیت کودکان را پرورش دهند. از طرفی خواندن کتاب می تواند تا حد زیادی توانایی کلامی کودکان را تقویت کند.

دایره لغات آنها را افزایش می دهد. اگر توجه کرده باشید ، کودکانی که کتابهای بیشتری می خوانند معمولاً دایره لغات بیشتری دارند و بیشتر از همسن و سالهای خود واژه می دانند. آنها می توانند به راحتی برای کلمات مختلف هم معنی یا حتی متضاد بیابند.

بنابراین هوش کلامی کودکان به شدت تقویت می شود. از طرفی ، این کودکان به دلیل شنیدن و تقویت توانایی شنیدن یا خواندن مطالب ، با فنون زبان و دستورهای زبان نیز آشنایی بالایی دارند. این کودکان در آینده شغل هایی مانند معلمی و آموزش ، مشاوره و بازاریابی را بهتر می توانند انجام دهند و در این شغل ها بهتر عمل می کنند.

دو) تحریک حواس پنجگانه

حواس پنجگانه (شنوایی، بویایی، بینایی، چشایی و لامسه) اولین دروازه ارتباط با دنیای بیرون است. نوزادان به محض اینکه به دنیا می آیند از طریق حواس پنجگانه با دنیا ارتباط برقرار می کنند. بنابراین ، اولین اطلاعاتی که در ذهن کودکان نقش می بندد از طریق حواس پنجگانه آنهاست.

هر چیزی را که به کودکان نشان می دهیم از طریق حس بینایی است ، اگر چیزی را برای آنها می خوانیم از حس شنوایی است. اگر چیزی را برای لمس کردن در اختیار آنها قرار می دهیم حس لامسه درگیر است و غیره.

بنابراین اطلاعات اولیه و دانش های ابتدایی کودکان از طریق حواس پنجگانه به دست می آید. پس یکی از روشهایی که می توانید هوش کودکان را تقویت کنید تقویت حواس پنجگانه آنهاست. هر کدام از حواس پنجگانه گیرنده های مخصوص به خود را دارند.

به عنوان مثال برای تحریک بینایی باید از محرکهای بینایی استفاده کنید ، برای تحریک شنوایی باید از محرکهای شنوایی ، برای تحریک لامسه از محرکهای قابل لمس ، برای تحریک چشایی از محرکهای خوردن و آشامیدن و برای تحریک حس بویایی باید موادی که بوهای مختلف دارند را در معرض تجربه آنها قرار دهید. هر چقدر بیشتر بتوانید حواس پنجگانه کودکان را تحریک کنید بهتر می توانید هوش آنها را تقویت کنید.


موضوع مرتبط :

هوش ریاضی- منطقی کودکان چیست و چگونه تقویت می شود

هوش میان فردی چیست و چگونه تقویت می شود

هوش فضایی چیست و چگونگی پرورش و تقویت هوش فضایی

هوش حرکتی – جسمی چیست و چگونه پرورش می یابد

هوش موسیقیایی کودکان

هوش کلامی یا هوش زبانی کودکان

۵/۵ - (۱ امتیاز)

نوشته روشهای ساده اما نتایج شگفت انگیز برای تقویت هوش کودکان (بخش اول) اولین بار در مرکز هوش کودک نیک. پدیدار شد.