پاسخ به سوال ارتباط زبان ، تفکر و هوش موضوع این مقاله آموزشی است.

مقدمه 

زبان یکی از توانایی های ویژه و در عین حال پیچیده بشری است. به جز نوع انسان هیچ گونه دیگری از جانوران وجود ندارد که به این توانایی مجهز باشد.

به همین دلیل همواره در پژوهشهایی که توانایی های شناختی انسان را مورد برسی قرار داده اند ، ارتباط زبان با سایر توانایی های ذهنی و شناختی انسان نیز مورد سوال و بحث بوده است.

برخی از افراد و نظریه پردازان ، زبان را ابزار اندیشه می دانند و معتقد هستند تا زمانی که انسان به توانایی سخن گفتن قادر نباشد نمی تواند توانایی های شناختی خارق العاده را به دست آورد. به همین دلیل است که ارتباط بین زبان و هوش نیز از جمله مباحث قابل مطرح و چالش برانگیز در این حوزه است.

از طرفی ، توانایی های شناختی مانند هوش نیز بر یادگیری زبان و استفاده ازآن بسیار تأثیر می گذارند. تحقیقات نشان می دهد کودکان و افرادی که از نظر هوشی پائین تر از افراد معمول جامعه هستند معمولاً توانایی کلامی پائین تری نیز دارند. همچنین زبان ابزاری است که ما به کمک می کند از طریق آن بیاندیشیم و افکار خود را با دیگران در میان بگذاریم.

همچنین موجب تعامل با دیگران می شود که ارتباط و تعامل با دیگران نیز می تواند اطلاعات و اندیشه های بسیاری را در ما ایجاد کند. حال در خصوص ارتباط بین زبان و تفکر و هوش بیشتر بدانیم.

بیشتر بخوانید : استعدادیابی کودکان

یک) اهمیت سن ۲ تا ۷ سال

تقریباً می توان گفت توانایی زبانی در انسانها از سن ۲ سالگی ایجاد می شود. هر چند ممکن است برخی از کودکان کمتر از این سن قادر به سخن گفتن باشند که معمولاً در دخترها این توانایی زودتر اتفاق می افتد ؛ اما به طور میانگین در ۲ سالگی توانایی تکلم در انسان به وجود می آید.

در سالهای قبل از آن ، معمولاً کودکان صداهای مختلفی از خود صادر می کنند که در محیط و توسط پدر ، مادر و سایر اعضای خانواده تقویت می شود و سپس در مدت زمان بسیار کمی کودکان می توانند ابتدا کلمات و سپس جملات کوتاه را به زبان بیاورند.

رشد زبان در کودکان به حدی است که تقریباً در سن ۳ تا ۴ سالگی کودکان می توانند مانند یک فرد بزرگسال تمامی مفاهیمی که مد نظرشان است را به اطرافیان بفهمانند و از طریق زبان با آنها تعامل دو طرفه و شبیه بزرگسالان برقرار کنند.

در این میان سن بین ۲ تا ۷ سالگی به دلیل رشد زبان و سرعت افزایش توانایی های زبانی در انسان بسیار مهم است. تا قبل از ۲ سالگی ، از آنجایی که هنوز زبان رشد نکرده است اغلب کودکان به شکل ساده فکر و عمل می کنند.

بیشتر تفکرات آنها مبتنی بر حرکات بدنی و حسی- حرکتی است و از طریق این اعمال می اندیشند ولی زمانی که زبان و بیان کلمات و جملات در آنها شکل می گیرد به شکل گسترده تری قادر به فکر کردن هستند. بنابراین تا سن ۷ سالگی توانایی زبانی به شدت رشد پیدا می کند و به همین دلیل است که رشد توانایی های شناختی در این فاصله سنی به شدت افزایش پیدا می کند.

بهتر بخوانید : تست هوش کودک ۴ ساله

از طرفی یک بازه زمانی حساس برای رشد زبان وجود دارد. سن ۲ سالگی تا محدوده ۴ سالگی را سن حساس برای رشد زبان می دانند. به این معنی که اگر توانایی زبانی و سخن گفتن در این بازه زمانی در کودکان پرورش پیدا نکند در سالهای آینده نمی توان آن را در کودکان پرورش داد. حتی در نمونه های واقعی نیز این نظریه بارها اثبات شده است.

کودکانی که از ابتدای تولد از والدین خود و جوامع انسانی بنا به دلایلی جدا افتاده بودند پس از سالها که توسط سایر انسانها پیدا شده اند علی رغم تلاشهای بسیاری که برای رشد زبان در آنها صورت گرفته است ، آنها هرگز قادر به صحبت کردن و برقرار ارتباط از طریق زبان و گفتار مانند سایر انسانها نشده اند.

بنابراین در صورتی که تمایل دارید توانایی های زبانی در کودکان خود را پرورش دهید که به شدت با توانایی های شناختی مانند هوش آنها در ارتباط است بهتر است از محدوده سنی گفته شده عبور نکنید.

دو) شناسایی جهان پیرامون

چیزی که بیش از هر چیز موجب می شود یک کودک دنیای اطراف خود را بشناسد ، زبان است. با استفاده از کلمات می تواند اطلاعات زیادی از جهان اطراف دریافت کند و همچنین اطلاعات خود را با آنها در میان بگذارد ، زیرا در صورت تعامل با دنیای بیرونی است که می تواند اطلاعات را تبادل کرده و به دانش خود بیافزاید.

از همین رو است که می گوییم زبان کمک بسیار زیادی به رشد هوش می کند. هر چقدر افراد از توانایی زبانی بیشتری برخوردار باشند می توانند اطلاعات بیشتری را با دنیا تبادل کنند و همین اطلاعات موجب افزایش هوش آنها شود.

پژوهش هایی نیز وجود دارد که نشان می دهد افرادی که به چند زبان تسلط دارند از نظر توانایی های هوشی بسیار بالاتر هستند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از والدین یا افرادی که در امر تربیت کودکان دخیل هستند تمایل دارند کودکان یک زبان خارجی به جز زبان اصلی و مادری خود را یاد بگیرند.

تحقیقات نشان می دهد افرادی که به چند زبان صحبت می کنند معمولاً به چند شیوه نیز می اندیشند و به جای درگیری یک بخش نیمکره یا بخشهایی از مغز ، معمولاً تمامی قسمتهای مغز آنها درگیر مسائل پیش رو می شود.

بنابراین آموختن زبان ، می تواند یک روش تقویت هوش و سایر توانایی های شناختی در کودکان باشد. البته این مطلب قابل ذکر است که اگر قصد آموزش زبان های دیگر به جز زبان مادری را به فرزندان خود دارید بهتر است اجازه دهید زبان اول در او کامل شکل بگیرد و سپس آموزش سایر زبانها را آغاز کنید ؛

چرا که دانستن زبانهای مختلف و عدم تسلط به هیچ کدام از آنها ممکن است مشکلات شناختی برای کودکان به وجود آورد که صدمات آن بسیار بیشتر از منفعت آن خواهد بود.

حتی تأثیر سوء آن به جز توانایی های شناختی در بسیاری از ویژگیهای عاطفی و هیجانی افراد نیز به چشم خواهد خورد. بنابراین برای آموزش زبان دوم یا سوم عجله ای نداشته باشید و اجازه بدهید یک زبان در کودکان به صورت کامل شکل بگیرد و سپس سایر زبانها را به اون آموزش دهید.

زبان ، تفکر و هوش

زبان ، تفکر و هوش

سه) زبان به عنوان بخشی از هوش

در این میان روانشناسان و صاحب نظرانی وجود دارند که زبان را بخشی از توانایی های هوشی انسانها می دانند. به عنوان مثال ، در ابزارهایی که به سنجش توانایی های هوشی می پردازند ، داشتن دایره لغت یا شناسایی تفاوتها و شباهتهای کلامی از جمله توانایی های هوشی به حساب می آید.

برای پی بردن به توانمندی هوشی و به دست آوردن نمره هوشی به اندازه گیری این توانایی می پردازند. می توان به خوبی نتیجه گرفت که زبان از جمله ساختارهای روانی بسیار مهم در کودکان است.

حال که اهمیت زبان و ارتباط آن با هوش را دانستیم بهتر است با عواملی که به ما کمک می کند تا توانایی زبانی کودکان را تقویت کنیم آشنا شویم.

یک) توانایی جسمانی

برای اینکه بتوانید یک کودک با توانایی زبانی خوبی داشته باشید بهتر است از نظر توانایی های جسمانی کودک خود را رشد دهید. داشتن تمرینات بدنی ، تمرینات تنفسی و تغذیه مناسب می تواند موجب رشد سریع تر زبان در کودکان شود.

دو) جنسیت

یکی از عواملی که بر رشد توانایی های زبانی کودکان تأثیر می گذارد جنسیت آنهاست. معمولاً کودکان دختر زودتر از پسرها شروع به صحبت کردن می کنند.

بنابراین اگر فرزند شما پسر است بهتر است توانایی زبانی آن را با دخترها مقایسه نکنید و در صورتی که کمی دیرتر شروع به صحبت کردن می کند نگران نشوید.

متأسفانه برخی از والدین به دلیل نگرانی هایی که در این موضوع از خود نشان می دهند ممکن است دست به کارهایی بزنند که برای سلامتی جسمی و روانی کودکان به شدت خطرناک باشد یا به گونه ای رفتار کنند که کودک دچار ترس و اضطراب شود یا اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.

سه) آموزش در محیط

یکی دیگر از روشهایی که می توانید برای تقویت توانایی های کلامی کودکان و به تبع آن توانایی های هوشی کودکان استفاده کنید این است که محیط را از نظر کلامی و زبانی غنی تر سازید.

به عنوان مثال می توانید فیلم ها ، کتابها و مطالب شنیداری مناسبی را تهیه کنید. با کودکان خود بیش از همیشه صحبت کنید. سعی کنید زمانی که با آنها صحبت می کنید از الفاظ و کلمات متنوع و متعددی استفاده کنید.

انجام تمامی فعالیتهای گفته شده به توانایی های کلامی و زبانی فرزند شما کمک خواهد کرد و از طرفی چون موجب افزاییش دایره لغت می شود و ظرفیت حافظه را بیشتر می سازد به صورت غیر مستقیم به تقویت هوش کودکان نیز کمک خواهد کرد.

Rate this post

نوشته درباره ارتباط زبان ، تفکر و هوش چه می دانید ؟ اولین بار در مرکز هوش کودک نیک. پدیدار شد.

هوش از جمله توانایی ها و ظرفیتهای ذهنی بشر است که ابعاد و جنبه های مختلفی دارد.

مقدمه

تا چند سال گذشته تصور همه از هوش و توانایی های هوشی این بود که هر کسی بتواند مسائل ریاضی را به درستی یا با سرعت حل کند او از هوش بالایی برخوردار است و هر کسی که این توانایی را نداشته باشد توانایی هوشی ضعیفی دارد.

این تصور از هوش موجب شده بود شناخت انسانها از این ظرفیت خدادادی بسیار محدود و در عین حال نادرست باشد. چرا که تصور اشتباه این بود که هر کسی که مسائل ریاضی را درک نمی کند یا نمی تواند حل کند پس باهوش نیست. حتی با این تصور غلط ، بسیاری از افراد فرصتها و موقعیتهای مناسب زندگی ، شغلی و تحصیلی را از دست می دادند ؛ اما خوشبختانه امروزه هوش را بیشتر از گذشته می شناسیم.

بیشتر بخوانید : تست هوش کودک

می دانیم که هوش ابعاد و جنبه های مختلف دارد و ضعیف بودن در یک بخش به این معنی نیست که یک فرد توانایی هوشی کمی دارد. بلکه به این نتیجه رسیده اند که افراد می توانند در جنبه های مختلف هوشی توانایی های متفاوتی داشته باشند.

به عنوان مثال اگر کودکی نمی تواند ریاضی را به خوبی حل کند یا به علوم علاقه ای ندارد به این معنی نیست که او توانایی هیچ کاری را ندارد. بلکه ممکن است این کودک در موسیقی ، ورزش یا سایر زمینه ها قوی تر و بهتر باشد.

علائم نشاندهنده هوش

حتی علاقه مندی کودکان به یک زمینه خاص نیز نشان دهنده هوش آنهاست. به عنوان مثال ، اگر کودکی به شعر خواندن علاقه دارد یا کتابهای داستان را بدون وقفه و علاقه خاصی می خواند یا نگاه کردن یا حرف زدن درباره حیوانات را دوست دارد همگی نشان دهنده هوش کودکان در آن زمینه خاص است.

گاردنر هوش افراد را به هشت دسته تقسیم بندی می کند. او معتقد است انسانها ممکن است در یک یا چند مورد از این هوش ها برجسته تر یا بهتر و در برخی دیگر ضعیف تر باشند. هر پدر و مادری می تواند ویژگی های کودک خود را بشناسد و بداند که در کدام یک از زمینه های زیر کودک او دارای هوش یا توانایی خاصی است.

از جمله این هوشها می توان به هوش جنبشی اشاره کرد. گاردنر معتقد است برخی از افراد در این زمینه هوش بالایی دارند. به عنوان مثال ، کودکی به هیچ عنوان به درسهایش علاقه نشان نمی دهد یا حوصله نشستن و بازیهای فکری انجام دادن را ندارد ، اما در مقابل اگر یک حرکت ورزشی را به او آموزش دهیم با سرعت بالایی آن را یاد می گیرد و می تواند به درستی آن را اجرا کند ؛ یا اینکه بیشتر اوقات علاقه مند است در حال جنب و جوش و حرکت کردن باشد تا اینکه در یک گوشه بنشیند و حرکتی نداشته باشد.

هوش بعدی از هوشهای گاردنر هوش طبیعت گرایی است. کودکانی که از این هوش بهره مند هستند علاقه زیادی به حیوانات ، گیاهان و طبیعت نشان می دهند. به عنوان مثال ، آنها ممکن است به قدری درباره خورشید ، ماه و ستاره از شما سوال کنند که چرا نور دارند یا چرا به زمین نمی افتند که شما را کلافه کنند.

همچنین ممکن است علاقه داشته باشند حیوانی را  در خانه نگهداری کنند. این کودکان هوش طبیعت گرای بالایی دارند. این کودکان در آینده احتمالاً رشته های علوم تجربی را به هر رشته دیگری بیشتر ترجیح دهند.

هوش معنوی گاردنر

هوش بعدی که گاردنر از آن صحبت می کند هوش معنوی است. هوش معنوی امروزه بیشتر از گذشته مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. در این هوش ، کودکان بیشتر از دیگران و هم سن و سالهای خود به مسائل اخلاقی حساسیت نشان می دهند.

آنها می توانند مسائل انتزاعی مانند روح انسان یا خدا را بهتر از دیگران درک کنند. این کودکان به لحاظ هوش شناختی نیز به نظر می رسد زودتر از همسن و سالهای خود رشد می کنند. هوش بعدی ، هوش عاطفی است.

این هوش به عنوان شناختن هیجان ها و عواطف خود و دیگران است. افرادی که در این هوش از دیگران برتر هستند می توانند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنند. آنها احساسات و هیجانات دیگران را به خوبی درک می کنند. از طرفی این کودکان احساسات خود را نیز به خوبی نشان داده و بیان می کنند.

از دیگر هوشهای اشاره شده گاردنر ، هوش موسیقی است. به این معنی که کودکانی که از این هوش بهره بیشتری برده اند ، معمولاً به موسیقی علاقه زیادی نشان می دهند. آنها حتی با دهانشان موسیقی تولید می کنند و مطالبی که همراه با یک موسیقی آموزش داده می شود را بهتر درک می کنند.

هوش بعدی ، هوش کلامی است. هوش کلامی به هوشی گفته می شود که کودکانی که از این هوش بهره بیشتری برده اند ، قدرت کلامی قوی تر و بیشتری دارند. دایره لغات آنها نسبت به همسن و سالهای خود بیشتر است و در ساختن جملات جدید و بدیع بسیار قوی هستند.

بیشتر بخوانید : استعدادیابی کودکان

برخی از افراد ممکن است به اشتباه تصور کنند کودکانی که زیاد حرف می زنند هوش کلامی بالایی دارند. در حالی که اینطور نیست ، کودکانی را می توان گفت هوش کلامی بالایی دارند که می توانند از جملات و کلمات به جای خود و به طور مناسبی استفاده کنند.

هوش بعدی ، هوش ریاضی است. هوشی که با آن افراد می توانند مسائل ریاضی را درک و حل کنند. همان هوشی که از قدیم به عنوان معیار اصلی هوش شناخته می شود. در حالی که گاردنر به عنوان یکی از ابعاد یا جنبه های هوش به آن اشاره می کند.

هوش بعدی هوش فضایی است. این هوش اشاره به این دارد که یک فرد تا چه حد می تواند ارتباط بین فضاها یا مکانها را به درستی درک کند و می تواند بسیار سریع مکانها و فضاها را بیابد. حال که انواع هوش را شناختیم ، والدین برایشان مهم است که چطور می توانند هوش کودکان خود را با روشهای ساده تقویت کنند.

قرار است در این مقاله روشهایی را به شما بگوییم که بتوانید با روشهای ساده ، نتایج بسیار عالی بگیرید. سلولهای مغز افراد به ویژه کودکان مانند ماهیچه ای است که می توان با تمرین آن را تقویت کرد. روشهایی که در ادامه به شما پیشنهاد می دهیم باید به طور مدام آن را تکرار کنید.

یک) خواندن کتاب

خوشبختانه اکثر کودکان به خواندن کتاب علاقه دارند. حتی اگر آنها قادر به خواندن کتاب نباشند ولی اینکه یک فرد بزرگسال برای آنها کتاب بخواند بسیار لذت می برند. سعی کنید تا می توانید کتابهای مختلف با موضوعات متنوع برای کودکان بخوانید.

کتابهای داستان توانایی این را دارند که کودکان را به دنیای جدید وارد کنند و تجارب جالبی را به آنها بدهند. تصور کردن تصاویر و داستانهای این کتابها ، موجب تقویت تخیل در کودکان می شود. آنها می توانند با تجربه هایی که شخصیتهای اصلی داستان آن را تجربه می کنند همراه شوند و همانند سازی با آنها داشته باشند.

به همین دلیل دنیا را بسیار بیشتر و بهتر می توانند تجربه کنند. کتابها با داستانها و فضاسازیهای مختلفی که دارند می توانند خلاقیت کودکان را پرورش دهند. از طرفی خواندن کتاب می تواند تا حد زیادی توانایی کلامی کودکان را تقویت کند.

دایره لغات آنها را افزایش می دهد. اگر توجه کرده باشید ، کودکانی که کتابهای بیشتری می خوانند معمولاً دایره لغات بیشتری دارند و بیشتر از همسن و سالهای خود واژه می دانند. آنها می توانند به راحتی برای کلمات مختلف هم معنی یا حتی متضاد بیابند.

بنابراین هوش کلامی کودکان به شدت تقویت می شود. از طرفی ، این کودکان به دلیل شنیدن و تقویت توانایی شنیدن یا خواندن مطالب ، با فنون زبان و دستورهای زبان نیز آشنایی بالایی دارند. این کودکان در آینده شغل هایی مانند معلمی و آموزش ، مشاوره و بازاریابی را بهتر می توانند انجام دهند و در این شغل ها بهتر عمل می کنند.

دو) تحریک حواس پنجگانه

حواس پنجگانه (شنوایی، بویایی، بینایی، چشایی و لامسه) اولین دروازه ارتباط با دنیای بیرون است. نوزادان به محض اینکه به دنیا می آیند از طریق حواس پنجگانه با دنیا ارتباط برقرار می کنند. بنابراین ، اولین اطلاعاتی که در ذهن کودکان نقش می بندد از طریق حواس پنجگانه آنهاست.

هر چیزی را که به کودکان نشان می دهیم از طریق حس بینایی است ، اگر چیزی را برای آنها می خوانیم از حس شنوایی است. اگر چیزی را برای لمس کردن در اختیار آنها قرار می دهیم حس لامسه درگیر است و غیره.

بنابراین اطلاعات اولیه و دانش های ابتدایی کودکان از طریق حواس پنجگانه به دست می آید. پس یکی از روشهایی که می توانید هوش کودکان را تقویت کنید تقویت حواس پنجگانه آنهاست. هر کدام از حواس پنجگانه گیرنده های مخصوص به خود را دارند.

به عنوان مثال برای تحریک بینایی باید از محرکهای بینایی استفاده کنید ، برای تحریک شنوایی باید از محرکهای شنوایی ، برای تحریک لامسه از محرکهای قابل لمس ، برای تحریک چشایی از محرکهای خوردن و آشامیدن و برای تحریک حس بویایی باید موادی که بوهای مختلف دارند را در معرض تجربه آنها قرار دهید. هر چقدر بیشتر بتوانید حواس پنجگانه کودکان را تحریک کنید بهتر می توانید هوش آنها را تقویت کنید.


موضوع مرتبط :

هوش ریاضی- منطقی کودکان چیست و چگونه تقویت می شود

هوش میان فردی چیست و چگونه تقویت می شود

هوش فضایی چیست و چگونگی پرورش و تقویت هوش فضایی

هوش حرکتی – جسمی چیست و چگونه پرورش می یابد

هوش موسیقیایی کودکان

هوش کلامی یا هوش زبانی کودکان

۵/۵ - (۱ امتیاز)

نوشته روشهای ساده اما نتایج شگفت انگیز برای تقویت هوش کودکان (بخش اول) اولین بار در مرکز هوش کودک نیک. پدیدار شد.