تاثیر تلویزیون و کامپیوتر بر هوش کودکان موضوع این مقاله آموزشی برای والدین مسئولیت پذیر است.

مقدمه

هر چند تلویزیون و کامپیوتر دنیای امروزی را تغییر داده است و می تواند جنبه های آموزنده بسیاری داشته باشد. حتی امروزه ، بسیاری از آموزشها هستند که از طریق تلویزیون و کامپیوتر انجام می شود. اما در کنار تمامی نکات و جنبه های مثبتی که می تواند داشته باشند یکی از مخرب ترین ابزارها برای رشد هوشی کودکان هستند. اولین مرحله از رشد هوشی انسان مدیون تحرکات و رفتارهای حرکتی است که انسان انجام می دهد.

پایه ای ترین و ابتدایی ترین آموزشهای انسان توسط تحرکات بدنی ، جا به جا شدن از یک مکان به مکان دیگر ، دستکاری اشیاء و لوازم مختلف و لمس محیط اطراف انجام می شود. کودکان بدون اینکه داده های شکل یافته ای در ذهنشان وجود داشته باشد به دنیا می آیند. آنها توانایی کلامی برای ارتباط برقرار کردن با دنیا ندارند و بنابراین ، دایره اطلاعاتی که دریافت و پردازش می کنند بسیار محدود است.

استعدادیابی کودکان

چرا کودکان تلویزیون و کامپیوتر را دوست دارند؟

کودکان تنها با لمس کردن و حرکات بدنی است که دنیا را می شناسند و داده های اولیه از دنیای اطرافشان در ذهن آنها شکل می گیرد. هر چه قدر سنین پائین تر ، کودکان تحرکات بیشتری داشته باشند از توانایی هوشی بیشتری نیز برخوردار می شوند. این در حالی است که تلویزیون و کامپیوتر عملاً با یکجانشین کردن کودکان میزان تحرکات آنها را به شدت کاهش می دهند و آنها دریافت کننده صرف از تلویزیون یا کامپیوتر هستند بدون اینکه در داده ها و اطلاعاتی که دریافت می کنند دستکاری کرده باشند.

شاید در برخی از موارد مانند تصاویر انیمیشنی یا سایر تصاویر ، رنگها ، دریافت کردن محرکهای تصویری مفید باشند ولی به شدت میزان تحرک کودکان را کاهش می دهند و این کم کم موجب افت توانایی های هوشی و ذهنی کودکان خواهد شد. امروزه بیشتر مادران به دلیل مشغله های کاری یا از روی نا آگاهی سعی می کنند کودک را سرگرم تلویزیون و کامپیوتر کنند و خودشان به کارهای خود مشغول باشند.

 آن چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که به هیچ عنوان نباید زمان سرگرمی کودکان با تلویزیون و کامپیوتر بیشتر از زمان آنها برای صرف بازیهای حرکتی و اکتشافی در محیط باشد. تصاویر تلویزیونی و کامپیوتری به دلیل ماهیت محرکهای آن که شامل حرکات سریع تصاویر و صحنه ها و عدم امکان دستکاری در این محرکهاست می تواند آسیب های زیادی را هم به چشم و هم به حافظه کودکان وارد کند. از آنجایی که ظرفیت حافظه کودکان محدود است و نیاز به تکرار زیاد یک محرک است تا در ذهن آنها تثبیت شود ، بنابراین ، تصاویر تلویزیونی که یکبار و آن هم با سرعت زیاد تکرار می شوند به هیچ عنوان نمی توانند برای کودکان مناسب باشند. نه تنها در سنین اولیه رشد بلکه در مراحل بعدی نیز تلویزیون و استفاده بیش از حد از آن می تواند روی حافظه ، استدلال و بسیاری از توانایی های اساسی در هوش و ذهن کودکان اثرات منفی داشته باشد.

بهترین بازی و سرگرمی برای کودکان ، بازی با سایر کودکان و درگیر شدن در ارتباط های گروهی و بازیهای دسته جمعی است. این دسته از بازیها نه تنها کودکان را اجتماعی و با مهارتهای ارتباطی خوبی تربیت می کنند بلکه کودکان از طریق دوستان و هم سن و سالهای خود می توانند چیزهای بیشتری را یاد بگیرند. از آنجایی که دانش کودکان در زمینه های مختلف اندک است ، درگیر استدلال شدن و استدلالهای غلط و گاهاً درستی که هم سن و سالهای آنها برای یک مسئله مطرح می کنند کم کم ذهن آنها را رشد داده و موجب تقویت هوش و توانایی های ذهنی آنها می شود.

تست هوش کودک

نتیجه گیری و راهکار برای والدین

بهترین ترفند هم برای سرگرمی و هم رشد ذهنی و هوشی کودکان این است که ساعتهای استراحت و غیر آموزشی به کودکان اجازه استفاده از تلویزیون داده شود و در سایر زمانها با یک برنامه ریزی درست به آموزشهای عملی و عینی و ملموس به کودکان پرداخته شود. داشتن این محدودیتها هم کودکان را با قوانین آشنا می کند و هم اینکه فرصتهای مناسب برای تحرک و بازیهای حرکتی خواهند داشت.


موضوع مرتبط :

بهترین و مفیدترین بازی های افزایش هوش

اهمیت سالهای اولیه زندگی در رشد هوش کودکان

تکنیک های افزایش و تقویت هوش هیجانی

 

نوشته آثار مخرب تلویزیون و کامپیوتر بر هوش کودکان را جدی بگیریم ! اولین بار در مرکز هوش کودک نیک. پدیدار شد.

کارکنان بخش فروش از آن دسته از افرادی هستند که نقش مهمی در کسب و کار شما بازی می کنند.

هر چه قدر کارکنان بخش فروش شما بتوانند ارتباط بهتری با مشتریان داشته باشند یا مهارتهای بهتری در فروش داشته باشند شما در فروش محصولات خود موفق تر خواهید بود. در این مقاله در نظر داریم با گفتن نکاتی مهم و ضروری برای مدیریت کردن ارتباط با کارکنان بخش فروش بتوانیم شما را برای تقویت بخش فروشتان کمک کنیم.

یک) اجبار فروش را بردارید

برخی از مدیران تصور می کنند با اجبار کردن کارکنان بخش فروش برای بالا بردن فروششان می توانند میزان فروش خود را افزایش داده یا عملکرد این بخش را بهبود بخشند. یا اینکه تصور می کنند با رفتارهای قهری و اجباری می توانند کارکنان را مجبور کنند تا هر آنچه که آنها تمایل دارند انجام دهند. بهتر است این واقعیت را بدانیم که هرگز نمی توان با این رفتارها بخش فروش خود را تقویت کرد. بر اساس تجربه مشاور بازاریابی ، چرا که کارکنان بخش فروش خود را تبدیل به افرادی که توانایی خاصی ندارند یا جرأت ابتکار در کارشان ندارند تبدیل می کنید.

همچنین قوانین سخت و سخت گیری های زیاد موجب می شود که آنها توانایی خلاق خود را از دست بدهند و نتوانند برای بهتر شدن فعالیتشان ایده های جدید خلق کنند. به همین دلیل بهتر است اجبار برای فروش را از روی کارکنان بخش فروش خود بردارید و به جای آن سعی کنید مالکیت بخش فروش را به خودشان بدهید. یعنی آنها در طراحی راهبردها و تکنیکهایی که برای فروش لازم است به کار ببرند کاملاً آزاد باشند تا بتوانند با فکری بازتر و بهتر به خلق روشهای جدید بپردازند.

همچنین این کار موجب می شود حس مالکیت آنها قدرت بگیرد و همان حسی را داشته باشند که گویا برای خودشان در حال انجام فعالیت هستند. از طرفی ، لازم نیست مدیریت تمامی بخشها را خودتان انجام دهید با این کار نه تنها فشار کاری بخشهای مختلف را برای خودتان سبک تر می کنید بلکه می توانید با سپردن مدیریت هر بخش به کارکنان همان بخش ، بازدهی بهتری را شاهد باشید چرا که یک یا چند نفر به تنهایی نمی توانند هم از بخشهای مختلف یک سازمان یا شرکت اطلاعات جمع آوری کنند و هم اینکه برای آن برنامه ریزی کنند ؛ زیرا برای برنامه ریزی بهتر شما به اطلاعات ریز ، دقیق و اطلاعاتی که از طریق ارتباط با مشتریان به دست آورده اید نیاز دارید که کارکنان این بخش تمامی این اطلاعات را دارند و بهتر از شما می توانند برنامه ریزی کنند.

دو) حفظ ارتباط نزدیک با کارکنان

درست است که در بخش بالا گفته شد که مالکیت و مسئولیت برنامه ریزی در هر بخش را به کارکنان آن بخش بسپارید ولی ارتباط نزدیک با کارکنان و مدیران هر بخش می تواند علاوه بر اینکه جایگاه شما را حفظ کند بلکه در جریان تغییرات و برنامه ریزیهای هر بخش به موقع و به درستی قرار بگیرید.

سه) جلب رضایت کارکنان

کارکنان شما بخش بنیادی و اصلی فعالیت شما هستند ، شرکت و فعالیت شما بدون حضور آنها نمی تواند پابرجا بماند. همچنین کارکنان شما نیاز به انگیزه دارند تا بتوانند با تمامی قوای خود برای شما کار کنند. بر اساس آموزش بازاریابی ، بهتر است همواره به فکر جلب رضایت کارکنان خود باشید. می توانید تسهیلات و امکانات خاصی که مورد نیاز دارند برایشان فراهم کنید. همچنین کارهایی که برایشان در حال انجام دادن هستید یا قصد انجام دادنشان را دارید برایشان بازگو کنید تا امید و انگیزه آنها را افزایش دهید.

چهار) اشتراک اطلاعات با کارکنان

کارکنان شما نیاز دارند بدانند در مجموعه شما چه اتفاقی می افتد و چه برنامه ریزیهایی در حال انجام است. دانستن این برنامه ها و اطلاعات لازم به آنها کمک می کند بدانند که آیا فعالیتهایشان در حال حرکت به سوی این اهداف هست و اگر این چنین نیست بتوانند به موقع و سریع آن را اصلاح کنند.

با عملی کردن پیشنهادهای بالا می توانید ارتباط خود با کارکنان بخش فروش را بهبود بخشید و در نتیه میزان فروشتان را افزایش دهید.

بازاریابی فرآیندی است که داشتن اطلاعات و داده های درست ، شما را در مسیر مناسبی قرار می دهد.

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که اطلاعات و داده ها اولین و مهمترین ابزار شما برای موفقیت هستند. تصور کنید شما برای کسب وکاری برنامه ریزی می کنید و قصد راه اندازی آن را دارید ولی اطلاعات چندانی درباره آن ندارید. آیا در این شرایط امکان دارد که شما در کسب و کار خود موفق باشید ؟ آیا این امکان وجود دارد که بتوانید یک برنامه ریزی صحیح و دقیق داشته باشید ؟ آیا می توانید مخاطبان و مشتریان اصلی خود را بشناسید ؟ آیا می توانید رفتارهای مصرف کنندگان یا مشتریان خود را بشناسید ؟

پاسخ همه این سوالها خیر است. برای اینکه در این بخشها بتوانید به درستی تصمیم گیری و اقدام کنید به اطلاعات و داده های موثق و قابل اعتمادی نیاز دارید. علاوه بر این از نظر  مشاوره بازاریابی ، حال که متوجه شدیم داشتن اطلاعات و داده های درست و دقیق تا چه اندازه برای بازاریابی ضروری است باید به این فکر کنیم که از چه طریقی می توانیم این داده های دقیق و قابل اعتماد را به دست آوریم. در این مقاله به روشها و تکنیکهایی که می توانید این اطلاعات را به دست آورید می پردازیم.

یک) اطلاعات دست اول پیدا کنید

معمولاً اینترنت را افراد به عنوان منبع اصلی جمع آوری اطلاعات می دانند و به محض مواجه شدن با موقعیتهای مختلف یا برخورد با سوالاتی ، سریعاً به سراغ اینترنت رفته و سعی می کنند اطلاعات مورد نیاز خود را از آنجا کسب کنند. با اینکه این یک واقعیت اجتناب ناپذیر است که گوگل یکی از منابع اطلاعاتی گسترده در دنیای امروزی است اما آیا می توان به این اطلاعات به طور کامل اکتفا کرد و خود را بی نیاز از کسب اطلاعات دست اول بدانیم ؟ قطعاً خیر.

برای اینکه هر شرایطی با شرایط دیگر متفاوت است و برای مدیریت بهتر کسب و کار باید اطلاعاتی که مختص کسب و کار خودمان است به اطلاعات و داده های دست اول نیاز داریم. یعنی اطلاعاتی که مختص شرایط و موقعیت خودمان ، کسب و کار و مشتریانمان باشد نیاز داریم. برای به دست آوردن این اطلاعات دست اول ، اطلاعات و گزارش های فروش شما بهترین منبع اطلاعات دست اول هستند. شما از طریق این گزارش می توانید تاریخ فروش ، تعداد کالاهای فروخته شده ، نوع کالاهایی که کمترین یا بیشترین فروش را داشتند ، مشتریانی که بیشترین محصول را خریداری کرده اند به اطلاعاتی که مربوط به کسب و کار خودتان است دست پیدا کنید.

دو) هوشیاری نسبت به اطلاعات غلط

رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از منابع کسب اطلاعات تبدیل شده اند. فرض کنید اطلاعات زیادی هم از این شبکه ها می توانید به دست آورید ؛ اما تا چه اندازه می توانیم به اطلاعات این شبکه ها اکتفا کنیم ؟ قطعاً دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی به همان اندازه که می توانند به ارتباطات کمک کنند و اطلاعاتی را به ما بدهند ولی به همان اندازه نیز نمی توان به اطلاعات آنها اکتفا کرد چرا که ممکن است افراد زیادی با حسابهای کاربری جعلی در این شبکه ها باشند یا اینکه اطلاعاتی که منتشر می کنند اطلاعات درست و دقیقی نباشد.

سه) استفاده از داده های گوگل آنالتیک Google Analytics ( مشاوره بازاریابی اینترنتی )

می توانید از گوگل آنالتیک برای کسب اطلاعاتی نه فقط مربوط به مشتریان خود بلکه تمامی افرادی که در وب سایت طراحی شده شما یا سایتهای دیگر به دنبال جستجوی محصول شما هستند به دست آورید. این اطلاعات به شما کمک می کند یک داده مناسب و قابل اعتماد از میزان تقاضا یا سلیقه مشتریان خود به دست آورید.

جهت بررسی تحقیقات بازار به این صفحه مراجعه نمایید.

نظر شما

The post تکنیکهای یافتن منبع اطلاعاتی مناسب در بازاریابی appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.

 برندسازی از اصول اولیه بازاریابی است.

ساختن یک برند یا نام تجاری در ذهن مشتریان یکی از هدفهای اصلی هر کسب و کاری است که تلاش می کنند این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. به ویژه با افزایش رقابت ها و ابزارهای مختلف تبلیغاتی و برندسازی که امروزه گسترش پیدا کرده است برندسازی از واجبات یک کسب و کار محسوب می شود. برای برندسازی باید از حوزه های مختلف وارد عمل شد. به عنوان مثال در یک برندسازی شما با بخشهای اصلی که باید در برندسازی مورد توجه قرار بگیرند سر و کار دارید. دانستن این بخشها و راهبردهای هر کدام برای برندسازی کردن از جمله اقدامات مهم و ضروری محسوب می شود.

یک) معرفی نام تجاری

قبل از هر چیزی شما باید به فکر معرفی کردن نام تجاری خود باشید. می توانید از امکانات تبلیغاتی به ویژه از طریق رسانه های پر مخاطب به معرفی برند خود بپردازید. مهمترین موضوع در این مرحله این است که نام تجاری شما در ذهن مخاطبان نقش ببندد. برای معرفی کردن خود بهترین کار این است که مکانها و بخشهای مختلف محل کار خود را به مخاطبان نشان دهید. می توانید در تبلیغاتی که برای برندسازی انجام می دهید به معرفی و نشان دادن تصاویر یا فیلم های بخشهای مختلف محل فعالیت خود را به مخاطبان نشان دهید. بهتر است تجهیزات پیشرفته و کارکنان آراسته خود را در این فیلم ها نشان دهید تا اعتماد مشتریان و مخاطبان افزایش پیدا کند.

دو) انتخاب سمبل مناسب

بیشتر فرآیند برندسازی مربوط به نحوه خدمات و فعالیتهایی است که با رقیبان خود وجه تمایز دارید. در واقع مزیتهای رقابتی شما به عنوان اهرم اصلی در برندسازی هستند. اما نمی توانیم منکر تأثیر نمادها و سمبل ها در برندسازی باشیم. در کنار افزایش و بهبود مزیتهای رقباتی خود باید به جا انداختن تصویر و نماد برند خود در ذهن مشتریان نیز توجه داشته باشید. هدف از این کار برقرار کردن ارتباط بین نام شرکت و با سمبل یا نماد مربوط به آن است. در این مرحله باید در انتخاب نماد خود دقت و حساسیت کافی را داشته باشید. اگر نماد اشتباهی را برای برند خود انتخاب کنید که به لحاظ اجتماعی و فرهنگی یا معرفی نماد ، توانایی برقراری ارتباط با مخاطبان را نداشته باشد یا مشکلاتی را ایجاد کند ، تمامی زحمات شما به هدر خواهد رفت.

 سه) کیفیت ارائه خدمات

شرکتهای خدماتی معمولاً جزء شرکتهایی هستند که نحوه ارائه خدمات آنها می تواند اهرم اصلی رقابتشان باشد. به عنوان مثال ، بیمه ها از جمله شرکتهای خدماتی هستند که افراد تا نیاز پیدا نکنند به سراغ آن نمی روند. حتی در برخی از اوقات از اینکه پول خود را صرف خرید این بیمه ها می کنند حس خوشایند یا اطمینان خاطر ندارند.بنابراین ، این دسته از شرکتها باید با خلاقیت و انتخاب درست هدف خود و خدمات فوق العاده و مناسبی که به مخاطبان ارائه می دهند مسیر برندسازی خود را هموارتر کنند. از جمله اقدماتی که برندسازی همین شرکتهای بیمه ای که برای مثال استفاده شد می تواند سرعت و زمان رسیدگی به پرونده ها باشد. هر چیزی که رقیبهای شما در آن ضعیف تر عمل می کنند می تواند به عنوان وجه تمایز و مزیت رقابتی شما محسوب شود.

چهار) محسوس سازی خدمات

یکی از مشکلات عمده ای که برندهای خدماتی دارند این است که عدم محسوس بودن محصول آنها موجب می شود مخاطبان و مشتریان نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند یا به صورت عینی شاهد مزیتهای استفاده از آن باشند. در حالی که برای برندسازی یک نماد ، لازم است مشتراین از اهمیت و مزیتهای یک نماد آگاهی داشته باشند. برای این منظور شما می توانید افرادی که از خدمات شما استفاده کرده اند و راضی هستند را به مخاطبان نشان دهید تا خدمات خود را به شکل محسوس تر به مخاطبان نشان داده باشید.

نظر شما

هم اکنون در سراسر دنیا مسئله محیط زیست به یکی از مسائل اجتماعی مهم تبدیل شده است که کشورهای مختلف با این مسئله درگیر هستند.

از این رو تحقیقات و بررسی های زیادی در این حوزه در حال انجام شدن است. نتیجه تحقیقات و مطالعات مختلف نشان داده است که تنها یک چیز می تواند کره زمین و محیط زیست را از تخریب و نابودی نجات دهد و آن هم تغییر عملکرد انسانهاست که به شدت به نوع نگرش آنها نسبت به محیط زیست وابسته است. به همین دلیل ، یکی از مواردی که به وفور درباره آن تحقیق و بررسی می شود ، نگرش افراد نسبت به محیط زیست است. می توانیم نگرش افراد را مجموعه ای از عواطف و احساسات مثبت و منفی در مورد خصوصیات محیط فیزیکی یا مسائل مربوط به آن تعریف کنیم. یکی از موارد مهمی که رفتار افراد در برابر محیط زیست را تعیین می کند ؛ یعنی تعیین می کند که افراد رفتارهای محافظتی یا تخریبی در برابر محیط زیست داشته باشند ، نوع نگرش آنها به مسئله محیط زیست است.

مطالعات نشان می دهد هر چه قدر میزان اطلاعات و دانش افراد در خصوص محیط زیست بیشتر باشد ، نگرشهای مثبت تر و در نتیجه رفتارهای محافظتی تری نسبت به محیط زیست دارند. به همین دلیل ، افزایش دانش و اطلاعات افراد از محیط زیست به یکی از موضوعات مهم تبدیل شده است که همه کشورها سعی می کنند با افزایش دانش افراد ، نگرش آنها را نسبت به محیط زیست به شکل مثبتی تغییر دهند. منظور از آگاهی محیط زیستی به این معنی است که اطلاعات افراد در خصوص مسائل محیط زیستی و عواملی که می توانند آن را تحت تأثیر قرار دهند افزایش پیدا کند.  افراد در جوامع مختلف با توجه به شرایط گوناگونی که دارند رفتارهای متفاوتی با محیط زیست دارند.

این رفتارها ممکن است منفی و بر علیه محیط زیست بوده یا اینکه مثتب و به نفع محیط زیست باشد. انسانها مشغول فعالیتها و اقدامات مختلفی هستند که برخی از آنها یا اکثرشان می تواند محیط زیست را به شدت در معرض خطر قرار دهد ؛ اما تعداد افرادی که از این آسیب وحشتناک به محیط زیست آگاه هستند بسیار کم است. همین اقدامات ، از جمله مهم ترین عوامل آسیب و خسارت به محیط زیست هستند. تا زمانی که نتوانیم آگاهی افراد از محیط زیست را افزایش دهیم نمی توانیم مدعی نجات محیط زیست باشیم. آموزشی که در این زمینه باید ارائه شود باید شامل ویژگیهای زیر باشد:

یک) هدفمند باشد

آموزش باید هدفمند بوده و قصد افزایش دانش و بهبود رفتارهای افراد را داشته باشد. اگر آموزش ها به گونه ای باشد که نتواند دانش افراد در خصوص محیط زیست را افزایش دهد و یا به گونه ای باشد که نتواند رفتار افراد را بهبود بخشد نمی تواند مفید باشد.

دو) هماهنگ باشد

آموزش هایی که برای افزایش دانش افراد طراحی و ارائه می شود باید با سایر آموزشها هماهنگ باشد. یکی از آسیب شناسی های بخش آموزشی در ایران این است که بخشهای مختلف و آموزشهای مختلف با یکدیگر هماهنگ نیستند. از طرفی اگر این هماهنگی در آموزش هم وجود داشته باشد ولی غالباً شاهد این هستیم که آموزشها با آن چیزی که عملاً در کشور اتفاق می افتد هماهنگی ندارد. یعنی در آموزشها مسائلی مطرح می شود یا راهکارهایی آموزش داده می شود که به صورت عملی اصلاً قابل استفاده نمی باشد.

سه) آموزش در فضای آزاد

تحقیقات نشان داده است زمانی که آموزش حفاظت از محیط زیست و افزایش دانش افراد زمانی که در فضاهای باز برگزار می شود تأثیر بسیار بیشتری بر رفتار افراد خواهد گذاشت. بنابراین ، پیشنهاد می شود موقعیتی فراهم شود که این دسته از آموزشها در فضاهای باز و در ارتباط نزدیک با محیط زیست برگزار شود.